پنجشنبه 12 دی 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
2 مرداد» در پاسخ به مقاله محمد سهيمی، سعيد قاسمی‌نژاد
بخوانید!
پرخواننده ترین ها

سپاه در طلب جام جم: رزمايشی برای عصر پساخامنه‌ای، سعيد قاسمی‌نژاد*

سعيد قاسمی‌نژاد
هدف سپاه پاسداران از تأسيس شبکه تلويزيونی مستقل چيست؟ آيا سپاه به‌راستی باور دارد برنامه‌های صدا و سيما به قدر کافی انقلابی نيست و سپاه می‌تواند با ساختن برنامه‌های انقلابی در برابر تهاجم فرهنگی و نرم دشمن پيروز شود يا سپاه هدف ديگری را دنبال می‌کند؟

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


ويژه خبرنامه گويا

اخيرا رسانه هايی همچون خبرگزاری فارس و مشرق نيوز از افتتاح يک شبکه جديد تلويزيونی خبر دادند، سايت خبری آينده صريحتر اشاره می کند که اين رسانه متعلق به سپاه پاسداران است. از مدتها پيش شايعات از واگذاری برخی برنامه های ويژه به سپاه پاسداران و به صورت مشخص به اطلاعات سپاه حکايت داشتند، سپاه اما به بهانه "به قدر کافی انقلابی" نبودن برنامه های صدا و سيما خواهان يک شبکه تلويزيونی مستقل است.

سايت آينده می نويسد « ظاهرا بعد از رايزنی ها، گفته شده عوامل اين برنامه های مد نظر خود را بسازند که اين اقدام نيز انجام می شود و در نهايت صداوسيما می پذيرد شبکه ای جديد تاسيس شود و محتوای آن توسط اين نهاد توليد شود و به نظر می رسد با تامين محتوای اين شبکه، عملا اداره آن هم در اختيار اين نهاد باشد.با اين حال از آنجا که صداوسيما تمايل ندارد اين شبکه به نام غير خودش مطرح شده و ديگر نهادها هم به فکر تاسيس شبکه برای خود بيفتند، مقرر شده دست کم در ظاهر و ساختار، شبکه جديد زير نظر سازمان صداوسيما فعاليت کند و به اين ترتيب، صداوسيما نيز که متهم شده برنامه انقلابی نمی سازد، به اين طيف امکان می دهد تا خودشان برنامه انقلابی بسازند.»

هدف سپاه پاسداران از تاسيس شبکه تلويزيونی مستقل چيست؟ آيا سپاه براستی باور دارد برنامه های صدا و سيما به قدر کافی انقلابی نيست و سپاه می تواند با ساختن برنامه های انقلابی در برابر تهاجم فرهنگی و نرم دشمن پيروز شود يا سپاه هدف ديگری را دنبال می کند؟

سپاه پاسداران در سه دهه اخير سهم خود در ساختار قدرت را افزايش داده است. سپاه پاسداران در ابتدای پيدايشش بيش از هر چيز نقش يک نيروی اطلاعاتی ـ امنيتی و در کنار آن نقش نيروی ضربت در درگيريهای خيابانی را بازی می کرد. با آغاز زودهنگام جنگ به عرصه نظامی تمام عيار نيز کشيده شد. در طول دهه شصت، سپاه پاسداران در دو عرصه با دو نيروی مهم درگير بود. در عرصه نظامی با ارتش و در عرصه امنيتی با اطلاعات نخست وزيری و سپس با وزارت اطلاعات. در نهايت در پايان دهه شصت، سپاه رقابت بر سر استيلا بر حوزه نظامی را از ارتش برد و رقابت بر سر استيلا بر حوزه امنيتی را به وزارت اطلاعات باخت.

در دوران هاشمی رفسنجانی سپاه به عرصه اقتصادی نيز ورود کرد اما همچنان در حوزه امنيتی زير سايه وزارت اطلاعات بود. در دوران خاتمی بود که سپاه به قدرت مطلق عرصه امنيتی و يکی از مهمترين بازيگران عرصه اقتصادی بدل شد. اين هر دو، جايزه رهبری به سپاه بابت نقشش در سرکوب جنبش اصلاحات بود. در حالی که تمامی نيروهای محافظه کار مدهوش سيل بنيان کن دوم خرداد بودند اين سپاه بود که با اعمال خشونت و در يک طرح پيچيده جنبش اصلاحات را زمينگير کرد.

دوران احمدی نژاد، دوران استيلای سپاه بر اقتصاد، امنيت و سياست خارجی ايران بود، اين استيلا در فاصله سالهای هشتاد و هشت تا نود به پاس نقش سپاه و بسيج در نجات حکومت از سقوط پررنگ تر از هر وقت بود. در فاصله اين دو سال بود که مهمترين قراردادها و شرکتها به سپاه واگذار شدند. دو سال آخر دولت احمدی نژاد دوران درگيری سپاه و دولت احمدی نژاد درسياست و به تبع آن در برخی عرصه های اقتصادی بود. هر چند که سپاه به لطف مجلس مطيع ولايت وزارتخانه کليد نفت را در دست داشت، اما با مقاومت احمدی نژاد موفق نشد به بازيگر اول صنعت خودرو بدل بشود.

سپاه از پس از دوم خرداد حضور رسانه ای خود را به شکلی جدی آغاز کرد. اين حضور با انتشار روزنامه، تاسيس خبرگزاری، راه اندازی سايتهای اينترنتی، ايجاد شبکه گسترده ای از وبنويسان بسيجی و در نهايت تشکيل ارتش سايبری آغاز شد و ادامه يافت. گزارشهای متعدد از واگذاری برخی بخشهای خبری صدا و سيما به اطلاعات سپاه در سالهای اخير خبر می دهند. سپاه اينک به دنبال تاسيس تلويزيون خود است. در حکومتهای ديکتاتوری، انحصار تلويزيون انحصار بسيار مهمی است. هسته سخت قدرت يعنی شخص خامنه ای و نزديکترين مشاورانش در تمام اين سالها هرگز زيربار واگذاری هيچ گونه تلويزيونی به هيچ نيروی داخلی نرفته اند. وقتی مهدی کروبی خواست تلويزيون خود را در خارج از کشور تاسيس کند به او فهمانده شد که بايد خيال اين کار را از سر بيرون کند. اقدامات نهادهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی در تهديد خانواده های کارکنان رسانه های خارج از ايران همچون بی بی سی و صدای آمريکا و محاکمه بسياری به جرم ارتباط و مصاحبه با چنين رسانه هايی نشان دهنده حساسيت موضوع برای حکومت است.

آيت الله خامنه ای در همه اين سالها حتی حاضر نشده است يک کانال تلويزيونی يا راديويی را در اختيار قوه مجريه بگذارد و رئيس جمهور از امکان ارتباط مستقيم با مردم محروم است. واگذاری يک تلويزيون به سپاه نشان دهنده عمق اعتماد يا نياز رهبری جمهوری اسلامی به سپاه است، نشانه ديگری از اينکه سپاه پاسداران تا رسيدن به نوک قله قدرت تنها يک منزل ديگر فاصله دارد. سپاه پاسداران اينک هم بخش مهمی از اقتصاد ايران را در اختيار دارد، در کنار رهبری نظام سياست خارجی ايران را تعيين می کند، قوه برتر نظامی و امنيتی ايران است، توانايی بسيج هزاران نيروی خيابانی را در کوتاهترين زمان ممکن دارد، فيلم می سازد، نشريه منتشر می کند، زندان در اختيار دارد، نيروی انتظامی را از طريق سرداران سابق در اختيار دارد، مهمترين بازيگر عرصه ورزش است و ... واگذاری يک تلويزيون به سپاه يعنی اينکه سپاه می تواند به شکلی مستقل و بدون هيچ مانعی، مستقيما با توده های عظيم مردم صحبت کند. امکانی که در شرايط بحرانی و خلا قدرت امکانات بزرگی برای صاحبانش فراهم می کند.

اينک به نظر می رسد سپاه خود را پيشاپيش برای عصر "پسا خامنه ای" و نبرد نهايی روحانيون – نظاميون آماده می کند. روحانيون انقلابی سابق و اشرافيت روحانی کنونی شايد باور داشته باشند که با به قدرت رساندن "روحانی" نعلينهايشان را يک گام پيش برده اند؛ چکمه های نظاميون اما استوارتر از آن چيزی است که آنان گمان می برند.

*سعيد قاسمی‌نژاد دانشجوی دکترای فايننس در سيتی يونيورسيتی نيويورک و از بنيانگذاران دانشجويان و دانش آموختگان ليبرال ايران است.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016