پنجشنبه 9 مرداد 1393   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


خواندنی ها و دیدنی ها
پرخواننده ترین ها

دست برداريد، اسرائيل را هل ندهيد! و اما سخن ما

و اما سخن ما
شايد که آن تفنگ بدستان يا موشک پرانان گوش به گپ و گفت ما ندهند اما اين داوران را عاجزانه التماس بايد کرد که رها کنيد اين سياه و سفيد کردن ها را چرا که در اين قضاوت ها بالقوه نفرت می پرورانيد و هيمه برای آتش جنگی دگر فراهم می کنيد. بی گمان اسرائيل و حماس دير يا زود اين زمستانشان نيز سپری خواهد شد اما همين ذغال های بر جای مانده که از نفرت اخگری نهفته اند باز آتشی دگر می افروزند

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 



خوی اهرمن جوی قلمداران ايرانی در عرصه وقايع نگاری آنچنان پر تکاپو به روايت حوادث غزه ورود کرده که تمام مجال و مقال را به خود معطوف داشته است.

هياهو بسيار است اما در اين ميان صداهای شيون و فغان پر بگوش می رسد. يکی انسانيت را مشروط به هم نوحه شدن با خود معنا کرده که با قطره اشکی بر کشتگان غزه به جماعت آدميان در آييد و ديگری هم شگفت زده و مبهوت از سکوت دانايان، بر ايشان می تازد که چرا خاطرشان مکدر نمی شود از اين کشتار!

به اين مختصر انجام نمی شود و شگفت اينکه در اين روايت مکرر و روز بروز ذيل روزشماری جنگ ، هر چه پيش رويم استدلالات دعوت برای پيوستن به هيات عزاداران غزه از منطق و گفتگو خالی تر شده و اين ضرورت منحصر به تماشای تصاوير پر خون قربانيان مبين و بلا ترديد می شود!

گويی خود نيز از اينهمه بزرگنمايی به پرسش و ابهام رسيده اند و شايد جستجو برای دلخراشترين تصاوير و انتشارشان نيز من باب ارضای چراهايی باشد که از درون خود ايشان سر بر افراشته اند!

فارغ از روايت نوحه سرايی های اين دوستان اهريمن جوی بايد رسيد بر سر اصل موضوع.

با قياس واکنش ها به وقايع متعدد ،به نظر می رسد در غفلت از کشتارهای بسيار در همين سال جاری ، اين بزرگنمايی ها از انسان دوستی ناشی نمی شود بلکه اعتراضی است به چرايی تلفات بيشتر در يک سوی جبهه و اگر اين روند معکوس می شد و گنبد آهنينی نبود ، اين نوحه سرايان به رجز خوانی می نشستند.

در ميان هزاران هزار کشته از اوستيای جنوبی تا ليبی، از سوريه تا افغانستان ، از عراق تا اوکراين ، از پاکستان به چين و اينک پس از انعکاس تلفات جنگ اسرائيل و حماس آنچه از خوش فکران رواست بگوش رسد، نفی جنگ و ياداوری و تقديس صلح می باشد.

افسوس اما که افکار روشنهايی با مسئوليت بسيار همچون مشوقين ورزشگاه ، در فراغت از ارزشها، بی اعتنا به انصاف به تبليغ برای تيم خود مشغولند!

اگر يک استاد ابهامات و چرايی اين مبالغه را با انتشار تصاوير از کودکان تلف شده توجيه کرده و استادی ديگر ارجاع به نماد ها را ادله اغراق دانسته ليک در غايت و نهايت هيچ کمکی به توقف و پايان خونريزی ها و جنايات نکرده اند.

از سوی ديگر اما بجا و ضروری شده که تبعات و لطمات و خطرات اغراق بلکه غلو کردن در روايت وقايع و قضاوت ميان دو سوی جنگ را ضمن تذکری بياد آوراند.

آنان که به جنگ ايستاده اند خود بس بيشتر از هر ديگری به رنج نشسته اند و هيچ سوی اين ميدان هيچگاه اهرمنی نبوده در برابر اهورا بلکه بی ترديد حق و يا باطل دانستن اين جنگ طلبان خود مدخلی بر پامال شدن خون بيگناهان است.

شايد که آن تفنگ بدستان يا موشک پرانان گوش به گپ و گفت ما ندهند اما اين داوران را عاجزانه التماس بايد کرد که رها کنيد اين سياه و سفيد کردن ها را چرا که در اين قضاوت ها بالقوه نفرت می پرورانيد و هيمه برای آتش جنگی دگر فراهم می کنيد.

بيگمان اسرائيل و حماس دير يا زود اين زمستانشان نيز سپری خواهد شد اما همين ذغال های بر جای مانده که از نفرت اخگری نهفته اند باز آتشی دگر می افروزند.

آنچه در اين نزاع هيچ نياز نيست دامن زدن به نفرت است.

اما از سوی دگر اين بد قضاوتان نفرت افروز با چنين مواضع غير منطقی و غير انسانی دانسته و يا نادانسته راه را بر آتشی نو می گشايند.

ايشان با اهرمن خواندن اسرائيل چنين افکار مردم را جهت می دهند که اين رژيم برای امنيتش هر جنايتی را روا می دارد.

ايشان مبلغان بی آبرويی و بی اعتباری اسرائيل شده اند. ايشان اسرائيل را محکوم می خواهند تا هيچ بنی بشری کمترين توقعی از اسرائيل برای ابراز کنشی انسانی نداشته باشند.

اينان دشمنان صلح اند!

در برابر ايشان اما سياستورزان جهان فارغ از داوری مجبور به تکاپو برای احيای تشخص اسرائيل شده اند چرا که عاقلانه به سرانجام اسرائيل محکوم به جنايت واقف اند.

اينان سربازان صلح اند!

اگر آنچنان که نوحه خوانان می خواهند اسرائيل تعريف شود آنگاه هر روز بايد ما ايرانيان از واکنش رژيم صهيونيستی(!) به تهديدات عليه امنيت خويش هراسناک باشيم.

چهار ماه به پايان مذاکرات هسته ای وقت معين شده و در سر انجام اين ايام اگر آرزوی نوحه خوانان بر آورده شود و اسرائيل کشوری باشد که برای حفظ امنيتش از هيچ اقدامی حتی کودک کشی فروگذار نمی کند آنگاه چگونه بايد متوقع بود که در فردای شکست احتمالی مذاکرات پيش روی ، ايران را بعنوان جدی ترين خطر برای موجوديتش بمباران نکند؟

اغراق، مبالغه و غلو در انعکاس و ترسيم آنچه که در حال حاضر جريان دارد تنها عطش خوی اهريمن جوی برخی را بر می آورد و از آن سو آتش نفرت ، نا امنی ، جنگ و ذبح انسانيت را شعله ور تر خواهد کرد.

بايد در پايان گفت که پرداختن به چرايی شباهت های بسيار ميان محصولات دستگاه فکری برخی قلمداران با اصحاب و انصار قدرت در حاکميت ايران بحثی سوا و قابل توجه می باشد.

ويژگی های کنش سياسی نيز که در قاموس ايشان تکرار و تمرين سر مشق قدرتمداران می باشد نيز خود مجالی فراخ می خواهد.

در مذمت مبالغه و اغراق نيز می توان نشست و نوشت اما امروز به اختصار خطری که از تراوشات اين فعالين عرصه نوشتار و آرزوهای ذهن آزارشان متوجه صلح و امنيت می باشد اشاره ای رفت.

گويا نيوز بعنوان رسانه ای وزين ديدگاه پيش کسوتان را پيش از اين از نگاه ايشان به هدف محکوميت اسرائيل منعکس نمود «و اما سخن ما» اين بود که تقديم شد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016