Sunday, Apr 8, 2018

صفحه نخست » غلط کردم که این طوفان به صد گوهر نمی‌ارزد! نجفی و استعفا از شهرداری، عبید سن خوزانی

Mohammadali_Najafi_small.jpgنخست آن که از ابتدا همه می‌دانستند خامنه‌ای با انتخاب نجفی به سمت شهردار تهران مخالف است. علت هم کاملا آشکار است. نجفی آدمی است محافظه کار و نسبت به سایر دولتمردان جمهوری، آدمی است درست کردار ومثل آ نها حاضر نیست بی اعتناء به قانون با بذل و بخشش‌های بی حساب همه را از خود راضی کرده و در این میان خود نیز آجیلی و دم گاوی گیرش بیاید!


درحالی که این‌ها، به ویژه خامنه‌ای برای شهرداری تهران کسی را می‌خواهد که مثل موم در دست او باشد و اوامر غیرقانونی وی را به سرعت اجرا کند وآخر سرنیز به پاداش آن وی پرده ضخیمی روی سوء استفاده‌های کلان مالی او بکشد که بهترین نمونه دراین موارد محمود احمدی نژاد بود و قالیباف که تمام اوامر آقا و اطرافیانش را موبه مو و فورا اجرا کردند ودیدیم که نه احمدی نژاد با آن همه کسری و هزینه‌های غیرقانونی وساختگی وخلاف کاری‌ها وحتا گردن کشی‌های اخیر و نه قالیباف با آن همه هزینه سازی و حقه بازی هیچ یک مورد تعقیب قرار نگرفتند. نوک نجفی را هم برای پی گیری این غارتگری‌ها، در همان قدم نخست سخت چیدند که صحبت درباره قالیباف موقوف!

به کانال خبرنامه گویا در تلگرام بپیوندید


تازه درهمین چند روز گذشته هم خامنه‌ای اعلام کرده است که من از ابتدا با شهردار شدن نجفی مخالف بودم هیچ کس هم زبان بازنکرد ازاو بپرسد تو دراین میان چه کاره بودی؟ وهمه نیز شاهد بودیم که نامه موافقت او برخلاف سابق مدتی به تعویق افتاد و آخر سرهم خامنه‌ای روی اجبار وبا بی میلی تمام، آن را امضاء کرده و برای نجفی فرستاد..


تمام این حقه بازی‌ها هم که سر نجفی درآورده‌اند صرفا شانتاژ و سناریو وحقه بازیست که وی را بدنام کرده از شهرداری بیرون کنند یا با این کارها، وی را وادار سازند که بدون مخالفت درخدمت اوامر "بزرگ آقا" باشد. روی همین اصل نیز هست که حالا شورای شهر به بهانه اینکه وی رای کافی نیاورده، استعفای او رد میشود! خیلی جالبه طرف اظهار میکنند که بیمارم و میخواهم استعفا بدهم، زیرا بیم دارد که حقیقت را بیان کند، اما اینان با اصرار میخواهند وی را نگهدارند!.


به نظر من نجفی بهتر است سرتصمیم خود مبنی بر استعفا بایستد و ازخیر این سمت بگذرد که برای وی غیر از آبروریزی وتسلیم به انواع و اقسام امر و نهی‌های غیر قانونی آقا و بستگانش ثمری ندارد و او با نامه اعمالی سیاه و بدنامی سیاه تری بالاخره تا آخردوره ممکن نیست در شهرداری دوام بیاورد و ناچار است کناره گیری کند با این تفاوت که درآن هنگام، دیگر نجفی فعلی هم نخواهد بود. پس بهتر است تا آبرویش بیش ازاین نریخته، ازاین سمت دزد پرور و بدنام، کناره گیری کند. ازسوی دیگر خامنه‌ای نمی‌خواهد به محسن هاشمی پدرکشته، فرصتی بدهد که او به این منصب مورد علاقه‌اش خود را برساند..

نجفی و این کسانی که چنین دام هائی در راهشان چیده شده، باید از سرنوشت رجال دوره پهلوی دوم درس عبرت بگیرند که این انقلاب چه بلاهائی سرآن‌ها آورد و علاوه بر مصادره اموال خود و وابستگان آنان، عده زیادی از آن‌ها را نیز تیرباران و یا اعدام کرد و بخش عمده‌ای از آن‌ها نیز درخارج از ایران، از نظر مالی، به وضعیت بسیار بد و نامناسبی افتادند که انصافا نبایستی این بلاها سرآنان می‌آمد..

به نظر من نجفی باید فورا خود از این مهلکه بیرون بکشد او مگر ندید که وقتی قصد داشت به سوء استفاهده‌های آشکار قالیباف رسیدگی کند، چه به روزگارآورده و زبانش را ازبیخ و بن بیرون کشیدند؟

درضمن تا یادم نرفته بد نیست ایشان نگاهی هم به سرنوشت احمد نفیسی درآن رژیم و بلائی که این رژیم سر غلامرضا نیک پی آورد بیندازد و به قول حافظ: دمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمی‌ارزد.

شکوه تاج سلطانی که بیم جان در او درج است
کلاهی دلکش است اما به ترک سر نمی‌ارزد


چه آسان می‌نمود اول غم دریا به بوی سود
غلط کردم که این طوفان به صد گوهر نمی‌ارزد


تو را آن به که روی خود ز مشتاقان بپوشانی
که شادی جهان گیری غم لشکر نمی‌ارزد


چو حافظ در قناعت کوش و از دنیای دون بگذر
که یک جو منت دونان دو صد من زر نمی‌ارزد

مطلب قبلی...
مطلب بعدی...


Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: info@gooya.com تبلیغات: advertisement@gooya.com Cookie Policy