جمعه 25 آذر 1384

آيا گذشته از حال سبقت مي گيرد؟ گفتگوی شهروند با عيسی سحرخيز پيرامون گزارش ديده بان حقوق بشر درباره دو وزير دولت احمدي نژاد

خسرو شمیرانی
shemiranie@yahoo.com

انتشار گزارش روز چهارشنبه ديده بان حقوق بشر برگ ديگري در دفتر فعاليت هاي حقوق بشري در ايران گشود.
شهرداري تهران که برآمدگاه رئيس جمهوري اسلامي ايران است در ماه هاي گذشته مادران و همسران مدفون شدگان گلزار خاوران را با برخوردهايي مواجه ساخت که اين به عزا نشستگان عزيزان هرگز تدفين نشده خود، لب به شکايت گشودند. شکايت نه از اين بود که چرا و چگونه و چه وقت عزيزان شان به زير خاک خاوران رفتند نه! شکوه از آن بود که چرا سنگ قبر عزيزانشان آسايش نمييابد و هر از گاه زيرو زبر ميشود و اکنون تصميم شهرداري تهران بر آن شده که گورستان خاوران را "بازسازي" کند.
يک عضو خانواده ي يکي از قربانيان اعدام هاي دسته جمعي 1367 ميگويد:" پس از گزارش ديده بان حقوق بشر خاوران ديگر آن خاوران غريب و بي کس نخواهد بود. اگر در داخل ايران فرياد دادخواهي ما به جايي نرسيد، دست کم در جهان بيرون ديگر بر اين جنايت بزرگ چشم بسته نميشود."
در گزارش منتشر شده توسط ديده بان حقوق بشر راز سر به مهري افشا نشده است. اما براي اولين بار يک سازمان حقوق بشري و معتبر جهاني آنچه را که هزاران مادر و همسر به ابد سياه پوش طي سالها ضجه زده بودند مستند کرده است.
گزارش ديده بان حقوق بشر به اعدامهاي دهه 1360 بويژه اما به اعدامهاي دسته جمعي 1367 در زندانهاي ايران پرداخته است. اين گزارش با استناد به منابع آشنايي همچون خاطرات آيت الله حسينعلي منتظري و شهادت هاي ديگر، وزير كشور دولت اسلامي احمدي نژاد را به شرکت داشتن در آنچه "جنايت عليه بشريت" ناميده شده است، متهم ميکند.
در اين گزارش مشخصا به نقش مصطفي پورمحمدي و غلامحسين محسني اژه اي ــ وزراي کشور و اطلاعات دولت "مهرورزي"ــ در جنايت مذکور و همچنين در قتل هاي زنجيره اي و موارد سرکوب مطبوعات و روحانيون معترض پرداخته ميشود.
محسني اژه اي متهم است كه فرمان قتل پيروز دواني را صادر كرده است.
در همين رابطه ميتوان خاطرنشان کرد که به گزارش "تورنتو استار"، يكي از بزرگترين روزنامه هاي کانادا، دادگاهي در کانادا شکايت عليه چندين تن از رهبران ايران را که متهم به آدم ربايي و شکنجه شده اند ثبت کرده است. در اين شکايت نامه مشخصا از وزير اطلاعات کنوني دولت اسلامي به عنوان متهم نام برده شده است.

در بهار 1383 در نشست رسمي هئيت منصفه مطبوعات، آقاي محسني اژه اي که به عنوان رئيس دادگاه ويژه روحانيت در آن نشست حضور داشت به سوي آقاي عيسي سحرخيز حمله ور شده، وي را در ناحيه سينه گاز گرفته و مصدوم ساخت. حجت الاسلام محسني اژه اي پس از گاز گرفتن معاون سابق وزارت ارشاد، قنداني را که در مقابل داشت به سمت او پرتاب کرد.
در گزارش اخير ديده بان حقوق بشر به اين حادثه نيز اشاره اي رفته است. شهروند با آقاي عيسي سحرخيز گفت وگويي در همين رابطه انجام داد که در زير آمده است.
خ ــ ش

آقاي سحرخيز گزارش آخر ديده بان حقوق بشر را ديده ايد. مصطفي پورمحمدي وزير کشور، در اين گزارش به جنايت عليه بشريت متهم شده است نظر شما در اين رابطه چيست؟
ــ اينطور مسائل را نميتوان به سادگي و به سرعت قضاوت کرد. پرونده بايد گشوده شود. شايد بسيار بيش از آنچه عنوان شده است مورد وجود داشته باشد و شايد خلاف اين باشد. اما نکته اي را که لازم است به آن دقت کنيم اين است که برخورد جهان با جباران و جنايتکاران در حال عوض شدن است. ديگر دوراني که افراد در خلوت و خاموشي هر آنچه ميخواستند انجام ميدادند و فکر ميکردند تا ابد بر مسند قدرت تکيه دارند گذشته است. نرم هايي در جهان در حال شکل گيري هستند که بر اساس آنها فرد و ملت مورد ظلم واقع شده محکوم به پذيرش ظلم در داخل نيست و ميتواند در جهان بيرون دادخواهي کند. ديگر محکمه هاي محلي و ملي آخرين مراجع رسيدگي به موارد نقض حقوق انساني نيستند. در همين رابطه است که ما شاهد هستيم که چندين و چند دادگاه بين المللي و يا دادگاه هاي محلي با نظارت بين المللي به جنايات جنايت کاران در دهه هاي گذشته ميپردازند.
موارد شيلي، يوگسلاوي سابق و يا مورد صدام حسين در عراق چشم انداز روشني را نشان ميدهند که جباران و جنايت کاران به ندرت ميتوانند از دست عدالت فرار کنند.

گزارش ديده بان حقوق بشر، اتهامات مشابهي به آقاي محسني اژه اي وزيراطلاعات دولت فعلي وارد کرده است. هنوز خاطره حمله آقاي اژه اي به شما و گاز گرفتن شما از يادها نرفته است. مورد آقاي اژه اي را چگونه ميبينيد؟
ــ بله. به اين مورد نيز در گزارش ديده بان حقوق بشر اشاره اي رفته است. در مورد ايشان کلا، سه دسته اتهام مطرح شده است. يکي اتهاماتي که در جايگاه دادستان دادگاه هاي انقلاب کشور و رياست دادگاه ويژه روحانيت طرح شده، که بي شک معروفترين آن مورد حصر آقاي منتظري است. در همين راستا مواردي وجود دارد که هنوز بيرون نيامده است. ما ميدانيم مواردي مشابه آنچه شما به آن اشاره کرديد وجود داشته است که در محيط هاي بسته تر اتفاق افتاده اند و علني نشده اند.
يک دسته اتهامات ديگر به توقيف فله اي مطبوعات باز ميگردد. اين روشن است که آقاي اژه اي نقش غير قابل انکاري در اين رابطه داشته است. اما بگذاريد در همين جا تاکيد کنم که اگر چه او در اينجا نقش آمر را داشته است اما از زاويه ديگري او نيز عامل فرامين افراد بالاتر بوده است.
دسته ديگر اتهامات ايشان موارد جزيي، همچون موردي است که در مورد من اتفاق افتاد. اينها در حقيقت نشانگر آن چيزي است که در دادگاه ويژه روحانيت گذشته و بيانگر آنست که عده اي روحاني نما بر مسند قدرت و ثروت تکيه زده اند. در مقابل، روحانيوني که قبل از انقلاب مبارزه کرده اند مورد ظلم قرار ميگيرند. و يا همچنين روزنامه نگاراني که به اشکال مختلف تحت فشار قرار گرفته اند.
همانطور که در پاسخ به سئوال قبل گفتم، در شرائط امروز ديگر آنها که مورد بيداد قرار گرفته اند خود را به محاکم ملي و محلي محدود نميبينند. و نهايت اين روند گر چه ديرو زود دارد ولي سوخت و سوز ندارد و آنچه صدام و پينوشه با آن مواجه شدند در انتظار ديگران نيز نشسته است.

به نظر ميآيد بعد ديگري از اين گزارش به مراتب عميق تر است و به بيش از برخورد فردي که شما مطرح ميکنيد نظر دارد. مثلا جو استروک ( Joe Stork) ، معاون بخش خاورميانه ديده بان حقوق بشر گفته است که چنين افرادي بايد بايد از حکومت به زير کشيده شوند...
ــ ما نمونه بارز اين امر را در دادگاه هاي بين المللي مشاهده ميکنيم. اين دادگاه ها وقتي که با موارد اينچنيني روبرو ميشوند در اولين گام خواستار برکناري افراد متهم از مناصب دولتي خود هستند.
اما اکنون پروسه هايي در سازمان ملل در جريان است که از اين فراتر ميرود. بر اساس اين موازين جديد نه تنها عاملان جنايتکاري بلکه حاکمان مورد سئوال هستند. آنها اگر خود از جنايات مطلع باشند به عنوان ياري دهنده مستقيم به جنايت کاران محسوب ميشوند و اگر پس از وقوع جنايت از آن مطلع شوند اما همچنان از معرفي متهمان به دادگاه هاي ملي و بين المللي جلوگيري کنند خود بايد منتظر سرنوشتي مشابه با جنايتکاران باشند. اين بدان معناست که آنها که از سپرده شدن متهمان جنايتکار به دستگاه عدالت جلوگيري ميکنند خود روزي به عنوان متهم پشت ميز محاکمه خواهند نشست. گر چه اين روند در سازمان ملل تازه آغاز شده است، اما به صورت شتابان به جلو ميرود و در آينده اي نزديک به آنچه گفتم منتهي خواهد شد.

به نظر شما تکليف نظامي که وزراي آن به جنايت عليه بشريت متهم ميشوند چيست؟ چه سرنوشتي در انتظار چنين نظامي قرار دارد؟
ــ ببينيد اين حکم تاريخ است و حديثي از پيامبر داريم که بر اساس آن حکومت ميتواند با کفر باقي بماند اما با ظلم نميتواند. من فکر ميکنم چنين نظامهايي سير طبيعي خود را طي ميکنند و اگر اجحاف ادامه يابد اين حکومتها محکوم به نابودي هستند. در عين حال به عقيده من دنيا به آن سمت ميرود که دولتها را به رعايت نرم هاي بين المللي مجبور کند. به آن سمت سوق ميدهد که موازين حقوق بين المللي را رعايت کنند، اما تقابل با اين روند و حمايت از جنايتکاران هزينه سنگيني در بر دارد که آنها که چنين ميکنند در سطح داخلي و بين المللي اين هزينه را پرداخت خواهند کرد.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

من فکر ميکنم نميتوان درباره حقوق بشر و عدم رعايت آن در ايران صحبت کرد و از زندانيان سياسي از جمله اکبر گنجي و ناصر زرافشان ياد نکرد. به نظر شما ممکن است تاثيرات جانبي اين گزارش به بهبود شرايط اكبر گنجي بيانجامد؟
ــ حتما خبر داريد که تقريبا همزمان با اين نامه، نوشته ديگري از سوي کميسر عالي حقوق بشر سازمان ملل منتشر شده است. اين نوشته خطاب به آقاي احمدي نژاد است و طلب کرده است که در پي درخواست دبير کل سازمان ملل در ماه آگوست آقاي اکبر گنجي فوري آزاد شود. البته طبيعي است که ما از حکومتهايي که به حقوق بشر احترام نميگذارند اميد نداريم که اين برخوردها آنها را به سمت رعايت عدل و انصاف پيش ببرد. اين حکومتها معمولا هزينه هاي کلاني بابت اينگونه رفتارهاي خود ميپردازند. به هر حال من ميخواهم ابراز تاسف کنم از اينکه فردي در شرايط سلامتي نامساعد که گنجي در آن به سر ميبرد و در هر کشور ديگري بود يقينا از زندان آزاد ميشد همچنان زنداني است. تصور کنيد در بالاترين سطوح سازمان ملل و بزرگترين روشنفکران جهاني خواستار آزادي گنجي شده اند اما به حرف و خواسته اينها اهميت داده نشده است. متاسفانه ما شاهد اين هستيم که کينه ورزي هاي شخصي سبب شده است تا از آزادي ايشان ممانعت شود. گنجي در زندان بماند و ما هر لحظه منتظر اين باشيم که براي ايشان حادثه اي پيش بيايد.

اگر از"کينه ورزي شخصي"، آقاي سعيد مرتضوي را در نظر داريد جاي اين توضيح خالي است که آقاي مرتضوي قدرت خود را از کجا ميگيرد؟
ــ من از آقاي مرتضوي صحبت نکردم. او اصلا کاره اي نيست....

پس کدام قدرت است که گنجي را با وجود درخواستهاي گسترده جهاني و داخلي در زندان نگه داشته است؟
ــ آقاي مرتضوي اصلا در جايگاهي نيست که بتواند در مقابل خواست و تصميم سران يک کشور ايستادگي کند. صدها فرد مثل مرتضوي را ميتوان يک روزه برکنار و حتي مجازات کرد. اگر کسي منافع ملي را در نظر بگيرد پيش از آنکه به اين منافع خسراني وارد شود بايد وارد عمل شود و فرد خاطي و جنايتکار را به دست عدالت بسپارد. مساله اصلا آقاي مرتضوي نيست. مساله بالاتر از اينهاست.

آقاي سحرخيز براي وقتي که به ما داديد از شما متشکريم

گفت وگو: 15 دسامبر 2005

شهروند - شماره ۱۰۴۳ - ۱۶ دسامبر ۲۰۰۵ - جمعه ۲۵ آذر ۱۳۸۴

Copyright: gooya.com 2016