سه شنبه 2 اردیبهشت 1393   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


خواندنی ها و دیدنی ها
بخوانید!
پرخواننده ترین ها

ملاقات حسن خمينی با گابو، ف. م. سخن

درگذشت نويسنده ی بزرگ کلمبيايی٬ گابريل گارسيا مارکز٬ در جهان انعکاس وسيعی داشت و بسياری از بزرگان فرهنگ و ادب و سياست فقدان وی را به بازماندگان او و جامعه جهانی تسليت گفتند.

مارکز در ايران با کتاب «صد سال تنهايی»اش شناخته شده بود. آثارش با جرح و تعديل بسيار ترجمه و منتشر می شد و البته بدون اجازه او و ناشرش. آخرين اثرش در ايران سر و صدای زيادی کرد و خوانندگان بسياری را به شوق خواندن پاساژهای «صحنه دار»٬ به سمت اين کتاب کشاند و هزاران بار از سايت های مختلف «دانلود» شد.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


مطرح شدن نام او٬ بار آخر٬ به خاطر دعوت ميرحسين موسوی به خواندن کتاب «گزارش يک آدم ربايی» بود. ميرحسين به فرزندان اش گفته بود اگر می خواهيد به وضع کنونی ما پی ببريد٬ اين کتاب را بخوانيد. خواسته ی ميرحسين٬ با استقبال گسترده ی مردم و جوانان روبه رو شد. ترجمه های چاپ شده ی اين کتاب٬ بلافاصله ناياب شد و هزاران نسخه از آن از طريق اينترنت دانلود شد.

مرگ گابو اما صدای ديگری را از جماران بلند کرد که در فريادهای جانخراش اعتراض به دفن پروفسور فرای چندان شنيده نشد. سيد حسن خمينی٬ نوه آيت الله خمينی٬ خاطره ی ديدارش با مارکز را در سايت جماران منتشر کرد که حاوی نکات خواندنی بود.

«يادگار امام» در سفری که به کوبا داشته است از طريق فيدل کاسترو با مارکز ديدار می کند. نکته ای که باعث شده سيد حسن در باره ی مارکز مطالبی بگويد و نام اش در کنار کسانی مانند بيل کلينتون و شکيرا قرار گيرد نه علاقه ی او به ادبيات امريکای لاتين بلکه اعتراض مارکز به کتاب آيات شيطانی سلمان رشدی ست که لابد برای مارکز و «امام راحل» امتيازی به شمار می آيد.

البته سيد حسن ننوشته است که آيا مارکز با فتوای پدر بزرگ او نيز موافق بوده يا اين که صرفا آيات شيطانی را از نظر ادبی نمی پسنديده است.

نکته جالب توجه ديگر٬ امضا کتاب فرد همراه سيد حسن توسط مارکز است. خود می نويسد:
«يکی از دوستان که به طور اتفاقی ترجمه فارسی کتاب «صد سال تنهايی» او را در سفر همراه داشت، از مارکز خواست تا کتاب اش را امضا کند. وی اين کار را کرد ولی به نظرم با اکراه. شايد به اين جهت که چاپ کتابش را بدون اجازه و حق‌التاليف نمی‌پسنديد. به نوعی هم که بفهميم پرسيد مگر کتاب‌های من به فارسی ترجمه شده است؟»

جالب است در مملکتی که اسلام در آن حاکم است و سرقت علمی و ادبی در آن نکوهيده و ممنوع٬ آثار يک نويسنده بدون اطلاع او و ناشرش در ايران ترجمه و منتشر می شود و با افتخار٬ نسخه ای از چنين اثر دزديده شده ای٬ توسط يک فرد معمم -که از بستگان امام راحل نيز هست- برای امضا در مقابل نويسنده قرار می گيرد!

خوب است سياستمدارانی که به ذکر خاطرات خود می پردازند به جنبه های مثبت و منفی آن توجه کنند و اگر خاطره يا خاطراتی با ذکر مواردی مانند حکم قتل يک نويسنده يا دزدی يک اثر٬ مايه ی خجالت و سر افکندگی ست از بازگويی آن بپرهيزند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016