چهارشنبه 14 دی 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

آیت اله خامنه ای! لطفا ادامه دهید، مجتی واحدی

مجتی واحدی
با تداوم حکومت شما، سایر ملت ها نیز خواهند فهمید که حمایت از مسلمانان جهان، ادعای گزافی است که شما برای توجیه ماجرا جویی های خود در سایر کشورها مطرح می نمایید. زیرا اگر تا چندی قبل، بی تفاوتی شمادر برابر کشتار مسلمانان چچن و ترکستان شرقی، وحشت شما از دو قدرت کمونیستی جهان را آشکار می ساخت امروز سکوت حتی حمایت وقیحانه مزدورانتان از جنایاتِ «هم پیمان سوسیالیست - بعثی شما در سوریه» نشان می دهد هرکس به نحوی در تحکیم موقعیت شما کوشا باشد حمایت از او را بر خود واجب می دانید

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


روی سخنم با شماست آیت اله خامنه ای. تعجب نکنید از اینکه شما را آیت اله خطاب کردم. مدت زیادی اندیشیدم که برای شما چه عنوانی انتخاب کنم.آقا؟ سید علی خامنه ای؟ علی خامنه ای یا آیت اله سید علی خامنه ای ؟ به این نتیجه رسیدم همان عنوانی را به کار ببرم که شما تنها با استفاده از ابزار های حکومتی ، آن را به دست آورده اید و بسیاری از افراد به طمع لقمه ای نان یا به امید رسیدن به مناصبی که لایق آن نیستند شما را با آن عنوان می خوانند. از سوی دیگر یقین دارم به کارگیری عنوان «آیت اله » برای شما، چیزی بر اعتبارتان نمی افزاید زیرا تکرار اعطای این لقب به شما و برخی مزد بگیران متملق ـ که آنها هم مانند خودتان ، ناگهان آیت اله شدند ـ شرایطی فراهم کرده که ملقب بودن به این عنوان آبرویی برای کسی ایجاد نمی کند و نداشتن این عنوان هم موجب « تحقیر » کسی نخواهد شد. شما هرگاه اراده کنید کسی که تنها تخصص او « اجتهاد » در کشف راههای جدید برای تملق گویی از شماست توسط دستگاه تبلیغات رسمی کشور ، به درجه آیت الهی نائل می آیداما اگر کسی در مقام حق جویی، انتقادی بر شما وارد کند در منابر و تریبونهای حقوق بگیر رهبر، از منصب آ یت الهی، خلع درجه می شود. شما را با عنوان « آیت اله » مورد خطاب قرار می دهم تا بار دیگر مردم به یاد بیاورند مرحوم منتظری تنها به خاطر تأکید بر عدم شایستگی شما برای استفاده از این عنوان، با چه ظلم ها و آزارهایی در زمان حیات خود مواجه شد و تشییع و ترحیم او با چه محدودیت های عقده گشایانه ای روبرو گشت!

شما را آیت اله خطاب می کنم و از رو حانیون والامقامی که به خاطر حفظ دنیای شما، آخرت خود را نفروخته اند تقاضا می کنم برای تمیز آخوند های درباری از روحانیونی که دین ودنیای مردم را آباد می خواهند، تمهیدی بیندیشند. مگر شیخ کلینی که از او با عنوان « ثقه الاسلام » یاد می شد از آیت اله های دست ساز شما کمتر اعتبار و احترام داشت؟ مگر از یکهزار واندی سال قبل تا دهه های اخیر برای بزرگانی همچون ابن سینا، شیخ بهایی، شیخ صدوق ، سهروردی و علمایی که در درشته های گوناگون علوم، آثاری ماندگار از خود به جای گذاشتند چیزی بیش از عنوان « شیخ » استفاده شده است؟ یکی از معتبر ترین افراد برای روحانیون سنتی در دهه های اخیر، مرحوم شیخ عبدالکریم حائری یزدی ـ مؤسس حوزه علمیه قم ـ بوده است. آیا توصیف او با عنوان « حاج شیخ» از اعتبارش در حوزه های علمیه کاسته است؟ مگر بزرگانی چون مرحوم طالقانی، به خاطر داشتن عنوان « آیت اله » محبوب خدا وخلق خدا شدند ؟مگر کروبی شجاع ،به خاطر ملقب بودن به لقب آیت الهی، اینگونه به قلب میلیونها ایرانی راه یافته است؟ از همه بالاتر، مگر رابطه عاشقانه بسیاری از ایرانیان با ائمه معصومین علیهم السلام بر اساس عناوین والقاب دهان پُر کنی که امثال شما به آن محتاج هستید تنظیم می شود؟ پس بگذار عنوان آیت اله که شنیدن آن شما را ارضا می کند برای خودتان باقی بماند. لابد علمای بزرگ دینی هم برای خود تدابیری خواهند اندیشید تا بدنامی کارهایی که تحت لوای حکومت « آیت اله» انجام میشود به نام آنها ثبت نگردد. آنها شاید ناچار باشند از این به بعد عناوینی برای خویش برگزینند که شنیدن آن عناوین، مردم ایران را به یاد حمایت های بی منطق شما از دروغ پردازان دولت احمدی نژاد، رانت خواران بزرگ، سر کوبگران و شکنجه گران نیندازد و بالاتر از همه ، خاطره رفتار فرعونی حاکمان ایران را برای ایرانیان زنده نکند.

آیت اله خامنه ای!

بسیاری از کسانی که دل در گروی ابادانی ایران یا سربلندی اسلام دارند طی ماههای اخیر، در خطاب های کتبی و شفاهی، ازشما خواسته اند به برخی اقدامات پایان دهید که البته همه آنها می دانند خاتمه آن اقدامات و افتضاحات، جز با کوچ شما به دنیای دیگر یا به پایان رسیدن ریاست متزلزل شما بر کشور ، میسر نخواهد بود من هم تا چندی پیش گمان می کردم باید دلسوزان این کشور، شما را به بازبینی اقداماتتان فرابخوانند. امابه یاد آوردم که شما هیچگاه با اراده خود، تن به تغییر واصلاح نداده اید و هرگاه که فشارهای داخلی یا خارجی، تغییر واصلاحی را بر شما تحمیل کرده ، شما پس از پشت سر گذاشتن بحران، نه تنها به جایگاه پیشین بازگشته اید بلکه تمام تلاش خود را به کار گرفته اید تا احساس حقارت ناشی از تغییر تحمیلی را به نحوی، جبران نمایید. فکر می کنم خودشما بهتر از هرکس منظور مرا می دانیداما برای کسانی که این نامه را می خوانند فقط چند نمونه از رفتار شما در سالهای گذشته را یادآوری می نمایم

یک ـ در اواخر سال ۷۴ که وضعیت کشور، از برخی جهات شبیه امروزبود وشما نیاز به حضور گسترده مردم در انتخابات ـ برای اثبات مشروعیت خود به ناظران داخلی و خارجی ـ داشتید در جمع دانشجویانی که به « نظارت استصوابی شورای نگهبان » معترض بودند آنها را به حضور گسترده در انتخابات فراخواندید و گفتید « نظارت استصوابی، مصوبه مجلس است. نمایندگان مجلس می توانند قانون را اصلاح کنند» اما همین که به مقصود خود رسیدید، همه سخنانِ اغواگرانه خویش را به دست فراموشی سپردید و نظارت استصوابی را از گذشته محکم تر بر سر کاندیداهای مجلس کوبیدید.

دو ـ هجدهم تیرماه سال هفتاد و هشت و روزهای پُر التهاب پس از آن را به یاد می آورید؟ بله درست فهمیدید. همان روزهایی که حتی یادآوری آن، موجب شرمساری است. در آن روزها شما مطمئن بودید که خون به جوش آمده دانشجویان، ممکن است بنیان حکومت ظلم در ایران را برچیند. لذا در برابر دوربین های تلویزیونی ، اشک ریختید و خواستار محاکمه و مجازات کسانی شُدید که در کوی دانشگاه تهران ، جنایت آفریده بودند. حتی گفتید که از شنیدن اخبار مربوط به کوی دانشگاه تهران ، قلبتان به درد آمده است . با همین حرف ها ، بسیاری از افراد را فریفتید و از همه سیاست مداران سرشناس دو جناح کمک گرفتید تا آرامش به شهر تهران بازگردد. اما همین که خیالتان آسوده شد در مقام مدعی نشستید و دستور دادید که شاکیان کوی دانشگاه را به زندان بیندازند. ظاهراً این حد از عقده گشایی هم، آرامش برای شما به ارمغان نیاورد. پس، اَمربَران شما موظف شدند قرباینان جنایت هجده تیر را به تمسخر بگیرند. آنها نیز با « صدور حکم محکومیت یک سرباز به خاطر دزدیدن یک ریش تراش از خوابگاه دانشجویان کوی دانشگاه » دستور ولی نعمت را اجابت کردند. جنایت کوی دانشگاه تهران پس از کودتای انتخاباتی سال ۸۸ هم تکرار شد اما در سال ۸۸، مقامات قضایی کشور که از مافی الضمیر شما آگاه بودند حتی به اندازه شناسایی « دزد ریش تراش» هم به خود زحمت ندادند در حالی که در ماههای اولیه پس از بیست ودوم خرداد ۸۸، رئیس مجلس شما بارها بر رسیدگی به جنایت کوی دانشگاه تأکید کرد.

سه ـ باز هم بگویم؟ ایا بحران هسته ای رابه یاد می آورید که چگونه شما را مستأصل کرده بود ؟ به یاد دارید که تا آخرین روزهایی که خاتمی بر سر کاربود برای سوءاستفاده از اعتبار جهانی او ، از عملکرد هسته ای دولت هشتم تجلیل می کردید ؟ به یاد دارید که عده ای از طرفداران دو آتشه شما ، مناقشات فراوانی بر سر مذاکرات پاریس به راه انداختند و شما شخصاً به دفاع از عملکرد خاتمی و تیم هسته ای او برخاستید؟ اگر فراموش کرده اید من عین جملات شما راکه هنوز در سایت دفتر خودتان موجود است یادآوری می نمایم :«دوستانى كه مشغول فعاليت و مذاكره هستند، خوب مذاكره كرده‌اند. من همين مذاكرات پاريس را كه همين اخيراً - يك ماه پيش تقريباً - انجام گرفت، نگاه كردم و خواندم؛ مواضع خوبى را اتخاذ كردند و خوب دفاع كردند و قوى و منطقى حرف زدند.»[‌ دیدار با سفرای ایران ـ بیست وپنجم مرداد ماه ۸۳] در این داستان هم پس از آن که احساس کردید نیازی به اعتماد سازی در خارج ندارید همه حرف ها و تأییدیه های قبلی خود را فراموش کردید و تیم هسته ای دولت قبلی را به ضعف و ناکارآمدی متهم نمودید تا جایی که همه تلاش های اعتماد ساز خاتمی و دولت او، بی اثر شد و هزینه های فراوان خارجی بر کشور ، تحمیل گردید.

ایت اله خامنه ای !

نمونه هایی که ذکر شد فقط برای اثبات این نکته بود که شما ، اصولاً قائل به اصلاح گفتار و گفتمان خود نیستید و هرگاه هم که به ناچار ، تن به اصلاح داده اید تمکین شما کوتاه مدت وبرای « خریدن فرصت » بوده است . البته ، امروز که شرایط کشور از هر زمان دیگری بحرانی تر و عملکرد شما از هر دوره دیگری مناقشه بر انگیزتر است شما هیچ نشانه ای از تمایل به اصلاح از خود بروز نداده اید لذا نمی دانم دوستانم به کدام امید ، شمارا به اصلاح فرامی خوانند ؟ اما به فرض که مانند سالهای هفتاد و چهار ، هفتاد و هشت وهشتاد وهشت ، از مواضع خود عقب نشینی کنید یا ظاهراً با انجام اصلاحاتی موافقت نمایید یقین دارم پس از مدتی کوتاه ،اولاً اصلاحات موقت را متوقف خواهید نمود ثانیاً چون تن دادن به اصلاح را نوعی تحقیر برای خود بر می شمارید برای بازگشت به نقطه قبل از اصلاح ، هر کاری که لازم باشد انجام خواهید داد و کسانی که عامل وادارکردن شما به اصلاح بوده اند با بدترین عقده گشایی های شما مواجه خواهند شد.

ایت اله خامنه ای ! حتی اگر یک در صد احتمال اصلاح رفتار شماوجود داشت من هم همان چیزهایی را می نوشتم که دوستان دیگرم برای شما نوشتند. همچنین اگر روش هایی وجود داشته باشد که اصلاح امور بدون نیاز به اجازه شما، امکان پذیر باشد از ان استقبال خواهم کرد اما « اصلاح » اگر مانند موارد پیشین ، با اجازه شما بیاید با دستور شما هم خواهد رفت و این، دیگر اصلاح نخواهد بود . پس من بر خلاف دوستانم از شما می خواهم به کارهای خودتان ادامه دهید ، زیرا تنها با ادامه موقت حکومت شما، آخرین حلقه ها از زنجیره آگاهی مردم ایران تکمیل خواهد شد. حکومتی که به نام شما ثبت شده ـ‌ و من در تسلط واقعی شما بر آن تردید دارم ـ باید چندی دیگر ادامه یابد تا خوش بین ترین ایرانیان نیز بدانند که نام ایران واسلام، ملعبه ای در دست مزدوران شماست تا همچون بنی عباس و بنی امیه. همه مخالفان خود را « خارج شده از دین »بخوانید و آنها را از بدیهی ترین حقوق انسانی ، محروم سازید .اگر شما چند صباح دیگر بر تخت لرزان خویش بنشینید ساده لوح ترین هموطنان من هم باور خواهند کرد که شما به چیزی جز بقای حکومت خویش نمی اندیشید وبرای آن حاضرید همه سرمایه های ملی ، عقیدتی و فرهنگی ملت ایران را به حراج بگذارید واگر لازم شد دربرابراهانت های واقعی به مظاهر اسلام وایران ، سکوت کنید. راستی اگر قبل از اقدام نابخردانه و مشکوک یک ‪کشیش امریکایی‬ در سوزاندن قرآن کریم ، حکومت شما ساقط شده بود ، ایا متدینان ایرانی می توانستند باور کنند که بی تفاوت ترین حکومت اسلامی در برابر این حرکت ، حکومتی است که پایتخت خود را ام القرای جهان اسلام می نامد؟آیا گمان می کنید مردم نمی دانند چرا در شهرهای ایران ،از آن تظاهرات سفارشی که عوامل شما آن را « خود جوش » می نامند برای اعتراض به قرآن سوزی به راه نیفتاد؟ خوب می دانیم و می دانید حکومت شما از هرتجمعی که امکان تبدیل آن به گردهمایی مردمی وجود داشته باشد می ترسد ، مگر آنکه مانند تظاهرات حکومتی بیست ودوم بهمن ، از ماهها قبل برای آن تدارک ببینید و نیروهایتان را از شهرهای کوچک به تهران وسایر بلاد کبیره بیاورید. به خوبی می دانید که به خدمت گرفتن همه عناوین مقدس برای حفظ حکومت نامقدس شما ،بسیاری از مردم را نسبت به مقدسات واقعی ، بی تفاوت کرده به طوری که ایران ، تنها کشور اسلامی بود که در آن حتی یک تجمع خود جوش مردمی برای اعتراض ـ حتی آرام وملایم ـ به قرآن سوزی انجام نشد . مردم این واقعیت را به چشم خود دیدند و این از ثمرات تداوم موقت حکومت شماست. بی عملی حکومتی و مردمی در برابر قرآن سوزی در حالی در برابر چشمان متحیر « قرآن دوستانِ» ایرانی صورت گرفت که کمتر از دوسال قبل ، عوامل شما، دروغی به نام سوزاندن تصویر آیت اله خمینی را منتشر کردند وبه بهانه آن ، چندین روز کشور را محل جولان وحشی های مدعی حمایت از ولایت نمودند.

آیت اله خامنه ای !

اگر شما به توصیه برخی از دوستان من، آرزوی بسیاری از ایرانیان را با کناره گیری خود محقق می کردید آنگاه این شانس برای نسل امروز و نسل های اینده وجود نداشت که شاهد تمسخر عملی ادعاهای شما توسط کسانی باشند که ظاهرا « سینه چاک ولایت » هستند. شما از موفقیت های بزرگ اقتصادی به ویژه در زمینه طرح هدفمندی یارانه ها سخن می گویید و افراد ذوب شده در ولایت همچون احمد توکلی ، شبانه روز در حال افشای فریب کاری های احمدی نژاد در همین عرصه هستند، گروهی دیگر هم از آینده سیاه اقتصاد کشور ، سخن می گویند . شما علیرغم همه دلخوری های خویش از احمدی نژاد ، هنوز از پاکدستی و ساده زیستی او می گویید و طرفداران شما نام کسی را افشا می کنند که با توصیه نزدیک ترین یارِاحمدی نژاد، یکهزار ودویست میلیارد تومان - تقریبا معادل سه روز از درآمد نفتی کشور- وام گرفته واز باز پس دادن آن خودداری می نماید. سینه چاکان دیروز شما ازسوءاستفاده سه هزار میلیاردتومانی در سیستم بانکی سخن می گویند و شما خواهان « کِش » ندادن موضوع می شوید! راستی اگر حکومت شما، یکسال پیش سرنگون میشد آیا عده ای از متدینین که هنوز شما را باور داشتند به این حقیقت پی می بردند که « شمابرای قبیله سیاسی خویش، بیش از منافع مردم و ثروت عمومی ملت ، اهمیت قائل می شوید »؟

آیت اله خامنه ای!

لطفا در دوره کوتاه باقیمانده از حکومت، به کارهای خود ادامه دهید زیرا تنها از این طریق، مضحک بودن ادعای شما در خصوص نترسیدن از قدرت های بزرگ جهانی بر خالص ترین طرفداران شما هم آشکار می شود. امروز شما آنقدر ضعیف شده اید که حتی در برابر عروسک دست ساز خود یعنی محمود احمدی نژاد هم یارای ایستادن ندارید. اواز دو سال قبل با ابلاغ احکام متعدد به نام مشایی و نشاندن او بر صندلی کنار خود در جلسات هیئت دولت، دستور شما برای برکناری او از سمت معاون اولی را به تمسخر گرفت و در موضوع نمایندگان ویژه و برکناری وزیر خارجه هم نشان داد ادعای شما در خصوص لزوم هماهنگی سیاست خارجی با رهبری را به هیچ می انگارد.البته اکنون کار به جایی رسیده که حتی به صورت ظاهری ، دستور شما برای ابقای وزیر اطلاعات را نمی پذیرد تا شما ناچار شوید شخصاً و علناً برای ابقای مصلحی وارد عمل شوید که این کار مفهمومی جز اعتراف کتبی شما به ناتوانی در برابر ایستادگی های احمدی نژاد ندارد. او همچنین سناریوهایی را به شما تحمیل می کند تا یک نماینده حامی شما ناچار شود « دسترسی احمدی نژاد به پرونده مفاسد زیردستان شما » را دلیل اصلیِ «کوتاه آمدن های شما و امربرانتان در برابر احمدی نژاد» بداند . در یک کلام ، اگر حکومت شما دوسال پیش سرنگون شده بود مردم ایران با چشم خود نمی دیدند که چگونه اتحاد نامقدستان با احمدی نژاد برای سرکوب مخالفان ومعترضان ، به افتراقی اینچنین رسوا تبدیل می شود . آری یکی از ثمرات تداوم کوتاه مدت حکومت شما آنست که مردم فهمیدند « جان …. و ….از هم جداست متحد جانهای مردان خداست» . با اطمینان می گویم که در آینده ایران ، حتی تصور ظهور فرعون صفتانی که تنها در برابر انسا نهای دست بسته و محبوس ، ادعای خدایی دارند به ذهن کسی خطورنخواهد کرد و این دستاوردی است که اگر شما چند صباحی دیگر به حکومتتان ادامه دهیدبه صورت کامل ، نصیب مردم ایران خواهد شد.

آیت اله خامنه ای !

با تداوم حکومت شما، سایر ملت ها نیز خواهند فهمید که حمایت از مسلمانان جهان، ادعای گزافی است که شما برای توجیه ماجرا جویی های خود در سایر کشورها مطرح می نمایید. زیرا اگر تا چندی قبل، بی تفاوتی شمادر برابر کشتار مسلمانان چچن و ترکستان شرقی، وحشت شما از دو قدرت کمونیستی جهان را آشکار می ساخت امروز سکوت حتی حمایت وقیحانه مزدورانتان از جنایاتِ «هم پیمان سوسیالیست - بعثی شما در سوریه» نشان می دهد هرکس به نحوی در تحکیم موقعیت شما کوشا باشد حمایت از او را بر خود واجب می دانید؛ چه سعید مرتضوی عامل کشتار و شکنجه در کهریزک و چه بشار اسد دیکتاتور وقاتل در سوریه. برای شما هم مهم نیست قربانی جنایت چه کسی باشد؛ محسن روح الامینی که پدرش از وابستگان به نظام خودتان است یا مردم مظلوم وآزادیخواه سوریه. این رسوایی نیز از ثمرات تداوم حکومت شماست.

آیت اله خامنه ای !

شما باید مدتی دیگربه خیال خود بر کشور حکومت کنید تا سایت های خبری رسمی و غیر رسمی، تحصیل کودکان مظلوم ایرانی در میان کوچه های خاکی به جای نشستن در کلاس ها را گزارش نمایند و رسوایی عوامل بزرگترین بیمارستان پایتخت در گذاشتن دو بیمار در کنار خیابان را افشا کنند در حالیکه شما در سالهای حاکمیت خود، برای ارضای شهوات سیاسی و اقتصادی دوستانتان، صدها مدرسه وبیمارستان در کشورهای دیگر احداث کرده اید. اگر شما چند سال پیش، از حاکمیت کناره گیری کرده بودید شاید برای دنیا وآخرت خودتان مفید تر بود اما بسیاری از مردم که اکنون برای لقمه ای نان باید به سخت ترین کارها تن دهند نمی توانستند از نزدیک شاهد حیف ومیل دهها میلیارد تومانی در سفر شما به قم باشند که برای تهیه و نصب دهها هزار پلاکارد و تراکت بر در دیوار شهر وسر و روی مستقبلان ونیز اتلاف صدها هزار شاخه گل در برابر قدومِ « مینی بوس منور شما » هزینه شد. حکومت شما باید آنقدر طولانی میشد تا متدینانی که با نهج البلاغه اشنا هستند در شهر مذهبی قم شاهد نقض دستور امام علی ( ع ) توسط شما باشند که آنگونه مردم را به دنبال مرکب خود می کشاندید. راستی ایا خبرهای مندرج درسایت های گوناگون را خواندید تا بدانید درظل حکومت شما ، چه تعداد از مردم به امید دریافت وام، یافتن شغلی برای فرزندان بیکار یا حل مشکل مسکن خود به دنبال قلعه متحرک شما می دویدند؟

آیت اله خامنه ای !

سقوط زودهنگام حکومت شما مردم را از شناسایی مواجب بگیرانی همچون امام جمعه بیسواد قم که برای جلب محبت شما به چنان دروغ پردازی هایی روی آورد محروم می ساخت. راستی شما که خود را حافظ مقدسات دینی می دانید برای برخورد با این جاعل ناشی که یک انسان معمولی و گناهکار را تا حد عیسی مسیح ( ع ) بالابرد واز سخن گفتن او قبل از گهواره سخن گفت، چه کردید؟ اگر شما پس از کودتای بیست ودوم خرداد هشتاد وهشت، از شرمندگی کشتار بیگناهان و شکنجه مظلومان ، حکومت را واگذار می کردید مردم نمی توانستند شاهد گزافه گویی شیخ کریه المنظر ـ مصباح یزدی ـ باشند که « نعمت وجود شما را از مجموع همه نعمات خداوند، بالاتر دانست »وبدین طریق نشان داد در حکومت مذهبی شما ، تملق گویی تا کجا رسیده است.

آیت اله خامنه ای!

لطفا چندوقت دیگر به حکومت با همین شیوه ادامه دهید زیرا اگر در نخستین روزهای پس از کودتای انتخاباتی ،از منصب مادام العمر خویش کناره گیری می نمودید مردم نمی توانستند شاهد ارتقای مقام « مرتضوی قاتل » توسط احمدی نژاد و سکوت رضایتمندانه شما در برابر آن باشند ، اما امروز تفاوت رفتار و ادعاهای کسی که خود را جانشین پیامبر (ص‌ ) می نامد را دیدند و این تجربه ، به انها خواهد آموخت که « انسان » بودن و « انسان دوستی » به عمامه وتاج نیست بلکه هدیه ای است از طرف خداوند به همه آنها که می خواهند «آدم » باشند وبرای « آدم شدن » تلاش می کنند . این درس بزرگ ، به همه هموطنان رنج کشیده من آموخت که از این به بعد تنها کسانی را بر کشور حاکم کنند که با ادعایِ دروغین « نصب ولی فقیه توسط خداوند » ، از نظارت عمومی بر خویش نمی گریزند . اگر حکومت ایت اله ، دو سال پیش سرنگون می شد یا شما از قدرت کناره گیری می کردید رسانه های جهانی بازتاب دهنده اظهارات نابخردانه سید احمد خاتمی نبودند که از « لزوم خونریزی برای نهادینه کردن فرهنگ حجاب » سخن می گوید . او هم که مانند شما یک شبه « آیت اله » شده و کروبی به حق او را « قاضی شریح جمهوری اسلامی » نامید با سخنان خود اعتراف کرد که ثمره بیست ودوسال حاکمیت مطلق شما ، ایجاد شرایطی در کشور است که یکی از احکام اولیه مورد نظر شما ، جز با خونریزی قابل اجرا نیست . در حالی که تحت حاکمیت لائیک ها در ترکیه ، روز به روز گرایش به حجاب ، بیشتر می شود.

ایت اله خامنه ای !

دوستان شما سعی میکنند با مشابه سازی های تاریخی، شما را در جایگاه پیامبر مکرم اسلام (ص) و امام علی (ع) بنشانند. عده ای دیگر هم شما را در جایگاه امام حسین (ع) می نشانند و البته از عاشورای خامنه ای سخن می گویند که در آن ،امام حسین قلابی دوران به شهادت نمی رسد و به جای آن ، کسانی کشته می شوند که تملق گویان شما، آنان را با یزید مقایسه می کنند. اما به نظر می رسد حکومت شما بیش از هر چیز به حکومت نمرودی شبیه است. زیرا قبل از شما تنها کسی که به صورت علنی، ازتسلط خود بر جان، مال وناموس مردم سخن می گفت، نمرود بود. امروز، هم رفتار شما به گونه ای است که نشان می دهد خود را حاکم مطلق العنان کشور می پندارید که حتی کسی حق سؤال از شما را ندارد و مزد بگیرانتان به صراحت می گویند که « کسی حق ندارد در مورد مبانی تصمیمات ولی فقیه سؤال کند». ظاهراً شما هم براین گمان باطل هستید که شعبه ای از حکومت خداوند بر جسم وروح انسان ها در اختیار شماست . راستی ایا می دانید غلو گویی های حقارت آمیز حامیان پولی شما ، کار را به جایی رسانده که عده ای از مردم می گویند « ولی فقیه ، خداوند را نماینده خود در آسمان ها می داند» ؟

همه اینها را گفتم تا بار دیگر خواهش کنم به کارهایتان ادامه دهید تا آنان که مبدأ هستی و دستِ منتقمِ او را باور دارند با مشاهده سرنوشت محتوم شما ، بر ایمانشان افزوده شود . ثبت حوادث این سالها و ماهها ، علاوه بر نسل امروز ، برای نسل های آینده نیز عبرتی خواهدبود تا بیاموزند که هیچکس را نمی توان با سخن وادعای او سنجید . بلکه تنها باید به انسان هایی اعتماد کرد که عملکرد ایشان بر اساس معیارهای مشخص و تجربه شده بشری ، قابل ارزیابی ودفاع است. مطالعه عملکرد شما ونتایج آن ، همچنین به نسل های آینده خواهد آموخت که نوع بشر حتی انان که تلاش می کنند خود را پیرو واقعی پیامبران علیهم السلام جلوه دهند اگر چشم ناظر بندگان خدا را مراقب اعمال خود ندانند به بدترین فرعون ها ی تاریخ تبدیل می شوند و روی نمرود را سفید می نمایند .

آیت اله خامنه ای !

من به فضل الهی و همت ملت بزرگ ایران، ایمان دارم و مطمئنم که در آینده ای نزدیک، به جای ادعاهای دروغین همچون « نصب ولی فقیه در آسمان ها» معیارهای تجربه شده زمینی ، بر ایران حاکم خواهد شد. در آن روز، همه مسئولان، منتخب واقعی مردم خواهند بود و مردم برای اجرای توصیه امام علی (ع) یعنی « سخن گفتن بدون لکنت با حاکمان »‌ با زندان وشلاق مواجه نخواهند بود. در ایران آینده، یاد آوری عملکرد شما، به همگان خواهد آموخت که به هیچکس اجازه سوء استفاده از اعتقادات مذهبی یا احساسات ملی برای به دست گرفتن اختیار ملک وملت را ندهند. در آن روز هیچکس نمی تواند دور از چشم مردم، منافع کشور را صرف بلندپروازی ها و شهوات سیر ناشدنی خود نماید یا اراده خویش را بر ملت بزرگ وتاریخ ساز ایران، تحمیل کند. آن روز بسیار نزدیک تر از تصور شماست. پس تا آن روز به کارهایتان ادامه دهید


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016