"بنی صدر نیز تکذیب می کند"، توضیحی در مورد مطلب م.ر.رضا، محمود دلخواسته

انتشار تحقیق هموطنی با نام مستعار دکتر رضا که در پاسخ به تحقیق سه سال قبل اینجانب انجام شده و در آن سخن از جلساتی پنهانی زده بودند که در آن افرادی مانند آقایان سلامتیان، بنی صدر، یزدی، علی شاکری و خسرو شاکری و..با بعضی از مقامات آمریکایی شرکت کرده بودند موجب شد که آقایان علی شاکری و خسرو شاکری تکذیب نامه هایی را منتشر کنند. البته از آنجا که این ملاقاتهای خیالی که بدون هیچ سند و مدرک معتبری در همان سالهای اول انقلاب از طریق سلطنت طلبان که به علت نقش قائل نشدن برای مردم، هر جنبش و تغییر سیاسی را تنها از طریق تئوری توطئه می باشد که توضیح می دهند، ساخته شده بود، حتی شایستگی تکذیب کردن را نیز نداشت، بنا بر این نداشتم که در این مورد عکس العملی انجام دهم. ولی وقتی که دیدم که آقای خسرو شاکری که به حق در طول زندگی سیاسی خود هیچگاه اصل استقلال وطن را نقض نکرده (و بنا براین اسناد منتشر شده دولت انگلیس به علت پایبندی به این اصل، از همکاری با آقای بختیار که خود را در خدمت صدام حسین قرار داده بودند، سرباز زدند.) از شخصیتهایی مانند بنی صدر خواسته اند که در اینمورد تکذیب نامه ای صادر کنند، با آقای بنی صدر تماس گرفته و نظر ایشان را خواستم. ایشان پاسخ خود را در یک جمله خلاصه کرده و بمن اجازه انتشار آن را دادند: " دروغ بسیار گله گشادی است و خود تکذیب خویش است."

در مورد آشنایی از طریق ایمیل با آقای دکتر رضا باید بگویم که حدود سه سال پیش وقتی تحقیق من در مورد آقای بختیار منتشر شد، متاسفانه همانگونه که انتظار آن را داشتم موجی از حملات و تهمتها بر اینجانب روانه شد تا جایی که آقای نوریزاده در برنامه تلویزیونی خود، اینجانب را متهم کردند که از آقای خامنه ای پول گرفته ام تا این تحقیق را انجام دهم. در چنین فضایی بود که آقا دکتر رضا، نیز از ایران با من تماس گرفتند و سخت، ولی با زبانی متین، بکار من انتقاد کردند وبه همین علت به گفتگو با ایشان ادامه دادم و پیشنهاد کردم که تحقیق را نقد و منتشر کنند تا فضا برای روشنگری های بیشتری ایجاد شود که خوشبختانه سرانجام به اینکار دست زدند.

از دیدگاه من، ایشان اسطوره ای از آقای بختیار در ذهنشان ساخته بودند و این مانع می شد و می شود که با واقعیت و امور واقع، در مورد اسطوره، بگونه ای واقعی برخورد کنند و بنا بر این درگیر عقل توجیه گر شده و هستند ولی و با وجود این، امید من بر این است که گفتگو ادامه پیدا کند.

آخر اینکه منهم اسم واقعی ایشان را نمی دانم و از آغاز نیز هیچ کوششی نکردم که اسم واقعی ایشان را بدست بیاورم و این از آنجاست که به عنوان مخالف رژیم مافیایی که در داخل ایران زندگی می کند ناچار از استفاده از اسم مستعار می باشد.

مخلص
محمود دلخواسته