گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
28 مرداد» ليبی ومجلس جديدش - کوچ به ۱۴۰۰ کيلومتری پايتخت، علی صدرزاده
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! غرب در سوريه چه میخواهد و چه میکند، علی صدرزادهقرار است که مخالفان ملیگرا و سکولار و معتدل بشار اسد پيروز اين معرکه باشند و همين هدف که ظاهرا مانع حضور ايران در ائتلاف ناهمگون بينالمللی شده در پردهای از ابهام قرار دارد. آيا اين هدفها اصولا دست يافتنی است و آيا همه اعضای اين ائتلاف بهدنبال يک هدفاند و اگر چنين است آيا مخالفان بشار اسد که در صحنه اين جنگ نيابتی در سوريه فعالاند اصولا کيستند و چقدر قابل اعتمادند؟
ائتلافی ناهمگون و اهدافی ناروشن برای پاسخ به اين سؤالات بايد نگاهی به صحنه جنگ داخلی سوريه بيافکنيم هرچند که اين صحنه به تاريک خانهای تو در تو ميماند که ساکنانش مدام در حال تغيير اند. ولی برنامه ريزان غرب به اين پيکارجويان بشدت نياز دارند. در نگاه اول استراتژی غربيان بسيار ساده به نظر ميرسد. همچون عراق هواپيماهای جنگی آمريکا و احتمالن بريتانيا و فرانسه نخست مواضع دولت اسلامی را بمباران ميکنند و سپس جنگ زمينی را هما نکونه که در عراق به پيشمرگان کرد سپرده اند و يا همجون زمانی که در افغانستان اين ماموريت را به اتحاد شمال واگذارده بودند در سوريه هم گروههای معتدل اين نقش را بعهده ميگيرند . ولی اين گروههای ميانه رو چه هويتی و چقدر نيرو دارند و آيا واقعن معتدل و غربگرا هستند؟ . پاسخ دقيق به اين سؤال به بدلايل زيادی مشکل است . اول آنکه به طور کلی جنبش مخالفان سوری در سه سال گذشته صرف نظر از وابستگیهای گروهی به جنبشی با رنگ و روی اهداف اسلامی تبديل شده است . دوم آنکه کشورهای منطقه که عضو اين ائتلاف هستند يعنی عربستان ترکيه و قطر هرکدام هدف خاصی را پی ميگيرند که با هدف کلی ائتلاف تناقض دارد .سوم آنکه ما در صحنه جنگ سوريه با گروهها و سازما نهای پايدار رو برو نيسيتم وابستگیها بسيار سيال اند و اغلب اين پول وامکانات نظامی است و نه ايده ئولوژی که جنگجويان را بسوی اين يا آن گروه ميکشاند. مثلن قطر با سرمايهگذاری زيادی به نيروهای متمايل به اخوان المسلمين کمک ميکند در حالی که عربستان بشدت با اخوان دشمنی دارد و با تشکيل گروه قدرتمند جبهه اسلامی راه خود را میرود در حالی که ترکيه تمام سعی اش بر اين است که مبادا کردهای سوريه بيش از حد قوی شوند مخالفان سوری کيستند و جه ميکنند بر اساس برآورد سازمانهای اطلاعاتی غرب هماکنون ۱۵۰۰ گروه نظامی در سوريه وجود دارد که بعضی صدها و بعضی هزارها عضو دارند . اغلب اين گروهها تحت فرماندهی شخصيتهای محلی اند که بر اسثقلال عملی و نظری خو د پای می فشارند وهر گاه از سکولارها و معتدلين سخن بميان ميايد منظور همان گروههای پراکنده ارتش آزاد و يا کميته های دفاعی کرد ها هستند. کردها بمراتب منسجم تر از ارتش آزاد اند . گروه سوم مهمی که تا حدودی ميانه رو بحساب میآيد جبهه اسلامی است با بيش از ۵۰۰۰۰ هزار عضو و پشتيبانی بی قيد و شرط عربستان سعودی . در حال حاضر اين جبهه بزرگترين گروه مخالفان است که در ميانشان هم دسته های مسلحی يافت میشوند که به موازين دمکراتيک و حقوق زنان پايبندند وهم گروههای سلفی و تکفيری . بهمين علت پيشبينی اينکه سرانجام چه کسی با چه نظری پيروز نهايی در درون اين جبهه خواهد بود نه تنها مشکل که تقريبن غير ممکن است . بخصوص که توازن نيرو در درون اين جبهه پيوسته در حال تغيير است . بطور مثال در حمله مرگبارهفته گذشته عليه احرارالشام که يکی از گروههای مهم اين جبهه است چهل نفر از فرماندهاندهان عاليرتبه اين گروه همراه حسن عبود فرمانده شان کشته شدند. عبود مغز متفکر احرارالشام وجبهه اسلامی بود. اين ضربه چنان سنگين بود که اين روزها مسأله بود ونبود احرارالشام موضوع تفسير بسياری از ناظران شده واين سوال مطرح است که پس از اين ضربه هولناک مابقی اين گروه به کجا خواهند رفت؟ بسوی ارتش آزاد ويا به دولت اسلامی يعنی داعش و يا به جبهه النصره ويا به گروههای جهادی خارجی مپيوندند . جهادگران خارجی که در پی ايجاد خلافت جهانی اند واز کشورهای ليبی مصر تونس چچن مراکش ازبکستان و لبنان وحتی از زندانيان سابق گوانتانانمو هستند نه به آينده سياسی سوريه علاقهای دارند و نه درد ورنج سوری ها برايشان اهميتی دارد. اينان جنگنجويانی هستند که در سفر دراز خويش برای ايجاد نظم دلخواه جهانی خود فعلن در سوريه رحل افکنده اند و فردا راهی سرزمين مناسبتری خواهند شد . اين خارجيها در سوريه راه خود را طی ميکنند و به اختلافات درونی مخالفين بشار اسد بی اعتنايند گروههای ديگراما يعنی ارتش آزاد کردها جبهه اسلامی و حتی جبهه النصره همه در کنار مبازه با نيروهای دولتی با دولت اسلامی هم ميجنگند کمک های آمريکا به کجا میرود؟ ازآنجا که بسياری از اين سازمانها به تنهايی توان مبارزه همزمان با با نيروهای بشار اسد و دولت اسلامی را ندارند اغلب در ميدان جنگ بصورت موضعی و موقت به ائتلافاث و همکاریهايی ميرسند . جبهه النصره اما به القاعده نزديک است به همين علت امکان اينکه سلاحهای ارسالی غرب برای گروههای معتدل روزی به القاعده هم برسد چندان بعيد نيست. آمريکا اما جگونه ميخواهد اين مشکل را حل کند بويژه آنکه در طرح اخير اوباما کمک ۵۰۰ ميليون دلاری به مخالفين بشار اسد هم در نظر گرفته شده است . آمريکا در سه سال گذشته به مخالفان سوری کمک چندان قابل توجه نکرده است ولی علت اصلی اين احتياط آمريکا را بايد در ميان خود مخالفان سوری جستجو کرد. از ميان تمام گروههای مخالف سوری دولت اوباما همواره به ارتش آزاد نظر داشت و برای رفع اختلافات درونی اين کروه بسيار کوشيد . آخرين کوششها در تابستان دو سال قبل برای ايجاد هماهنگی بين ارتش آزاد و ائتلاف ملی و تشکيل يک فرماندهی سياسی نظامی بود که با شکست مواجه شد. اين شکست سرخوردگی و نا اميدی در ميان ارتش آزاد را افزايش داد و به همين علت بسياری از افسران اين ارتش به کروههای ديگر بخصوص به جبهه اسلامی که امکانات مالی بهتری دارد پيوستند و اين خود دليل ديگری است که چرا جبهه اسلامی رفثه رفثه به مقتدر ترين گروه مخالفان تبديل شده است . از ان به بعد آمريکايی ها هم کمکهای خودر به ارتش آزاد چنان تقليل داد که امروز اين کمکها تنها نمادين هستند و بر اساس اطلاعات روزنامه های عربی مشاوران آمريکايی در شمال سوريه به ۱۴ و در جنوب به ۶۰ گروه کوچک کمک مالی ميکنند ولی اين کروهها به هيچوجه توان آن را ندارند که بعنوان ارتش پياده نظام آمريکا به مصا ف دولت اسلامی بروند. وداع با سکولاريسم و اسلامی شدن مخالفان سوری بعضی از ناظران آمريکايی معتقدند که اگر واشنگتن واقعن به سرنگونی بشار اسد ميانديشد راهی جز اين ندارد که جبهه اسلامی را هم در محاسابت خود در نظر بگيرد و به آنها مشاورات نظامی و کمکهای مالی بدهد. با اينکه اين جبهه با وجود پشتيبانی چون عربستان به کمک مالی نيازی ندارد. . انجه را که اين کروه و در حقيقت انجه را که عربستان ميخواهد پذيرش جبهه اسلامی بعنوان گروه اصلی مخالفان و در نتيجه بعنوان بديلی برای بشار اسد است.که اين روند به اسلامی شدن هر پيشتر جنبش مخالفان ميانجامد واز اينرو کم نيستند ناظرانی که ميگويند بدين ترتيب دولت اسلامی يا همان داعش حتی پس از نابودی توسط آمريکا از راه ديگری وارد خواهد شد . در عين حال عدهای هم معتقدند که بسياری از کسانی که به جبهه اسلامی پيوسته اند زيربنای ايدئولوژی چندان محکمی ندارند . ولی اميد به اينکه سوريه در فردای سرنگونی اسد دولتی سکولار خواهد داشت آرزوی غير واقعی بيش نيست بخصوص که سرنگونی اسد هم در آينده نزديک چندان محتمل نيست . ولی اگر گفته رئيس جمهور آمريکا را جدی بگيريم که ميخواهد در همه جای دنيا دولت اسلامی يا داعش را تعقيب و نابود کند چاره ای نخواهد داشت که بزودی به پايگاههای اين گروه در سوريه بخصوص دراستان رقه حمله کند ولی اين خود داستان ديگری با سؤالهای بغرنج و بی پاسخ است از جمله اينکه در صورت حمله اجتنابناپذير امريکا پاسخ دولت اسد و سامانه تقريبن قوی ضد هوايی اش چه خواهد بود ايران و روسيه چه خواهند کرد و بالاخره سؤال ابتدای مقاله هم همچنان بی جواب است چه کسی قرار است نيروی پياده نظام آمريکا در سوريه باشد .کم نيستند کسانی که ميگويند ممکن است خود دو لت سوريه اين نقش را بعهده بگيرد. Copyright: gooya.com 2016
|