گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! کابوس های بيداری، کامران بزرگ نياديدی ديدی چگونه دست ديگری لرزيد و بالا رفت و عيان کرد موجی گذشت و شانه را لرزاند در جوی آب پياده رو تير/ مرداد ۱۳۶۹ تهران
اين شعر را سالها پيش نوشتم. تابستان(تير/ مرداد) ۱۳۶۹ ، همان وقتها که بسيار پيش می آمد که در کنار خيابانهايمان و در مقابل چشمان حيرتزده ی مردمانی که دچار کابوس حکومتی ويرانگر شده بودند، دستان زشت و پر موی مردانی که خود را نماينده ی خدا می دانستند،بالا می رفت و بر چهره ی زنانی فرود می آمد و کابوس را به روز می کشاند و پايدار می کرد و صدايی بر نمی آمد و زمين همچنان بی حرکت می ماند و اگر جنبشی بود جنبش شاخه ای بود بردرختی. اما حالا روز ديگری است و آن زنان افتاده در کنار خيابان سالهاست که برخاسته اند و دستانشان را برای ثبت اين وحشيگری و زدن سيلی بر چهره ی اين وحشيهای زشت رو و زشت کردار بلند کرده اند و شعر فريادها و اعتراضهايشان را دارند در همان خيابانها،و دارند گاهی با سکوت و گاهی با فرياد می سرايند و در خون ميغلتند و می سرايند، می افتند و بر می خيزند و می سرايند و ديواره ی کاغذی اين کابوس سی ساله را می درند. کامران بزرگ نيا ۲۴/۷/۲۰۰۹ Copyright: gooya.com 2016
|