مبارز در سوريه، تروريست در عراق؟ حسن بهگر

ایران لیبرال ـ داعش گروهی است که از القاعده سربرآورد و با شرکت در جنگ در سوريه و عراق بسياری از مردم آنجا از شيعيان و يزدانی ها گرفته تا مسيحی ها بطرز فجيعی کشت و قتل عام کرد ولی از سنگ صدا درآمد و از غرب صدای اعتراضی بلند نشد تا اين که در روزهای اخير يک خبرنگار آمريکايی را سربريدند. ناگهان دنيا به هم ريخت.

مرگ اين جوان خبرنگار موجب تأسف است ولی پيش از او نيز بيش از هشتاد خبرنگار در سوريه و عراق کشته شده اند و ده ها نفر مفقود شده و حتا خبری از آنها دردست نيست اما تاثير اين ويدئو چنان بود که فوراً زنگ های هشدار بصدا در آمدند و دستگاه های امنيتی بکار افتادند تا قاتل وی را شناسايی کنند!!؟ بله تعجب نکنيد قاتل همين يک نفر را وگرنه کسی کاری به کار اين گروه نداشت و همين چندی پيش بود که آمريکا باز سلاح و پول دراختيار همين گروه گذاشت. يکشبه تمامی جاسوسان انگليس بسيج شدند تا موفق به شناسايی اين فرد انگليسی شدند که « جان» نام دارد و به اسم «جان جهادگر» هم معروف شده است. بنا به اظهار ساندی تايمز او نزديک ترين دوستانش را «پل» و «رينگو» صدا می زند و بنظر می آيد که اين اسامی را از گروه معروف موسيقی انگلستان« بيتلز» الهام گرفته شده باشد نه از قرآن. طرفه اينکه پدر مظنون ۲۴ ساله يکی از سران القاعده بوده که به جرم دست داشتن در بمب گذاری سفارتخانه های آمريکادر کنيا و تانزانيا در سال ۱۹۹۸ به آمريکا تحويل داده شده. حال اينکه چه به سرش آمده معلوم نيست.

اين خشونت و بی رحمی و سبعيت گروه داعش و سربريدن ها و تجاوزهايش اولين بار نبود که برملا می شد ؛ پيش از اين هم اين اراذل آدمخواری خود را با خوردن دل و جگر يک انسان درمقابل دوربين تلويزيون به نمايش گذاشته بودند ولی چه شد که تا يک آمريکايی سربريده شد غرب به جوشش درآمد ؟ چطور شد که وزير امور خارجه بريتانيا فيليپ هاموند فقط اين بار خشم خود را به بی بی سی بيان کرد: "اين يک مثال هولناک از خشونت اين سازمان" بود. گويا مثال های قبلی هولناک نبودند. يا شايد مردم عراق و سوريه و يزيدی ها انسان نبودند. احتمالاً مقصودش اين است که حقوق بشر فقط در حوزه ی جغرافيايی غرب معنای پيدا می کند ولی در شرق جان انسان ها بر اساس معيار ديگری ارزيابی ميشود.

رواديد تروريسم

همه می دانند که داعش ساخته و پرداخته آمريکا و متحدان خاورميانه ايش از عربستان سعودی گرفته تا اسرائيل است. آمريکا و اروپا بدون شرم و حيا برای دست يافتن به اهداف سياسی و اقتصادی خود از گروه های تروريستی بعنوان ابزار تاکتيکی استفاده می کنند. اگر گاهی وقتی صحبت از حقوق بشر ميشود برای توجيه جنايات و آرام کردن افکارعمومی است و موقعی که مردم خودشان در معرض تهديد قرار بگيرند.

نمونه اش اينکه کشورهای غربی هيچ ممانعتی برای سفر اسلامگرايان اروپايی که به قصد مبارزه با بشار اسد راهی سوريه شده بودند، ايجاد نکردند. به هر صورت کار خيری بود، بخصوص از وقتی که روسيه و چين مانع ورقه گرفتن از شورای امنيت برای حمله به سوريه شده بودند.

در اين ميان کنجکاوی من تحريک شد که بدانم اصلا چه تعداد از اروپايی ها در اين لژيون آدمکش شرکت دارند. به قدرت خداوندی در اين دنيای غرب که برای هرچيز و حتی خورد وخوراک و پرندگان و حشرات و هرچه درکائنات است آمار دارند و حرفها و مراسلات همهُ دنيا را هم می خوانند برای افراد ارسالی از اروپا به داعش آمار دقيقی نيست. سوئد اعلام کرده که ۸۰ نفر سوئدی در داعش شرکت دارند ( معمولا بايستی اين اشخاص از مهاجران آسيايی و آفريقايی باشند که تابعيت سوئدی کسب کرده اند) ديويد کامرون، نخست وزيراز رقم ۴۰۰ نفر انگليسی ياد کرد ولی گفت حدود ۲۰۰۰ اروپايی برای داعش (ISIS) مبارزه می باشد.

خبرنگار بی بی سی ۰۰ ۵ نفر برآورد کرد. من فکر کردم اگر فرانسه که مسلمانان بيشتری دارد بايد بيش از انگلستان دراين امر سهيم باشد اما خبر از سی ان ان آمد که جمع داعشی های انگلستان ۱۰۰۰ نفر است.

در چم وخم اين اعداد ضد و نقيض بودم که يک نماينده مجلس پارلمان انگلستان از بيرمنگام، انگلستان، تخمين زد تعداد واقعی جهادی بريتانيا می تواند حتی بالاتر از اين حرف ها باشد و دستکم فقط ۱۵۰۰ استراليايی در طول سه سال گذشته در اين گروه استخدام شده اند. ملاحظه می فرماييد ؛ واقعا خدا بدهد برکت !

يعنی دستگاه های امنيتی اروپا تا بحال خواب بوده اند؟ يا مصالحشان اقتضا می کرده است که اين افراد با داشتن پاسپورت و تسهيلات مسافرتی از کشورهايی اروپايی بتوانند آزادانه برای عمليات تروريستی و جنگ بروند و با خون آشامترين گروه ها در قتل و تجاوز مردم بی گناه شرکت کنند و آزادانه به اروپا برگردند .

سگ هار

از روز اولی که اين گروه های اسلامی را به جان مردم سوريه انداخته اند و تحت عنوان اينکه «ما داريم به ميانه رو ها کمک ميکنيم» همه جور پول و سلاح و امکانات به دست آنها رسانده اند تا به حال هيچ مشکلی با اين گروه نداشتند. حتی حمله اش به عراق و آدمکشی در اين کشور هم باعث نگرانی شان نشد، چون هم به استقلال کردستان کمک ميکرد هم بيرون کردن مالکی و کلاً به از هم پاشاندن اين کشور. لبهُ حملهُ داعش متوجه شيعيان بود و به کردها فرصت داد تا کرکوک را هم اشغال کنند و مدعی بشوند که اينجا «اورشليم» ماست! اين عنوان البته معلوم بود از کجا الهام گرفته شده. از وقتی ميدانهای نفتی محل مورد تهديد واقع شد و کردها هم که بسيار برای پيشمرگ هايشان تبليغ ميشود، به ناچار وارد معرکه شدند، اوضاع تغيير کرد. چندتايی بمب انداخته شد که باعث داعشی ها هم به اين ترتيب از آمريکا انتقام بگيرند. البته از هر نوع کمک نظامی به دولت عراق که نخست وزيرش هم در اين ميانه عوض شده بود، احتراز شد تا مبادا اين دولت تقويت شود و برای استقلال کردها زحمت ايجاد کند يا بتواند حريف داعش بشود.

امروز تازه فهميده اند سگی را که به جان ديگران انداخته بودند، دست آموز نيست، هار است. انتقادی که از آنها ميشد که قادر به کنترل اين قبيل موجودات نيستيد، تا به حال ناديده ميگرفتند ولی ديگر امکانش را ندارند. با اين وجود کج دار و مريز ميکنند که تا حد امکان بتوانند از همين موجودات در سوريه بهره ببرند ولی در عراق محدودشان نمايند. بهانه هم البته همه جا ياری به دمکراسی است و حقوق بشر، در هر دو طرف مرز. فقط يک طرف مايهُ کمک به داعش است و طرف ديگر دستاويز بمب انداختن بر سر اين مزدورانی که پا از گليم دراز کرده اند.

درواقع جرم اصلی از داعش نيست از کشورهای غربی است که با ارسال آدمکش ها و تروريست ها کشورهای ديگر را برای مطامع خود دچار آشوب و هرج و مرج می کنند وحاکميت ملی کشورها را نقض می نمايند. همه می دانند که برخورد جدی با اين گروه نيازمند قطع کردن دست های حامی آن از قبيل عربستان سعودی و قطر و ترکيه است ولی غرب بدلايل مختلفی حاضر به اينکار نيست. اين آدمخواران يکباره از زيرزمين سبز نشده اند و از آسمان هم نازل نگشته اند بلکه در مرزهای سوريه و ترکيه و اردن تعليمات می بينند. گفته می شود اردوغان مدعی اسلام مترقی از ترکيه نفت قاچاق از داعش آنهم به بهای هر بشکه ۲۰ دلار می خرد(نرخ واقعی نفت بيش از ۱۰۰ دلار در بازار است ) حزب ام پی ترکيه نيز بر آن صحه گذاشته است.

در اين داستان پول و ايدئولوژی از عربستان و قطر است، پشتيبانی از ترکيه، طرح از هم پاشاندن دولت های منطقه از اسرائيل، آمريکا هم دلش خوش است که دارد سياست به کار می بندد و دنيا را روی انگشتش ميچرخاند!