شنبه 28 فروردین 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

اطلاعيه نهضت مقاومت ملی ايران به مناسبت نوزدهمين سالگرد قتل عبدالرحمن برومند

عشق از اوّل سر کش و خونی بود
تا گريزد هر که بيرونی بود

مولانا

نوزده سال پيش
قتل فجيع و ناجوانمردانه ی عبدالرحمن برومند
رئيس هيئت اجرائی نهضت مقاومت ملی ايران

دکتر عبدالرحمن برومند رئيس هيئت اجرائی نهضت مقاومت ملی ايران روز پنجشنبه بيست و نهم فروردين ماه هزار و سيصد و هفتاد - ۱۸ آوريل ۱۹۹۱- در مقابل آسانسور ساختمانی که آپارتمان مسکونی وی در آن قرار داشت، به فرمان حکام جنايتکار جمهوری اسلامی با ضربه های کارد کشته شد.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


عبدالرحمن برومند در سال ۱۳۰۶ شمسی در قريه گز از قراء بُرخار اصفهان تولد يافت. بعد از دوره ی متوسطه و مدتی پس از دريافت ليسانس از دانشکده ی حقوق به سوئيس رفت و در سال ۱۹۵۶ موفق به اخذ دکترای حقوق شد. اين بخش از تحصيل او مصادف بود با دوران دولت ملّی مصدق و برومند که از زمان جوانی از هواداران رهبر نهضت ملّی ايران بود موفقيت های دولت ملّی را از راه دور با علاقه و شعف بسيار دنبال می کرد.
هر چند رشته ی تخصصی او حقوق بود اما او بر همه ی ابعاد فرهنگ ايرانی احاطه ای کم نظير داشت. اطلاعات وسيع و دقيق او از تاريخ ايران ( علاوه بر اطلاعات او از فرهنگ و تاريخ جهان ) يکی ديگر از نشانه های عشق او به وطن و فرهنگ آن بود. او به عنوان يکی از ملیّون دوران مبارزات و دولت مصدق و يکی از قديمی ترين اعضاء جبهه ی ملّی ايران ( کانديدای جبهه ی ملی در انتخابات مجلس شورای ميلی در دوران ديکتاتوری؛ عضو علی البدل هيئت اجرائی آن در آستانه ی انقلاب )از فرهيختگان تراز اوّل اين نهضت و کشور بشمار ميرفت. با اينهمه، دانش و خرد او مانع از آن نبود که عواطف لطيف انسانی در زندگی او جايگاهی حساس داشته باشد. عشق او نسبت به مصدق چندان عميق بود که هر گاه در جرگه ی کوچک ياران نزديک سخن از مصدق به ميان می آمد به ندرت ممکن بود که سرشک اندوه از ديدگان بر رخانش نغلتد.
در ايام انقلاب اسلامی برومند به محض ورود بختيار به پاريس، آپارتمانی در پاريس در اختيار او گذاشت. همان آپارتمانی که انيس نقّاش، سرکرده ی کوماندوی مأمور قتل بختيار در روز ۲۵ تير ماه ۱۳۵۹ آن را به گلوله بست وهمان مکانی که در روز ۱۴ مرداد ۱۳۵۹ ، يک ماه بعد از اولين سوء قصد بجان شاپور بختيار، نهضت مقاومت ملی ايران توسط او وبا شرکت برومند و عده ای از ياران ديگرش درآن پايه گذاری شد.
نقشه ی قتل برومند مقدمه ی قتل دکتر شاپور بختيار بود که در روز پنجم اوت همان سال اجرا شد. به زعم سران جمهوری اسلامی، اين دو جنايت، به عنوان بخشی مهم از يک برنامه ی حساب شده به منظور نابودی مخالفين جدّی دستگاه استبداد، می بايستی مؤثرترين و سر سخت ترين مخالفان رژيم را از ميان بردارد و فعالیّت نهضت مقاومت ملّی ايران در نتيجه ی اين ضربات مهلک تعطيل شود.
اگرچه طبيعت خودکامگی و ماهیّت استبداد به اهمیّت مقام ملّت و بهروزی او توجّهی ندارد و ديکتاتورها و مستبدين نيز در تقلای حفظ قدرت ننگين خود از هيچ جنايتی شرم و اباء ندارند، امّا تاريخ بشر گويای اين واقعیّت است که ديکتاتورها منفور ملّت اند و سرانجام مطرود.
کارنامه ی سياه سی ساله ی جمهوری اسلامی اين واقعیّت را نشان می دهد که دستگاه ولايت و فقاهت تاب تحمل کوچکترين مخالفت با اساس و نماد استبداد دينی را نداشته و درصورت بروز چنين امری همواره با سبعیّت تمام با مخا لفين خود مقابله کرده است.
در نظام دموکراسی، بر خلاف طبيعت عنصر خودکامگی در متن رژيم استبدادی، ملّت مختار است و در تعيين سرنوشت خود آزاد، و از اين رو بود که عبدالرحمن برومند تمام سعی خود را از اوان جوانی تا واپسين دقايق حيات پرافتخارش وقف و صرف ايجاد محيط اتحاد ميان نيروهای اپوزيسيون ملی و حصول آزادی ملت و استقلال مملکت نمود. خاطره ی اين کوشش بی دريغ وخستگی ناپذير اوست که همچون ستاره ای تابناک بر سر راه عاشقان يکرنگ و واقعی دموکراسی برای ايران همچنان می درخشد.

نهضت مقاومت ملّی ايران همه ساله به مناسبت سالروز قتل برومند، ياد آن راد مرد آزاده و عاشق ايران را که در مقام رياست هيئت اجرائی نهضت جان در کف نهاد گرامی می دارد. امسال ، بزرگداشت نام برومند و تجديد عهد با او دراوضاع کنونی کشور از اهمیّت ويژه ای برخوردار است.
هرچند که نسل جوان متولّد سالهای اواخر دهه ی شصت و اوايل دهه ی هفتاد شمسی به دليل فضای سانسور و اختناق ِ مملو از جعل، ، دروغ و کتمانی که حاکمیّت ايجاد کرده است، شايد از برومند ، بختيار و دهها تن از رهبران و اعضای اپوزيسيون ملی و دموکرات و همچنين صدها نفر از ساير مخالفين جانباخته ی نظام استبداد دينی جمهوری اسلامی، اطلاع چندانی نداشته باشد امّا با ورود خود به صحنه مبارزه و برداشتن فرياد اعتراض به ديکتاتور و مستبد و رهبر دروغين نشان داد که قدم در راهی نهاده است که برومند از آن بنام سرراه رسيدن ملّت به دموکراسی ياد می کرد.
ملّت شريف و با فرهنگ ايران، بالاخص نسل جوان ايرانی در مسير تحوّل ازِمرحله ی مقاومت در خانه به مرحله ی انتقال صحنه ی مبارزه به خيابان ثابت کرد که شکست سياست قتل و حبس و شکنجه و تهديد به نابودی و ايجاد فضای رعب و وحشت محتوم است و غاصبين قدرت بالا خره چاره ای جز تسليم در مقابل اراده ی ملّتی مصمم به گسستن زنجير های اسارت و رسيدن به هدف آزادی و دموکراسی نخواهند داشت.

ايران هرگز نخواهد مرد

بيست و نهم فروردين ۱۳۸۹ برابر با هجدهم آوريل ۲۰۱۰
نهضت مقاومت ملی ايران


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016