گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
12 مرداد» استقبال دبيرکل حزب موتلفه از تفکيک جنسيتی11 مرداد» ابتکار: تفکیک جنسیتی راهحل مناسبی برای حل معضلات اجتماعی نیست
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! نگاهی به مهمترين دستاوردهای تفکيک جنسيتیایرنا ـ اما نتيجه عملی تفکيک جنسيتی اعمال شده در سال های اخير چه شد؟ غير از اين است که جامعه به ويژه در عرصه های فرهنگی و اقتصادی از توانايی و استعداد زنان محروم ماند. بحث تفکيک جنسيتی که در روزهای اخير درباره آن صحبت می شود، به صورت های مختلف در چند سال اخير مطرح بوده و آثار آن را تا حدودی در برخی دانشگاه ها و ادارات ديده ايم. به گزارش ايرنا، فريده غيرت کارشناس حقوقی روز سه شنبه طی مطلبی در روزنامه ايران می نويسد:
مثلاً در دانشگاه ها دختران از حضور در بعضی رشته های تحصيلی محروم شدند. در برخی از مشاغل و ادارات دولتی نيز زنان را از استخدام مستثنی کرده اند. اما نتيجه عملی تفکيک جنسيتی اعمال شده در سال های اخير چه شد؟ غير از اين است که جامعه به ويژه در عرصه های فرهنگی و اقتصادی از توانايی و استعداد زنان محروم ماند. تجربه ثابت کرده که اين محدوديت ها همواره محدوديت های زنان را در دسترسی به حقوق اجتماعی به همراه داشته است. افرادی که از اين طرح دفاع می کنند، قطعاً بر مبنای يک انگيزه به دنبال اجرای طرح هستند و آن «اصلاح جامعه» است اما به باور قاطبه محققان، با اين روش جامعه اصلاح نخواهد شد. پس اين سؤال پيش می آيد که طرح اين محدوديت ها بر چه مبنايی است؟ به اين سؤال پاسخ روشنی از سوی مدافعان نظريه «محدوديت» داده نمی شود. حال آن که بر مبنای منطق علمی، ايجاد محدوديت و کنترل به بهبود جامعه و اجتماع منجر نمی شود، بلکه بالعکس اثرات منفی در پی خواهد داشت. من شخصاً اعتقاد شديد به تقويت پايه های اخلاقی، قانونی و عرفی جامعه دارم و به آنها پايبند هستم اما اين راه، راهی که به نتيجه ای مطلوب برسد، نيست. ما هم زمانی دانشجو بوديم. دختر و پسر در کنار هم درس می خوانديم و برخلاف پندار برخی از افراد در اين مصاحبت ها هيچ ذهنيت منفی در ميان نبود. بی شک حفظ موازين اخلاقی بر همه واجب و برای قوام جامعه ضروری است. اما کافی است مسئولان آمارهای موجود را بررسی کنند، آمارهايی که به خوبی نشان می دهد که «محدوديت ها» نه تنها از هويت ارزشی جامعه حفاظت نمی کند بلکه به نتايج منفی منجر می شود. مسأله مهمی که از نگاه ها مغفول می ماند، اين است که اثر تفکری که از تفکيک جنسيتی محدوديت زنان جامعه دفاع می کند، تنها دامنگير زنان اجتماع نخواهد شد. بلکه پيامد آن نه تنها همسران و فرزندان آنها، بلکه تمام ارکان جامعه را در بر می گيرد. زن در کانون خانواده، مسئول تربيت فرزندان است. حال با نگاه های بسته و محدوديت ساز در واقع ما يک «شهروند منفعل» را تربيت می کنيم. زنی که فکر می کند تمام حرکات او می تواند اثر سوءيی داشته باشد، مردی که فکر می کند بايد به همه چيز سوءظن داشته باشد، آنها در ارتباطات اجتماعی خود دچار مشکل می شوند. زنی که از اجتماع دور می ماند، شخصيتی منزوی و منفعل پيدا خواهد کرد. اين زن نمی تواند مادری فکور و قدرتمند باشد و فرزندی با شخصيت معتدل تربيت کند. در کل انفعال زنان، می تواند يک جامعه را درگير تضاد کند. نبايد فراموش کنيم که بار اصلی مسئوليت تربيت نسل فردای جامعه بر دوش اين قشر است. برهمين اساس امام(ره) می گويند از دامان زن، مرد به معراج می رود. تفکرات بسته و محدوديت ساز، مردان جامعه را هم درباره نقش اجتماعی زنان دچار منفی نگری می کند و جامعه با تنش بين دو جنس روبه رو می شود. قبول کنيم که دوران برتری طبقاتی و تفکيک جنسيتی سپری شده است؛ دوره ای که عده ای با سلب امتياز از گروهی و دادن امتياز به گروه ديگر، مردان و زنان را در مقابل يکديگر قرار می دادند. در هر جامعه ای افرادی که با چنين تفکری بزرگ می شوند، هميشه به حضور زنان در جامعه به ديده ترديد خواهند نگريست و اين نقطه آغاز تناقضات اجتماعی و قطب بندی خطرناک جامعه است. به هر روی بعد از سپری شدن دوران افراط و تفريط و آزمون و خطا، اکنون بايد در سياستگذاری برای مسائل کلان اجتماعی منطق علم و خرد جمعی را بپذيريم. اگر هدف اين تلاش ها، ترويج اصول انسانی است نه ايجاد ممانعت و من اعتقاد دارم نظرياتی مانند تفکيک جنسيتی جز ايجاد نابسامانی و سرخوردگی برای گروهی که حق خود را از دست می دهند، نتيجه ای در بر ندارد. Copyright: gooya.com 2016
|