چهارشنبه 30 مهر 1393   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


خواندنی ها و دیدنی ها
پرخواننده ترین ها

نظری در مورد داعش و ايران، مهدی پارسی پور


خشونت در رفتار داعش ( موسوم به گروه خلافت اسلامی) انعکاس وسيعی را در سطح جهانی سبب شده است وهمين امر منجر به نگرانی و نزديکی ی جمعی از حکومت ها ی ريز و درشت گرديده است .

زمان آن امروز است ومکان آن در سراسر جهان پراکنده است . ثقل اين تحرکات خاورميانه است وقلب آن سرزمين کوچک ولی قهرمان کوبانی است , که عاشقانه در حال تپيدن است. جايی که همه نگاه ها را به خود خيره کرده است . وجهان زورمند ,انگشت حيرت به دهان گزيده ازاين حماسه. کاری که ازعهده حکومت های توتاليته وتا بن دندان مسلح و وابسته همچون عراق وسوريه ,نتوانستند انجام دهند , جمع کوچکی از انسان ها که تا ديروز به رسميت شناخته نمی شدند وکمتر کسی نام آنهارا شنيده بود ويا از مکانش خبر داشت وحتا مردمانش محروم از داشتن شناسنامه بودند , با گذشت وفداکاری از پس آن بر آمده اند .



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


اين دلير مردان وشير زنان چه موفق شوند وچه شکست بخورند , نتيجه آن در ذهن انسان های شريف و تاريخ به نيکی ثبت خواهد شد.آنان درس ايثار وفداکاری و مقاومت را به جهان نشان داده اند تا جايی که مورخين ومحققين آنرا با مقاومت لنينگراد در مقابل ارتش هيتلر مقا يسه می نمايند.

همزمان با اين رويداد در گوشه ای ديگر از اين جهان دختر جوانی که در دوازده سالگی با تيغ جهل ونادانی مورد آزار قرار می گيرد (به همراه انسانی که زمان بسياری را صرف حمايت از کودکان نموده است)مفتخر به دريافت جايزه صلح نوبل می گردد .

آنچه از اين دو رويداد می توان نتيجه گرفت .
اول :اينکه پيدايش نگرش وحرکت به سمت خشونت چگونه بوده است .
دوم :چه پيشنهادی می تواند برای جلوگيری ازخشونت مطرح گردد.

دراين متن آن چيزی که مورد نظرمی باشد اين است که : چرا خشونت ؟

اول: کافيست به فيلم های رسانه ای وبازی های کامپيوتری يک نگاه ساده داشته باشيم . هنرپيشه هايی با بدن ها واندامی خاص وقدرت های غير طبيعی وفوق انسانی ( تبليغ نادانی ) , يکه وتنها (ويژگی فرد در جامعه مدرنيته), به مبارزه با نيروهای نظامی وافزارهای جنگی پيشرفته می روند . چيزيکه اين آدم ها را فوق انسانی نشان می دهد ايمان و باور آنها به درستی کارشان است ( ايدئولوژی) .

دوم: فاصله شمال وجنوب است. هرچه سطح تکنولوژی بالاتر می رود واز پيچيد گی بيشتری برخودارمی گردد ,توان کشورهای شمال بيشتر می شود ومستقيم وغير مستقيم از ممالک جنوب بهره های زيادتری می برند واين فاصله تا جايی پيش می رود که آمال وآرزوی جنوبيها رسيدن به شمال است وچه جان ها وهزينه های سنگينی برای رسيدن به اين وصال صرف می کنند .واين از نگاه جامعه جهانی خصوصن جوانان مخفی نمی ماند .

سوم: عامل ايدئولوژی که با مطرح نمودن "اخلاق!" وارد می شود و فرمانبرداری را در قالب دنيايی ديگر وصد البته بهتر ! تبليغ وترويج می نمايد واين فرمانبرداری بستر پيدايی ديکتاتوری را در قالب آرمان خواهی فراهم می نمايد . چرا که مذهب بر اساس توحيد بنا شده ودر نفی واثبات آن , مجالی برای آزادی عقيده نيست.

در چنين فضايی داعش وداعشيان جولانگاه می يابند . و در واقع داعش اعتراض انسان است به انسان تک ساحتی .انسانی باغرورهای کاذب وقدرتی کاذب تر والبته همراه با نادانی ! . داعش را می توان نقطه عصيان نسلی فرو خورده از عدم اخلاق دانست . داعش محصول ! فرايند مدرنيته می باشد بدون زمينه های فرهنگی آن در جوامع جنوب .

تاريخ داعش
پيدايی داعش ربطی به امروز وديروز ندارد , بلکه از زمانی آغاز می گردد که جنگ سرد ما بين بلوک شرق وغرب به نقطه ای رسيد که دکترين غرب بهترين راه را در آن ديد تا با ايجاد کمر بند سبزی در اطراف ايدئولوژی چپ مانع نفوذ شرق گردد. واولين ترکش های آنرا کشورهای ايران وافغانستان دريافت نمودند .با کمی مسامحه می توان گفت اجداد! داعش امروز داعشی است که در ايران حکومت را آغازيد وهمچنان کم ويا بيش ادامه دارد . می توان به جرعت گفت بيشترين تجربه از برخورد با داعش را مردم ايران دارا می باشند.

همزمان با پيدايی انقلاب , يعنی درست فردای پيروزی!زمانی که بر پشت بام مدارس (که جای ترويج دانش وفرهنگ است)انسان هايی را اعدام نمودند و خشونت آميز ترين حملات را به قوميت ها واقليت های گوناگون در کمترين زمان ممکن پس از به قدرت رسيدن شان ,وارد نمودند , داعش تولد يافت !. واز همان کودکی اش تا به امروز که به سی واند سالگی رسيده است جدال مردم ايران با داعشيان در داخل کم ويا بيش ادامه داشته است . گاهی آن ها مجبور به عقب نشينی شده اند وگاهی با هجوم وحشيانه شان قدرت مردم را به عقب رانده اند.

اگر چه اين تز بعد از تلاشی بلوک شرق از دکترين غرب خارج گشت,اما تاثير خود را نه تنها در منطقه بلکه در جهان گذاشته بود و تخم کاشته شده رشد يافته و به گُل نشسته و فقط منتظر شرايط برای خود نمايی بود . و اين امر هم با گسترش مديا و تکنولوژی جديد از سويی و تضعيف قدرقدرتی ديکتاتورهای کوچک وبزرگ منطقه از سوی ديگر فراهم آمد .

امروز اين بيماری در کل جهان گسترش يافته وجالب اين که شبکه های اجتماعی که برای تسريع فعاليت کشورهای شمال در جهت کنترل جنوب بوجود آمده بود مبدل به ضد خود شده وبيشترين خدمات خود را در اختيار گروه های تندرو قرار داده است .

پيشنهاد
حال آنچه می تواند جلوی رشد اين پديده ناقص وضمنن خطرناک را بگيرد, تنهابه حمله ومتلاشی کردن ختم نمی شود بلکه اين بيماری به بررسی همه جانبه تری نياز دارد که کارشناسان ومتخصصين در اين امور بايد نظر بدهند ولی آنچه به نظر نگارنده می رسد توجه به مواردی ذيل برای بررسی ضروری است.

اينکه: توازنی بين کشورهای شمال وجنوب بوجود آيد .
اينکه :فضای علمی گسترش يافته ودست يابی به دانش برای همه جوامع فراهم گردد .
اينکه: موئلفه بين ذهن وعين , دانش واخلاق بوجود آيد.
اينکه :بين سنت ومدرنيته , بين مدرنيزاسيوم ومدرنيته تعادل وتعامل منطقی صورت پذيرد
اينکه :اين نظم سال هاست دچار بحران شده است وبقول نيچه "خدا مرده است "!


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016