در حاشيه شکست سنگين جريان حجت الاسلام تقی مصباح يزدی، وحيد کاظم زاده قاضی جهانی، انتخاب

* مردم نشان دادند که چه کسانی نبايد به مجلس خبرگان راه يابند

خبرگزاری انتخاب : رييس اين جريان کوچک که البته با همت بی سابقه ی روزنامه های دوران اصلاحات، ( به اشتباه) تبديل به غول و نماد جريان اصلولگرا شده، با وجودی که در دوران جنگ، انزوا پيشه کرد و گوشه نشينی کرد، حتی با نظريه «رای ندادن به جريان مطبوع ما برابر با پايمالی خون شهدای جنگ و انقلاب است»، شکست سنگينی خورد تا اندکی به محبوبيت خويش پی ببرد!

خبرگزاری انتخاب : اخيرا مطلبی از همسر محترم سخنگوی دولت می خواندم که در آن به اين مهم که چه کسانی نبايد به مجلس خبرگان راه يابند و به عبارت ديگر «چه کسانی شايستگی راه‌يابی به مجلس خبرگان رهبری را ندارند؟» پرداخته بود و در آن به آقای هاشمی رفسنجانی نسبت های زشتی همچون «سياسی‌کاری‌های آلوده»، «دريوزگی به درگاه بيگانگان»، «فساد خانوادگی»، «ثروت‌اندوزی و قدر‌ت‌طلبی و حزب‌سازی و باندبازی» داده و ايشان را به اتفاق سيد محمد خاتمی به زعم خويش از جرگه روحانيون بيرون راند و ابراز اميدواری نموده بود که به سبب اينکه ملّت ايران از فهم و درک بالايی بهره‌مند است لذا تيزهوشی آنان نخواهد گذاشت «نام‌هايی که دارای عملکرد نامطلوب و نگاه انحرافی به ولايت فقيه، و مورد حمايت بديهی و مسلم بيگانگان از آنان در انتخابات گذشته» بوده‌اند، در آرای ملت جايی داشته باشند و در ادامه به مردم تهران توصيه نموده بود به آيت‌الله خوشوقت رای دهند ؛ آيت‌الله خوشوقتی که به عنوان سمبل و شاخص اصلی ليست حاميان دولت (معروف به ليست منهای هاشمی) شناخته می‌شد.

وقتی که از اخبار مربوط به نتايج انتخابات خبرگان تهران در صبح روز شنبه ۲۵ آذر از طريق يکی از دوستانم در ستاد انتخابات مطلع شدم با مقايسه نظرات همسر سخنگوی دولت و نتيجه انتخابات چهارم خبرگان و مردمی که با تاييد قاطع هاشمی رفسنجانی با رای بالا و غير منتظره ايشان بواسطه حجم بالای شايعات و هجمه تبليغاتی که پشت سر ايشان به راه انداخته بودند ميزان محبوبيت ايشان را در نزد افکار عمومی برايم روشن ساخت ؛ اخباری که بيانگر نظرات روشن و شفاف مردم آگاه در طرد افراطيون و متحجرينی بود که با شعار و ليست منحرف « منهای هاشمی و روحانی » وارد عرصه انتخابات گرديده بودند و تمام نيروهای خويش را در حذف روحانيون ميانه‌رو و ياران امام از مجلس خبرگان رهبری در تهران بزرگ بسيج نموده بودند.

هر چند، انتقادات فراوانی به شخص آيت الله هاشمی رفسنجانی هميشه از سوی «انتخاب»، مطرح بوده و هست، اما صدرنشينی قاطع ايشان در انتخابات خبرگان تهران به رغم انتشار تندترين اتهامات مخالفان به وی در ماههای گذشته نشان می دهد حتی اصولگرايانی که سال قبل دکتر احمدی نژاد را شايسته رياست جمهوری تشخيص داده بودند ، نيز بی توجه به تخريب های صورت گرفته از سوی جريان کوچک و بی اصل و نصبی در حاشيه جبهه اصولگرايان ، رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام را جزو مناسب ترين گزينه ها برای حضور در مجلس خبرگان رهبری تشخيص داده اند.

گروهی که خود را «نخبه ی حوزه و دانشگاه» می پنداشتند، نه تنها در تهران «ليست بدون هاشمی» تهيه کردند، بلکه با اين تصور که محبوبين آن ها به حدی هست که می توانند هر چه بخواهند بکنند، «ليست بدون طبسی» در مشهد تهيه کردند.

جريانی که تا پيش از فوت امام، جرات سخن گفتن هم نداشت و حتی بارها بر خلاف سخنان پير جماران، عمل کرده و جالب آن که رييس اين جريان کوچک، نام موسسه خويش (راه حق) را پس از فوت امام (ره) به موسسه امام خمينی (ره) تغيير داد، حال آن که همه می دانند رييس اين موسسه تا پيش از فوت امام ، کوچکترين نقشی در مسائل مملکتی نداشته و حتی بر خلاف نظر امام ( در روزگار انقلاب) که خواستار تحريم عيد شده بودند، چراغانی به پا کرد و ....

رييس اين جريان کوچک که البته با همت بی سابقه ی روزنامه های دوران اصلاحات، ( به اشتباه) تبديل به غول و نماد جريان اصلولگرا شده، با وجودی که در دوران جنگ، انزوا پيشه کرد و گوشه نشينی کرد، حتی با نظريه «رای ندادن به جريان مطبوع ما برابر با پايمالی خون شهدای جنگ و انقلاب است»، شکست سنگينی خورد تا اندکی به محبوبيت خويش پی ببرد!

اما بدون شک اشتباه عمده اين جريان نوظهور، توهم محبوبيتی هست که حتی به خيال خويش «پيروزی دکتر احمدی نژاد در انتخابات رياست جمهوری را هم نشانی از محبوبيت رييس خود می دانند»

بگذاريم، اما بسياری از اصولگرايان اگرچه در انتخابات سال گذشته ، به اعتقاد خود گزينه ای بهتر از هاشمی را برای رياست قوه مجريه انتخاب کرده بودند، اما اين به معنای نفی هاشمی و تلاش برای حذف وی از صحنه سياسی کشور نبوده و وی را صاحب صلاحيت برای حضور در ديگر مناصب مهم نظام از جمله حضور در مجلس خبرگان دانسته اند.

نکته مهم ديگری که از نتايج انتخابات اخذ گرديد اين بود که آيت‌الله خوشوقت که به عنوان سمبل و شاخص اصلی ليست جريان حجت الاسلام مصباح يزدی (معروف به ليست منهای هاشمی) شناخته می‌شود در ميان ليست منتخبين تهران قرار ندارد لذا به جرات می توان گفت که هيچ تفکر و جريانی مردمی را در ايران با توسل به توهين و تخريب نمی توان از صحنه حذف کرد و مردم نکته بين و شرافتمند ايران همواره به چنين اقداماتی پاسخ منفی داده اند.اکنون برای برخی جريان های تندرو فرصت مناسبی است تا دست از تخريب و تهمت برداشته و با عبرت از سرنوشت تندروهای مدعی اصلاح طلبی ، در رفتارهای سياسی خود تجديدنظر کنند.

اين پيام مردمی است که جمعه گذشته ، هاشمی را با رای بالای خود به مجلس خبرگان فرستادند.اين قلم در خاتمه از دستگاه قضايی انتظار دارد تا به دستور صريح مقام معظم رهبری برای برخورد قاطع با تخريب «شخصيت‌های نظام مشخصاً آقای هاشمی رفسنجانی» از سوی برخی وابستگان رده پايين نهاد های دولتی ، نظامی و موسسه های آموزشی که حامی مالی جريان مخرب اخير بودند اهتمام ورزند و نشان دهند که در اطاعت از فرامين معظم له پيشتاز می باشند.

وحيد کاظم زاده قاضی جهانی