یکشنبه 2 آذر 1393   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

حسین شريعتمداری: توافق هسته ای نخواهيم داشت

shariatmadari-231114.jpg
حسين شريعتمداری در سرمقاله روزنامه کيهان با عنوان «برای هيچ بيهوده مپيچ» نوشت:
اگرچه پيش از اين نيز با ارائه اسناد و شواهد غيرقابل خدشه به اين نکته پرداخته‌ايم ولی امروزه با قاطعيت بيشتر و بدون کمترين ترديد- تاکيد می‌شود بدون کمترين ترديد- می‌توان گفت که چالش هسته‌ای کشورمان با ۵+۱ هرگز به نتيجه نمی‌رسد و دستيابی به توافقی که پايان بخش اين چالش ۱۲ ساله باشد، نه فقط‌دور از انتظار، بلکه به يقين ناممکن است. می‌پرسيد چرا؟!



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


پاسخ آن است که چالش هسته‌ای و ابراز نگرانی آمريکا و متحدانش از احتمال حرکت ايران به سوی توليد سلاح هسته‌ای - DIVERSION- که طی ۱۲ سال گذشته بر آن تکيه کرده‌اند در حد و اندازه يک «بهانه» و «پوشش» برای مقابله با اقتدار پرشتاب ايران اسلامی است. از اين روی مذاکرات هسته‌ای و ادامه آن اگر به منظور پايان دادن به چالش و رسيدن به توافق مطلوب باشد، آب در هاون کوبيدن و بازی در ميدان فريب حريف است ولی اين مذاکرات تنها به دو علت و فقط اين دو علت می‌تواند توجيه‌پذير باشد.

اول؛ اثبات غيرقابل اعتماد بودن آمريکا و متحدانش که اين مقصود در مقياس گسترده‌ای به دست آمده است و دوم؛ نشان دادن «دست پُر» و برتری اسناد فنی و حقوقی ايران اسلامی که از صلح‌آميز بودن برنامه‌ هسته‌ای کشورمان حکايت می‌کند. اين منظور متأسفانه به علت خودداری تيم مذاکره‌کننده ايران از انتشار متن مذاکرات هنوز به نيمه راه نيز نرسيده است و مسئولان محترم در اين زمينه، عرصه را به حريف واگذار کرده‌اند و توضيح درباره متن مذاکرات را به شيپور فريب رسانه‌های آمريکايی و صهيونيستی سپرده‌اند!

و اما، درباره اين واقعيت غيرقابل ترديد که حريف مذاکرات هسته‌ای را با اهداف غيرهسته‌ای دنبال می‌کند و در حد و اندازه «پاشنه آشيل» به آن نياز دارد، گفتنی‌هايی هست؛

۱- چند ماه قبل، شبکه تلويزيونی CNN طی گزارش مستندی اعلام کرد که در‌حال حاضر دستکم ۱۷ هزار بمب هسته‌ای در جهان موجود است و تاکيد کرد که اين رقم، غير از کلاهک‌های هسته‌ای آماده شليکی است که تخمين تعداد آن به آسانی ممکن نيست. در گزارش CNN آمده بود که بيشترين تعداد بمب‌های هسته‌ای در اختيار آمريکاست و روسيه، انگليس، چين و فرانسه در رده‌های بعدی قرار دارند.

اکنون بايد پرسيد آيا خنده‌دار نيست که وجود هزاران بمب هسته‌ای در اختيار آمريکا- با‌توجه به اينکه آمريکا تنها کشور استفاده کننده از بمب اتمی است- نگران‌کننده نباشد ولی احتمال دسترسی ايران به يک بمب هسته‌ای تا پايان سال ۲۰۱۴- به ادعای حريف- باعث نگرانی جامعه جهانی! شده باشد؟! همين ديروز آقای هانس بليکس مدير کل اسبق آژانس بين‌المللی انرژی اتمی در مصاحبه با شبکه تلويزيونی «راشاتودی» ضمن ارائه يک گزارش مستند و البته مختصر، نتيجه گرفت که «نگرانی غرب از برنامه هسته‌ای ايران ساختگی است و هدف اصلی آنها جلوگيری از قوی‌تر شدن ايران است.»

۲- طی ۱۲ سال و چند ماه که از آغاز چالش هسته‌ای می‌گذرد، طرف مقابل هرگاه به پايان چالش نزديک شده است به صراحت و نه حتی به تلويح و اشاره، از تن دادن به توافق سر باز زده است. چرا؟! در بندهای بعدی به اين نکته اشاره‌ای گذرا خواهيم داشت و اينجا فقط به يک نمونه از طفره رفتن‌های آشکار حريف اشاره می‌کنيم؛

از اجلاس اکتبر ۲۰۰۳ تهران -۱۳۸۲- تمامی فعاليت‌های هسته‌ای کشورمان را به صورت داوطلبانه، تعليق کرديم و مذاکرات با تروئيکای اروپايی- انگليس، فرانسه و آلمان- را برای رسيدن به توافق آغاز کرديم. نهايتا بعد از چند دوره مذاکرات به اجلاس پاريس - نوامبر ۱۳۸۳/۲۰۰۴- رسيديم و قرار شد ايران ظرف ۳ ماه «تضمين‌های عينی - OBJECTIVE GUARANTIES» خود را مبنی بر اينکه در پی توليد سلاح هسته‌ای نيست ارائه دهد و طرف مقابل نيز «تضمين‌های‌محکم- FIRM GUARANTIES» بدهد که پرونده ايران به حالت عادی درآيد. اما، يک ماه بعد - دسامبر ۲۰۰۴ - در نشست کارگروه هسته‌ای طرفين در لندن، طرف مقابل با صراحت اعلام کرد «قابل قبول‌ترين تضمين برای ما آن است که ايران فعاليت هسته‌ای خود را به طور کامل متوقف کند»!

پس از آن بود که فعاليت‌های هسته‌ای تعليق شده خود را به تدريج از سر گرفتيم و اين دور جديد را با راه‌اندازی دوباره ‌UCF اصفهان آغاز کرديم. اما طرف مقابل برخلاف نص صريح بند C از ماده ۱۳ اساسنامه آژانس، پرونده هسته‌ای کشورمان را به شورای امنيت سازمان ملل ارسال کرد و ادامه ماجرا که شرح آن به درازا می‌کشد و پيش‌از‌اين به آن پرداخته‌ايم.

۳- شايد اين برداشت تعجب‌آور باشد ولی شواهد فراوانی بر صحت آن دلالت دارد و آن، اينکه، برچيدن کامل تأسيسات هسته‌ای کشورمان نيز مطلوب و ايده‌آل آمريکا نيست! چرا که حريف به چالش هسته‌ای برای توجيه تحريم‌ها نياز مبرم دارد. بنابراين توليد بمب هسته‌ای هم در صورتی که بهانه ديگری برای تحريم‌ها وجود داشته باشد، نمی‌تواند نگرانی آمريکا و متحدانش را در پی داشته باشد. برای حريف «تحريم‌ها» اصل است و نه فعاليت هسته‌ای.

اوايل دسامبر ۲۰۱۲ ـ آذر ماه ۱۳۹۱ - در محافل سياسی و رسانه‌ای غرب اين احتمال مطرح شده بود که ممکن است ايران برای اعتمادسازی، غنی‌سازی ۲۰ درصدی اورانيوم را متوقف کند و غرب در قبال آن برخی از تحريم‌ها را لغو کند. در پی اين احتمال، ديويد فروم، يکی از نظريه‌پردازان نزديک به کاخ‌سفيد طی مقاله‌ای در سايت CNN نوشت « اگر پرونده هسته‌ای ايران به نقطه پايان برسد، غرب برای حفظ پرستيژ بين‌المللی خود چاره‌ای جز لغو برخی از تحريم‌ها ندارد و حال آن که تحريم‌ها با دو هدف پلکانی تعريف شده‌اند. اول تغيير رفتار سياسی ايران - BEHAVIOR - و دوم تغيير ساختار - STRUCTURE - (تغيير نظام).»

پيش از او، جرج فريدمن، مسئول مرکز راهبردی «استراتفور» -معروف به باشگاه کهنه‌کاران CIA - گفته بود «مشکل ما با ايران بر سر فعاليت هسته‌ای اين کشور نيست، بلکه مشکل آن است که ايران نشان داده است نه فقط بدون حمايت آمريکا، بلکه در حال درگيری با آمريکا نيز می‌توان بزرگترين قدرت تکنولوژيک و نظامی منطقه بود. اين پديده ايران را به يک الگو برای کشورهای اسلامی تبديل کرده است و بهار عربی (انقلاب‌های اسلامی منطقه) را در پی داشته است.» صرفنظر از هويت فريدمن، آيا واقعيت غير از اين است؟

برای مطالعه ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016