گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
2 اردیبهشت» رئيس سازمان زندانها: در صورت نياز فيلمهای بازرسی از بند ۳۵۰ اوين را منتشر میکنيم2 اردیبهشت» بيانيه اتحاد بين المللی در حمايت از کارگران در ايران، در رابطه با حمله ماموران به زندانيان بند ۳۵۰ زندان اوين 2 اردیبهشت» جزييات تکان دهنده خانوادههای زندانيان سياسی از حمله به بند ۳۵۰ زندان اوين 1 اردیبهشت» همسر عماد بهاور: آثار کبودی روی بدن عماد مشهود بود، خانواده های ملاقات کننده همه گريه می کردند 1 اردیبهشت» روایت تکاندهنده خانوادههای زندانیان ۳۵۰ از ملاقات با آنها
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! سرمقاله جمهوری اسلامی درباره ماجرای اوينروزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود به قلم حسن خياطی با اشاره به ماجراهای اخير در زندان اوين، خواستار «رفع اتهام از نظام اسلامی» شده است. به گزارش ايسنا در اين سرمقاله آمده است: «اظهارات وزير دادگستری پيرامون ماجرای برخورد نامناسب جمعی از نيروهای امنيتی زندان اوين با برخی از زندانيان سياسی بند ۳۵۰ اين ندامتگاه که اخبار و شايعات آن طی چند روز اخير نقل محافل خبری و رسانههای مکتوب و مجازی شده، مشخص کرد که اصل برخورد با زندانيان صحت داشته اما ماجرا به آن گستردگی و وسعتی که برخی سايتها درصدد القای آن برآمدند، نبوده است.» در ادامه اين مطلب میخوانيم: «پيرامون اين ماجرا چند نکته وجود دارد که به نظر میرسد توجه به اين نکات میتواند در روشنتر شدن ابعاد قضيه مؤثر باشد و هرگونه شفافيتبخشی به ماجرا در نهايت منجر به خنثی شدن توطئههايی خواهد شد که هدفی جز وارد کردن اتهام به نظام جمهوری اسلامی ندارند.
نکته اول اينست که آقای پورمحمدی برخلاف دو تن از مسئولين زندانهای کشور که از ابتدا اصل درگيری را تکذيب کرده و به صراحت گفتند "هيچگونه درگيری در بند ۳۵۰ اوين رخ نداده و ما بنا نداريم در مقابل ادعاهای سايتهای معارض که دروغپردازی عليه نظام میکنند، پاسخگو باشيم"، نه تنها احساس مسئوليت کرد که بايد در اينباره پاسخگو باشد، بلکه وجود اصل درگيری هر چند درگيری جزئی در اين بند را که بنا به گفته وی منجر به کوفتگی مختصر و جراحت برای يکی دو نفر از زندانيان شده انکار نکرده است. از اين جهت بايد آقای پورمحمدی را تحسين کرد که در سخنان خود صداقت را بر مصلحتانديشی ترجيح داده است. اساسا انتظاری که مردم از مسئولين کشور دارند همين است که با آنها صادق باشند و واقعيتها را همانگونه که هست نه بيشتر و نه کمتر هر چند تلخ باشد با مردم در ميان بگذارند. اين يک واقعيت است که صداقت در کلام در اقناع مردم مؤثرتر است و تجربه دولت گذشته که ۸ سال تلاش کرد با توسل به اقدامات تبليغاتی بسياری از کارهای خلاف عرف و قانون خود را توجيه نمايد، اما نتوانست مردم را قانع کند در اين زمينه تجربه قابل تأملی است. البته از اين واقعيت نيز نبايد گذشت که گزارشهايی که به آقای پورمحمدی داده شده گزارشهايی است که توسط يک طرف ماجرا ارائه گرديده و طبعا میتواند جانبدارانه باشد و همه آن چيزی که بوده را در بر نگيرد. بنابراين، پيشنهاد وزير دادگستری برای ورود مجلس شورای اسلامی به ماجرا و اعزام هیأتی مستقل جهت تحقيق و تفحص پيرامون آن پيشنهاد قابل دفاع است کما اينکه در اظهارات برخی از نمايندگان مجلس نيز به اين موضوع اشاره شده و زمينه چنين اقدامی وجود دارد. نکته دوم به مراجع منتشرکننده و نحوه انتشار خبر اين موضوع در رسانهها برمیگردد. بیترديد ميان رسانههايی که اقدام به انتشار خبر ماجرا نمودند و رسانههايی که تلاش کردند با بزرگنمايی جنجالآفرينی کنند، بايد تفاوت قائل شد. تعدادی از سايتها به دليل تعصبات سياسی و جناحی حاکم بر ادارهکنندگان آنها، از آن جهت که نسبت به زندانيان بند ۳۵۰ اوين تعلق خاطر سياسی و جناحی دارند، خود را موظف به خبررسانی دانستند که اين نهتنها ايرادی ندارد بلکه از وظايف اطلاعرسانی محسوب میشود، اما در ادامه ماجرا تعداد بيشتری از سايتها به منظور دامن زدن به موضوع و ساختن جنجالی تازه که از خصوصيات تندرویهای سياسی در همه جناحها میباشد، به بزرگنمايی ماجرا پرداختند و اين موجب شد رسانههای معاند و ضدانقلاب که همواره آمادهاند با همراهی شبکههای خبری وابسته به دشمنان نظام موضوعات را دستمايه وارد کردن اتهام به نظام جمهوری اسلامی قرار دهند، وارد عمل شوند. ترديدی وجود ندارد که از ابتدای پيروزی انقلاب رويکرد رسانههای وابسته به دشمن اتهامزنی و جنجالآفرينی به هر بهانهای برای نظام بوده است و قطعا از اين پس نيز چنين رويکردی را دنبال خواهند کرد. اما به اين بهانه که چون رسانههای ضدانقلاب خبری را مورد توجه قرار داده و براساس آن اتهامزنی جديدی را عليه نظام آغاز کردهاند، نمیتوان از کنار موضوعی که دستاويز اتهامزنی قرار گرفته است، گذشت. کسانی که به اين بهانه از پاسخگويی طفره میروند، در خوشبينانهترين حالت به کمک ضد انقلاب و دشمن شتافتهاند. راه مقابله با اتهام زنیها، پاسخگويی شفاف و روشن کردن ابعاد مختلف موضوع و برخورد صريح و بیملاحظه با متخلفين احتمالی است. همه میدانيم که کشور طی سالهای گذشته از تندرویها به شدت آسيب ديده و بزرگترين آسيب نيز آسيبی است که به اعتماد عمومی وارد شده است. آنچه در ماجرای بند ۳۵۰ اوين رخ داد نمونهای از اين تندرویهاست که میتوانست وجود نداشته باشد تا به ابزاری برای اتهامزنی عليه نظام تبديل نشود. بعد از انتخابات ۸۸ و ماجراهای تلخی که در پی داشت و تجربهای که حاصل شد، گمان میرفت آن تجربهها به کار گرفته شود و بهانه به دست دشمنان داده نشود تا در آشفتهبازار مشکلات کشور، جلوی پديد آمدن مشکلات ديگر گرفته شود. به نظر میرسد عدهای بدون ملاحظه از آثار رفتارهای خود، بدشان نمیآيد فضای تقريبا به آرامش رسيده سياسی را مجددا متشنج نمايند و از اين آوردگاه، ماهی مقصود خود را صيد کنند. طبعا به همان اندازه که رسانههای معاند تلاش کردند موضوع زندان اوين را بزرگنمايی کنند، بهوجودآورندگان ماجرا نيز مقصر هستند. نبايد از نظر دور داشت که همه افراد جامعه حتی آنانی که به هر دليل در زندان هستند، دارای حقوقی میباشند که رعايت اين حقوق چه از جنبه شرعی و قانونی و چه از نظر انسانی واجب است. اين، تصور غلطی است که اگر فردی به جرم اقداماتی که ناشی از زاويه داشتن ديدگاههايش با ديدگاه ما مرتکب شده به زندان افتاد، ما میتوانيم حقوق اوليه و شناختهشده او را ناديده بگيريم. بر همين اساس است که معتقديم مسئولين سازمان زندانها بايد رفتار مأمورين بازرسیهای ماهانه و ساير مأمورينی که به نحوی با افراد زندانی سر و کار دارند را تحت کنترل دقيق داشته باشند و به آنها اجازه تخطی از ضوابط اسلامی و قانونی را ندهند تا دامن نظام مقدس جمهوری اسلامی از اتهامات پاک و مبرا بماند. نکته ديگر اينکه عقلانيت حکم میکند برای مقابله با اتهامزنیها، راه چاره را در پنهانکاری کردن نجوييم. با پنهانکاری نمیتوان اقناع عمومی را به دست آورد. هرچه مسئولين ذيربط در روشنتر شدن ابعاد ماجرا شفافسازی نمايند، به همان اندازه در اقناع عمومی موفقيت کسب میکنند و طبعا حمايت عمومی در مقابله با کينهورزیها و دشمنیهای رسانههای معاند نظام را نيز به همراه خود خواهند داشت. براين اساس همه موظفند همپای تلاش برای جلوگيری از وارد شدن اتهامات واهی به نظام، در صدد رفع اتهام از نظام که برآمده از آرمانهای بلند اسلامی انسانی است، برآيند و اجازه ندهند عدهای معدود با رفتارهای سليقهای برای کشور، معضل و مشکل درست کنند.» Copyright: gooya.com 2016
|