جمعه 27 شهریور 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

ويژه خبرنامه گويا - نجات دستگيرشدگان از دست نيروهای انتظامی توسط مردم در شيراز

مردمِ شيراز ساعت ۹ تا ۹:۳۰ صبح برایِ همراهی و حمايت از جنبش سبز در فلکه یِ نمازی قرار گذاشته بودند.پليس از ساعت حدودِ ۸ آماده باش کامل داشت. ساعت حدودِ ۱۰ مردم کم کم به طرفِ فلکه ستاد(امام حسين) و چهار راهِ پارامونت حرکت کردند .در خيابانِ حدِ فاصلِ پارامونت و ستاد( خيابان مشير فاطمی) بسيجيان و مردم با هم ترکيب شدند.لباس شخصی ها بسيار حساب شده عمل می کردند،ابتدا شناسايی می کردند چه کسانی شعار می دهند و بعد يکباره به يک نفر حمله می کردند و با کمک ديگر لباس شخصی ها، فرد را جدا کرده ، سوار موتور می کردند و بعد يک نفر ديگر پشتِ سرِ فردِ دستگير شده سوار می شد و به سرعت آن جا را ترک می کردند.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


مردم بسياری افراد را از چنگِ آن ها بيرون کشيدند.شايد ده ها نفر نجات يافتند با حمايت مردم،اما باز هم آن قدر نيرو ها زياد بود که دها نفر هم دستگير شدند. وقتی که مردم برایِ نجاتِ فردِ گرفتار اقدام می کردند،زن ها جيغ و فرياد می کشيدند و لباس شخصی ها هم اسپری فلفل به سر و صورتِ مردم می پاشيدند.
در کل حضورِ سبز ها عالی بود. بيش تر شعار ها "مرگ بر ديکتاتور" بود که در جوابِ مرگ بر منافقِ عواملِ حکومت سر داده می شدند.شعارِ ديگر هم "نه غزه، نه لبنان، جانم فدایِ ايران " بود. جمعيت پيرو جوان و زن و مرد را در بر می گرفت و خيلی افراد هم با خانواده آمده بودند.نيروهایِ لباس شخصی اما به مردان و پسرانِ جوان بيش تر حمله می کردند.ليدر های ِخودشان اکثرا پيرمرد هایِ مو سفيد بود که در کمالِ وقاحت به مردم می گفتند بگذاريد اين کثافت ها را بگيرند و ببرن تيکه تيکشون کنند!!!
نيروهایِ سپاه ،گاردِ ويژه و سربازانِ نيرویِ انتظامی هم در دستگيری ها همکاری کامل با لباس شخصی ها داشتند.اتوبوس و مينی بوس هایِ پر از سرباز مدام خالی می شد در بينِ جمعيت.دسته هایِ ۲۰ تايی ِ يا بيش تر موتور سوار هم ناگهان از وسط جمعيت رد می شدند. ماشين هایِ زرهیِ مشکی همه جا به چشم می خورد.در کوچه ها و خيابان های ِاطراف، مثلِ خيابان معدل،لباس شخصی ها با فحش و ناسزا به دنبالِ معترضان می دويدند تا دستگيرشان کنند.
زن ها گاهی حرکتِ موتور سواران و ماشين ها را متوقف می کردند و با نيروهایِ انتظامی بحث می کردند و نصيحتشان می کردند و حتی بر سرشان فرياد می زدند.
بعد هم مردم به صورتِ پراکنده به سمتِ خيابانِ زند و مسير هایِ منتهی به نماز جمعه حرکت کردند.در خيابان هایِ اطرافِ تجمع آن قدر نظاميان زياد هستند، که انگار در شهر جنگ شده. لباس شخصی ها با هر وسيله ای عکاسی و فيلم برداری می کردند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016