جمعه 26 دی 1382

چرا صلاحيت ها را رد کردند؟


در راستای اينکه بعضی ها در تيراژ 150 نفر به ما يک حرف هايی می زنند که انتظار دارند ما در تيراژ 10000 نفر به آنها جواب بدهيم تا بچه معروف بشوند و ما برای اينکه به آنها اثبات کنيم...

در راستای اينکه بعضی ها در تيراژ 150 نفر به ما يک حرف هايی می زنند که انتظار دارند ما در تيراژ 10000 نفر به آنها جواب بدهيم تا بچه معروف بشوند و ما برای اينکه به آنها اثبات کنيم حال ور رفتن با بچه مدرسه ای و زير 18 سال نداريم جواب نمی دهيم، لذا برخی مسائل مهم در مورد تحصن اخير به عرض می رسد:

سووال: چرا صلاحيت نمايندگان را رد کردند؟
جواب: اصولا دنبال جواب گشتن در جمهوری اسلامی کار درستی نيست. حکومت ايران مثل بچه عقب مانده است( با عرض معذرت از بچه های عقب مانده واقعی)، اين بچه وقتی ساکت است بايد ترسيد، چون حتما يا يک کار بدی کرده و يا قصد دارد يک کار بدی بکند. وقتی اين بچه ساکت است، يا قصد حمله به چيزی دارد، يا زيرش را خيس کرده. الآن مدتی است که به قول مسوول حقوق بشر اسلامی ( به من چه که حقوق بشر اسلامی نداريم) روزنامه ای تعطيل نشده است. مدتی است که به دليل برخی روابط مشروع و نامشروع با استکبار جهانی، مدتی است که فحاشی به آمريکا در حال نيمه تعطيل به سر می برد. مدتی هم هست که آدمهای خاصی دستگير نشده اند و به همين دليل آقايان دنبال سوژه می گشتند که بتوانند يک دعوايی راه بيندازند و سر و صدايی بکنند.
نتيجه گيری اخلاقی اول: اصولا بدون دعوا کار جمهوری اسلامی پيش نمی رود.

سووال: چرا اين وقت برای در صلاحيت و تحصن انتخاب شد؟
جواب: اصولا يکی از مشکلات نظام با برادران حزب اللهی ايجاد انگيزه در آنها در فصل غيرتابستان است. در تابستان با توجه به مساله حجاب و بد حجابی که مهم ترين انگيزه حزب الله برای مبارزه با امپرياليسم و استکبار جهانی است، انگيزه های کافی وجود دارد. اما در فصل زمستان که خواهران محترمه از سرما مجبورند 67 تا مانتو و پالتو روی هم بپوشند حزب الله با مشکل مواجه شده و نياز به عوامل ديگری برای تحريک شدن دارد و رد صلاحيت نمايندگان مجلس می تواند اين انگيزه را بوجود بياورد.

سووال: چرا اين همه افراد خودی و نخودی و غير خودی رد صلاحيت شدند؟
جواب: اساسا ملت ايران غير قابل اعتمادند، فردا شورای نگهبان را هم ول کنی می روند به همين بی صلاحيت ها رای می دهند، بنابراين بايد قضيه( منظور صلاحيت است) را از بيخ بريد. به همين دليل شورای نگهبان اول نمايندگان را انتخاب می کنند، بعد از مردم می خواهد که به آنها رای موافق بدهند.

سووال: چه نتايجی می توان از رد صلاحيت ها گرفت؟
تتيجه اول: آدم وقتی وارد حکومت جمهوری اسلامی می شود، اولش صلاحيت دارد، اما به تدريج صلاحتش رد می شود.
نتيجه دوم: جمهوری اسلامی حکومتی است که اکثريت آن، اقليت آن را قبول ندارند، اما اين اقليت است که برای صلاحيت آن اکثريت تصميم می گيرد. بعدا مردمی که خودشان از اساس صلاحيت ندارند، با انتخاب کسانی که مورد قبول مردم نيستند، بايد نمايندگانی را انتخاب کنند که از نظر کسانی که منتخب مردم نيستند، صلاحيت دارند.
نتيجه سوم: اصولا در ايران يک مشکل جمعيتی وجود دارد. تعداد کسانی که صلاحيت دارند کم است، و تعداد اين افراد با جمعيت ايران تناسب ندارند. به نظر من يا بايد تعداد افراد با صلاحيت را زياد کنند، يا تعداد جمعيت را کم کنند. جمهوری اسلامی سالها تلاش کرد تا از طرق مختلف تعداد جمعيت ايران را کم کند، اما اين تلاش به نتيجه نرسيد. راه ديگر اين است که اين گروه افراد با صلاحيت را ببرند در کشوری که مثلا600 هزار نفر جمعيت دارد که تناسب بوجود بيايد، مثلا پيشنهاد می شود کل امت با صلاحيت و برادران حزب الله را بفرستند به جزيره کيش تا اينها در آنجا يک حکومت فوق بسيار اسلامی تشکيل بدهند و دولت ايران هم موظف شود يک چهارم بودجه را بدهد به آنها که هر چه دلشان می خواهد از صبح تا شب به آمريکا فحش بدهند و از صبح تا شب همديگر را بزنند و بکشند و رژه بروند و همديگر را بازجويی کنند. مردم ايران را هم بگذارند به حال خودشان.
نتيجه چهارم: مشکل جمهوری اسلامی اين است که فکر می کند جمهوری و دموکراسی الزاما چيزهای خوبی هستند. و بدتر اينکه می خواهند اين اعتقاد را به دنيا هم به زور ثابت کنند. در حالی که نمی دانند که دموکرات بودن معنی اش اين است که آدم به ديگران حق نفس کشيدن بدهد و دموکرات بودن هم لازمه اش اين است که حکومت از مردمش متنفر نباشد.
نتيجه پنجم: جرائم اين افراد که رد صلاحيت شده اند، اين است که به جمهوری اسلامی اعتقاد ندارند. نتيجه می گيريم که وقتی وزير و وکيل مملکت به حکومت اعتقاد نداشته باشد، لابد بقيه ملت هم اعتقاد ندارند. من که به اين نتيجه رسيده ام که وزير اطلاعات هم با اپوزيسيون رابطه دارد( البته اگر اپوزيسيونی وجود داشته باشد) و آقای خامنه ای هم از اساس ولايت فقيه را قبول ندارد و دارد شوخی می کند.
نتيجه ششم: مهم ترين مشکل جمهوری اسلامی اين است که معتقد است مردمی است، در حالی که نه مردم حکومت را قبول دارند و نه حکومت مردم را دوست دارد.
نتيجه هفتم: حکومت جمهوری اسلامی و شورای نگهبان می خواهند مردم را به زور ببرند بهشت پيش خالد اسلامبولی و فتحی شقاقی و نواب صفوی( اند دپرسيون)، در حالی که مردم ترجيح می دهند بروند جهنم پيش ژان پل سارتر و آلبرت انشتين و مريلين مونرو.

اين نوشته در گفتاری سه روز قبل در بی بی سی فارسی گفته شد و چون خيلی از خودمان خوشمان می آمد، آنرا نوشتيم.

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/5961

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'چرا صلاحيت ها را رد کردند؟' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2008