جمعه 16 بهمن 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

عليه زندان و شکنجه و اعدام اعتراض کنيم! بيانيه جمعی از نويسندگان خارج از کشور

جنبش اعتراضی مردم ايران در طی هشت ماه مبارزه مسالمت‌آميز برای دستيابی به آزادی و دموکراسی و عدالت اجتماعی به مرحله‌ای رسيده است که حکومت جمهوری اسلامی برای سرکوب آن آشکارا به برپائی چوبه‌های دار متوسل شده است.
برای مردم جهان که لحظه به لحظه اين جنبش عظيم مردمی را از آغاز تا اکنون دنبال کرده‌اند اعدام محمد رضا علی‌زمانی و آرش رحمانی‌پور که مدت‌ها پيش از اعتراض‌های خيابانی، در بازداشت بسر می‌بردند، خبری تکان‌دهنده بود. با اعلام اين خبر، از هر گوشه خاک ايران و بيرون از آن، صدای اعتراض برخاست که جانيان جمهوری اسلامی باز جوانانی را کشته‌اند.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


آن همه تجاوز در زندان‌ها و قتل دختران و پسران در خيابان‌ها کم شان بود حالا اعدام را نيز به آن‌ها افزودهاند. آنان را کشتند تا مردم را بترسانند. مردمی را بترسانند که طی اين هشت ماه، شجاعانه در دفاع از آزادی‌های سياسی و اجتماعی، عليه ولی فقيه و حکومت دينی‌اش در خيابان‌های ايران فرياد می‌زدند. فرياد عليه حکومتی که صدای واقعی آن از گلوی جنتی، امام جمعه‌ای برمی‌خيزد که تشنه اعدام‌های بيشتر است. بر همگان آشکار است که آن‌ها برای نوميد کردن مردم، اين جوانان را کشته‌اند. زيرا ايستادگی مردم در تداوم مبارزه تا دستيابی به آزادی و دمکراسی آن‌ها را به وحشت انداخته است. ترور سازمان يافته استاد دانشگاه علی محمدی و بازداشت رضا خندان مهابادی و عليرضا ثقفی دبيران کانون نويسندگان ايران، زهره تنکابنی، مهين فهيمی و ليلی فرهادپور از جمعيت مادران صلح، مهرانه آتشی عکاس هنرمند و همسرش، و شماری از روزنامه‌نگاران و وبلاگ نويس‌ها و صدها و صدها بازداشتی ديگر در اين روزها، ناشی از وحشت نظام از مردم بپا خاسته ايران است.
حاکمان نظام جمهوری اسلامی با اعدام و پيشينه‌سازی دروغين برای زمانی و رحمانی‌پور و ديگر بازداشت شد‌گان، در اين خيال‌اند که مردم را از شرکت در تظاهرات خيابانی در بيست و دوم بهمن ماه بازدارند. اما اينان نظير همه ديکتاتورها و مستبدان تاريخ باور نمی‌کنند که مردم به جان آمده، ديگر نه می‌ترسند و نه به خانه بازمی‌گردند. بيگمان مردمان، اين قربانيان را با هر پيشينه‌ای که برای آن‌ها پرداخته‌اند، در شمار فرزندان‌شان به ياد خواهند سپرد، که در راه آزادی و دمکراسی ايران جان‌شان را فدا کرده‌اند.
ما نويسندگان، شاعران و روزنامه‌نگاران در تبعيد، شکنجه و اعدام را با هر توجيه‌ی که صورت گيرد، محکوم می‌کنيم. و از حقوق همه زندانيان سياسی با هر باور و انديشه‌ای که دارند قاطعانه دفاع می‌کنيم. و صدا در صدای مردم آزادی‌خواه ايران و نهادهای ترقی‌خواه جهان، عليه اين جنايات اعتراض می‌کنيم.

امضاکنندگان:
گيل آوايی، عسگر آهنين، مهدی استعدادی شاد، رضا اغنمی، نسرين الماسی، منيره برادران، روشنک بيگناه، کوشيار پارسی، فريدون تنکابنی، محمد جلالی (م. سحر)، علی اصغر حاج سيدجوادی، حسن حسام، محسن حسام، منصور خاکسار، نسيم خاکسار، اسماعيل خوئی، حسين دولت‌آبادی، محمد ربوبی، مهرانگيز رساپور، حسن زرهی، اکبر سردوزامی، اسد سيف، بهروز شيدا، جواد طالعی، بتول عزيزپور، فهيمه فرسايی، پرويز قليچ‌خانی، زيبا کرباسی، رضا مرزبان، باقر مؤمنی، ناصر مهاجر، نجمه موسوی، مجيد نفيسی، مسعود نقره‌کار، اعظم نوراله‌خانی، پرتو نوری علاء، محسن يلفانی.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016