وی ادامه داد: «اما طرف دیگر این است که آن‌ها به دنبال این هستند که اگر تحریم‌ها نتوانست شرایط در ایران را به شکل دلخواه آن‌ها پیش ببرد، همان بهانه‌هایی که در خصوص عراق مطرح کرده بودند را در باره ایران به میان بکشند و افکار عمومی جهان را برای یک جنگ نظامی آماده کنند؛ بنابراین تمام تلاش خود را خواهند کرد که یا ایران را عصبانی کنند یا فضای لازم برای حمله را در افکار عمومی جهان به وجود آورند. در مجموع همانطور که در ابتدا هم اشاره کردند به نظر من یک استراتژی مشخص در پشت اظهارات و اقدامات مقامات کاخ سفید وجود دارد که ما باید آن را به خوبی شناسایی کنیم و به دنبال راهکار‌های مناسب در برابر آن باشیم.»

این تحلیلگر مسائل سیاسی در پاسخ به این سوال که اظهارات مقامات آمریکایی تا چه اندازه می‌تواند بر افکار عمومی جهان تاثیرگذار باشد، عنوان کرد: «ببینید همه دنیا می‌داند و می‌فهمند که آمریکا به دنبال تغییر نظام در ایران است اماباید در اینجا به یک سوال پاسخ داده شود و این است که آیا جنگ با ایران و تغییر نظام جمهوری اسلامی مورد موافقت جهان قرار می‌گیرد یا خیر؟ متاسفانه دعوای میان ایران و آمریکا تا حدی پیش رفته است که تبدیل به یک زخم وخیم شده که جهان خسته از این زخم است. ما بار‌ها وبار‌ها فرصت داشتیم که با آمریکایی‌ها وارد مذاکره شویم و این رابطه را بهبود ببخشیم. یک بار در دوران آقای کلینتون از سوی آن‌ها پیشنهاد مذاکره مطرح شد و یک بار هم در دوارن آقای اوباما دست دوستی به سمت ما دراز کردند، اما ما بازهم به ان توجه نکردیم. در حالی که می‌توانستیم این زخم را پیش از انکه وضعیت بدتری پیدا کند مداوا کنیم.»

او افزود: «حالا در چنین شرایطی به عقیده من روند فرسایشی این خصومت و دشمنی موجب شده افکار عمومی جهان خسته شوند و جدا از اینکه کدام درست می‌گویند و کدام غلط، راضی به حذف صورت مسئله هستند و مشابه این در دنیا بسیار زیاد است. این وضعیت در داخل آمریکا هم وجود دارد. ببینید اگر بخواهم تشبیه کنم باید بگویم که دونالد ترامپ یک کشتی کج کار است. وقتی یک کشتی‌کج کار وارد میدان مبارزه که می‌شود دیگر برایش اهمیتی ندارد طرف مقابل حق است یا خیر، انقدر حریف را می‌زند که تماشاچیان برایش کف بزنند. ما با همچین وضعیتی مواجه هستیم. یعنی اگر ترامپ موفق شود مردم بدون توجه به درستی یا غلطی اقدام او را تشویقش می‌کنند. حتی با وجود اینکه نسبت به سال گذشته حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد محبوبیتش در ایالات متحده آمریکا کم شده است، اما همچنان حدود ۴۰ درصد طرفدار دارد.»

خرم تاکید کرد: «آنچه که متاسفانه مسئولان توجهی به آن ندارند این است که افکار عمومی جهان و داخل آمریکا از این دشمنی ۴۰ ساله خسته شدند چهار دهه است که در این دام افتاده است بنابراین برایش مهم این است که حل شود و فرقی ندارد که از طریق مسالمت‌آمیز حل می‌شود یا غیرمسالمت‌آمیز. ما در زمان اوباما می‌توانستیم روابط دیپلماتیک ایجاد کنیم. ببینید من اینجا درباره خوبی یا بدی ارتباط با آمریکا صحبت نمی‌کنم. منظور من این است چنین مسائلی را باید در نظر گرفت که این زخم وخیمی که ما آن را زنده و تازه نگه داشتیم می‌تواند در افکار عمومی داخل یا خارج آمریکا به ضرر ما باشد.»

وی ادامه داد: «واقعیت این است که ما در شرایطی قرار داریم که هرکسی قصد دارد از آن به نفع خود سواستفاده کند و هرگونه که بخواهد با ایران برخورد می‌کند. مثلا همین چند روز پیش دیدیم که مقتدی صدر درباره ایران چگونه صحبت کرد یا مثلا افغانستان اخیرا وقتی از یکی از مقامات این کشور پرسیدند که «چرا نتوانسته‌اند جلوی جنگ‌های داخلی را بگیرند؟ گفته است مقصر ایران است و ایران پشت همه این ماجرا‌ها است.» چرا؟! دلایلش واضح است. ما در شرایطی قرار داریم که دیگر کشور‌ها احساس می‌کنند اگر علیه ما صحبت کنند، به نفعشان است.»

خرم در پایان گفت: «من واقعا امیدوار هستم که اظهارات مقامات مثل رئیس جمهور صرفا نمای بیرونی ماجرا باشد و آن‌ها در پشت پرده به دنبال آرام کردن فضای فعلی میان ایران و آمریکا باشند. اما بیشتر نگرانی من جناح‌های تندروی داخلی هستند. من نگرانم که آن‌ها همچنان بر همان سیاست قبل بمانند و کاملا شعاری عمل کنند و وضع را از الان وخیم‌تر کنند و دیگر کاری از آقای روحانی و ظریف هم برنیاید. زیرا خیلی از بخش‌های کشور در اختیار همین تندرو‌ها است و مداوم با استفاده از تریبون‌هایی که در اختیار دارند شعار می‌دهند و تهدید می‌کنند. خب در چنین شرایطی که دشمن برنامه ریزی کرده است، بدون شک شرایط برای ما بسیار خطرناک خواهد بود.»