دوشنبه 3 آذر 1393   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


خواندنی ها و دیدنی ها
پرخواننده ترین ها

اتحاد جمهوری‌خواهان در کدام مسير، مریم سطوت

مریم سطوت
اهميت اين همايش در آن است که اتحاد جمهوری‌خواهان به سوی سازمانی منسجم پيش می‌رود يا همچنان به دنبال تشکلی با طيف‌های گوناگون جمهوری‌خواهی است. به سوی رابطه‌گيری با دنيای سياسی بيرون از خود قدم برمی‌دارد يا همچنان گرفتار جمله‌بندی، فرمول‌بندی‌ و اختلافات درونی خود است

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


همايش ششم اتحاد جمهوری خواهان از ۲۸ تا ۳۰ نوامبر در برلين برگزار می‌شود.

برخلاف همايش‌های قبلی تا امروز هيچ سندی که نشان دهنده مضامين مورد بحث در اين همايش باشد در سايت‌های اينترنتی نديدم. هيچ کدام ازاعضا اين اتحاد هم مطلبی در اين رابطه ننوشته اند. واقعا بحث اين همايش بر سرکدام مسائل مهم و حياتی است؟

ايميل‌های درونی اتحاد حاکی از آنست که دو گروه نظری فکری در اتحاد شکل گرفته است. افراد شناخته شده اتحاد تا امروز نظرات خود را تشريح کرده اند و تمايزات قابل تشخيص است ولی من تا به امروز نديده‌ام که کسی مرز اين دو گروه نظری را ترسيم کرده و موضوع اختلافات را بگونه‏ای که هر دو گروه با آن توافق داشته باشند فرمول بندی کند. اگر بخواهم خيلی کلی نظردهم و دوستان اتحاد درهر دو جناح به من خرده نگيرند می‌توانم بگويم که نظراول بيشتر به اصلاحات اميد بسته و نظر دوم کمتر. سه سال پيش نيز بخشی از کادرهای اين سازمان از آن جدا شدند و "سازمان جمهوری‏خواهان" را تاسيس کردند. من از خلال موضع گيری‌های اين سازمان و اتحاد هم نتوانستم مواضع متفاوتی را که دلايل جدايی را توضيخ دهد بيابم. "سازمان جمهوريخواهان" نه به استناد مواضع و مصوبات اتحاد بلکه با جملات کلی يا حمله به مواضع برخی افراد در درون اتحاد کوشيدند دلايل اين جدايی را توضيح دهند. کوششی که بحز طيف مخالفان اتحاد کمتر کسی را توانست قانع کند.

اتحاد جمهوری‏خواهان با هدف شکل دهی سازمانی متفاوت با ديگر سازمان‏ها، نوعی ديگر درسياست ورزی و اتحاد وسيعترين طيف‌های جمهوری خواهی تشکيل شد. در آستانه همايش ششم، اتحاد دشوارمی‌تواند از دستاوردهای خود در تحقق اين هدف بخصوص در يک سال اخير دفاع کند. بخش عمده فعالين اتحاد و نيروهای مخالف آن توجه خود را بر اختلافات سياسی- نظری درون آن دوخته‏اند و متناسب با موضع خود اين يا آن نظر فکری را مسبب اين عدم موفقيت می‌دانند. اما مگر تصميم بر اين نبود که اتحاد جمهوريخواهان ظرفی باشد برای گرايش های متفاوت جمهوريخواهی. اگر اين تصميم صحيح بوده و اجا خود را ميراث دار اين تصميم می‌داند، ديگر نمی‌توان وجود گرايش‌های سياسی - نظری متفاوت را عامل عدم موفقيت آن دانست.

در اين نوشته من به دو عامل که به نظرم مهمترين دلايل عدم موفقيت در تحقق اهداف تعيين شده توسط بنيانگذاران اتحاد جمهوری خواهان بوده است می‏پردازم.

عامل اول :"اتحاد جمهوری خواهان" يا يک‌ "سازمان جمهوری خواه منسجم"

دوازده سال پيش در جريان شکل گيری اجا دو نگاه متفاوت به نوع اين تشکل وجود داشت. نگاه اول خواهان شکل گيری تشکيلاتی منسجم، همفکر و کارآ از جمهوريخواهان بود و نگاه دوم خواهان تشکلی وسيع از نظرگاه های متفاوت جمهوری خواهی. اين دو نگاه متعلق به اين يا آن سمت گيری سياسی نبود. مدافعان هردو نگاه در درون گرايش‌های سياسی نظری اجا وجود داشتند.

استدلالهای نگاه اول روشن بود. يک سازمان منسجم متشکل از کسانی که با يکديگر همفکرند و قادراند در هر موقعيتی بسرعت موضعگيری کنند، اعضا آن در بحث های فرسايشی با يکديگر درگير نخواهند شد و سخنان اين يا آن فرد متعلق به گرايش اقليت در جامعه تصوير نادرستی از مواضع اين تشکل ايجاد نخواهد کرد. نگاه دوم نيز معتقد بود که سازمان‏های منسجم تا امروز کم نبوده اند. کشور ما نياز به يک تشکل مدرن همانگونه که نمونه‌های آنرا در اروپا و آمريکا می‏بينيم دارد. سازمانی گسترده با گرايش‏های متفاوت فکری و نظری. اين نگاه معتقد بود حتی آنان که تصورمی‌کنند ايده‌های منسجم و همسانی دارند معلوم نيست در چرخش‏های فردای سياسی با يکديگر هم موضع بمانند.

شکل گيری اتحاد جمهوريخواهان محصول غلبه نگاه دوم بود. اين فرم کار اميدی را بوجود آورد که در يک اتحاد وسيع می توان از ظرفيت های وسيعی در يک ظرف بزرگ در راستای جمهوری خواهی بهره برد. صدای شکل گيری اتحاد آنقدر وسيع بود که تا ايران هم طنين انداخت و عده ای را راهی نشست اول کرد. مطبوعات و خبرنگاران اين نشست و اين حرکت را پوشش دادند و زندگی آن را دنبال کردند. موفقيت اين اقدام بحث نگاه اول را برای مدتی کوتاه به عقب صحنه راند. ولی زمان زيادی لازم نبود که ديدگاهی که محصول سال‌ها کار سياسی تشکيلاتی در چارچوب سازمان های منسجم است بارديگر سر برآورد. سختی و پيچيدگی پيدا کردن مکانيزم زندگی نظرگاه های متفاوت در کنار هم، فرهنگ سياسی که تنها تجربه يک نوع ازکار حزبی را داراست، همه موانعی بودند در راه شکل گيری نگاه دوم.

پذيرش حضور گرايش‏های متفاوت در يک تشکيلات پيش شرط های نظری عملی معينی لازم دارد که ما در احزاب اروپايی شاهد آنيم. اولين اصل آنست که همه بدانند که حضور گرايش های متفاوت نقطه قوت تشکل است و نه مزاحم آن. گرايش‏های مختلف زمانی می‌توانند در يک سازمان باقی بمانند که احساس کنند کار مشترک برای آنان دست آورد است و نه اينکه حضور در اين تشکل، آنان را در پيش برد نظرشان محدود می سازد.

جدايی سازمان جمهوريخواهان از اجا با قصد شکل دهی يک سازمان منسجم صورت گرفت اما خيلی زود اختلافاتی جديد بين آنانی که خود را هم فکر می‌دانستند شکل گرفت. آن ها نتوانستند سازمان منسجم خود را ايجاد کنند. اختلافات و جدايی‏های درون اين سازمان نمونه روشنی از عدم امکان تحقق اين ايده بود. اين نگاه امروز در اتحاد خود را در اشکال ديگری بازتوليد نموده است. مباحث درونی، تداوم اين فکر را منعکس می‌کند. در اين مباحث چيزی که ديده نمی‏شود پذيرش نقاط قوت طرف مقابل است.

امروز در درون اجا کمتر کسی را می‌شناسم که از ايده جايگزينی يک تشکل وسيع با يک سازمان منسجم مستقيما دفاع کند اما در عمل کشش به سمت سازمانی منسجم خود را در زندگی اتحاد نشان می‌دهد: پيش گرفتن شيوه بی اعتبارکردن طرف مقابل و کسب هژمونی، کم رنگ شدن مرز مباحث درونی بين نيروهايی که در يک تشکل اند يا در سمت وحدت حرکت می کنند با مباحثی که با دشمنان و يا رقبای سياسی طرح می گردد، بکارگيری شيوه هايی نه برای کار مشترک بلکه برای مرعوب کردن و بزانو درآوردن طرف مقابل، طرح بحث وحدت نه به شکل يکی شدن دوجريان بلکه پيوستن يکی به ديگری و... همه اين شيوه‌ها در جهت دست يابی به يک سازمان منسجم صورت می گيرد حتی اگر کسی آن را صريحا بيان نکند.

عامل دوم: سياست ورزی با روش های نو

در آستانه تشکيل اتحاد جمهوريخواهان مقاله‏ای نوشتم با عنوان "رويای ديرينی را از سر گيريم". بيست و پنج سال پس از انقلاب تشکيلاتی در حال شکل گيری بود که خواهان سياست ورزی به گونه‌ای ديگر بود. موضوع تنها ارائه يک خط سياسی جديد نبود. گرايش‏های سياسی متفاوت قبلا هم در ميان نيروهای اتحاد وجود داشتند. اين بار اين تشکل می خواست با بهره گيری از مجموعه گرايش‌های سياسی، در عرصه های کلان جامعه تاثير گذارد، تشکلی که از محدوده خود و اطرافيانشان فراتر رفته و نيروی خود را برای تاثير گذاری بربيرون خود و درجامعه متشکل کند. بيست و پنج سال ما شاهد سازمان‏هايی بوديم که کارشان بحث با يکديگر و دادن اطلاعيه‌‌ بود، اطلاعيه هايی که هيچکس بجز اطرافيان، آن ها را نمی خواند. اتحاد ميخواست که از فعاليت در اين حوضچه‏های کوچک فراتر رود. سی ساله های دوران انقلاب پنجاه ساله شده بودند ونمی خواستند به فعاليت در محدوده‌های کوچک قناعت کنند. برای من شکل گيری اتحاد جمهوريخواهان ادامه رويای پيشينم بود: سياست ورزی از نوعی ديگر.

همايش اول اجا آسان شکل نگرفت. بخشی از بنيان گذاران اجا ادامه همان سياست ورزی به روش‌های پيشين را ترجيح می‌دادند. تمايل براين بود که در جلسه ای با شرکت چند ده تن شخصيت سياسی سازمان جديدی از نخبگان شکل گيرد که با موضع‏گيری‌های صحيح و دقيق خود بر حوادث سياسی کشور تاثير گذارد. همايش اول اجا با آن شکل حاصل يک کشاکش سنگين بر سر اين دو نوع سياست ورزی بود: به بيرون نگاه کنيم و با جامعه سياسی درگير شويم يا به مباحث درونی خود بپردازيم و اختلاف هايمان را اول حل کنيم و موضع گيری های خوبی اتخاذ کنيم. اجا موفق شد تا همايشی برگزار کند که در آن همه انرژی متوجه بيرون از تشکيلات شود، جدال بر سر اين يا آن جمله در اين يا آن سند مساله مرکزی نباشد و مباحث نظری چهره تشکل جديد را زير سوال نبرد. بيهوده نيست که مخالفين اين روش آنرا "نمايش" ناميدند.

طبيعی است کسانی که به سياست ورزی به شيوه ده‏ها سازمان موجود خو گرفته بودند موجود جديد را نپسندند و به عناد با آن برخيزند، آرزوی شکست آنرا کنند و در هر گام بگويند: که ما از اول گفته بوديم که تشکيلات غير منسجم راه بجايی نمی برد، ما از اول گفته بوديم که اتحاد فقط از طريق متحد شدن همان سازمان‌های قديمی عملی است. همايشی که بحث اصليش روی فرمول بندی‌ها نباشد که همايش نيست، آخر همايش که بخش عمده سخنرانی ها و توجه ها به روابط درونی نباشد که همايش نيست. همايش برای آنست که چند ده نفر دورهم بنشينند و يک بار ديگر مسائل درونی خود را حل کنند و عده ای هم بعنوان مهمان حضور داشته باشند و شاهد اين کشاکش ها باشند...".....

در تمام اين دوازده سال اين دو نگاه به سياست ورزی در اتحاد در کشاکش و کلنجار با يکديگر بوده اند. دو سال و نيم قبل در همايش پنجم، اجا بارديگر نشان داد که می‌تواند راه اوليه خود را پی‌گيرد. اتحاد نمايشی از حضور نيروهای مدافع تحول و اصلاحات در کشوررا بعنوان متحدين اجا ارائه داد. اجا بر ضرورت وحدت با ساير جمهوری‏خواهان و ادامه راه ده سال قبل خود پای فشرد. حضور بيش از سی جوان فعال عزمی بود برای بيرون آمدن از لاک سنی و ارتباط با نسل های ديگر فعالان سياسی.

امروز، در آستانه همايش ششم دوباره شاهد درگير شدن اتحاد بر سر فرمولبندی ها هستيم. مثال بارز آن همين بحث وحدت است. بيش از دو سال است که حرکت در سمت وحدت حول چند فرمول بندی متمرکز شده و پيش نمی‌رود. عده‌ای می‌گويند مبنای وحدت اصول مندرج در بيانيه اوليه اجا باشد و عده‌ای خود بيانيه اوليه اجا را مبنا می‌شناسند. عده‌ای می‌گويند ما با حکومت دينی مخالفيم و چشم اندازمان برای فردای ايران يک حکومت غير دينی است و عده‌ای ديگر می‌گويند ما چشم اندازمان برای آينده ايران گذار از جمهوری اسلامی به يک حکومت غير دينی است. تمايزی که اهميت پايه ای آن برای من بعنوان يکی از نزديک‌ترين حلقه‌ها به اين جريان غير قابل درک است. نمی‌دانم اتحاد چگونه می خواهد اين تمايز را برای مردم تشريح کند؟ جزاين که درهر دو اين نظرها غلو نمايد؟

ايميل ليست درونی اجا عرصه روشنی از اين کشاکش‌هاست. دوستی در يکی از ايميل‌ها نوشته بود گسترش رابطه ما با جوانان قدم بعديش آن بود که آنان در مباحث درونی ما شرکت کنند اما قطعا فضای حاکم برمباحث درون ايميل ليست به نزديکی بيشتر اين جوانان با ما منجر نمی‏‏شد. به او گفتم آن ايميل ليستی را که اين چنين، افراد را از اتحاد دورمی کند بايد بست.

مباحث سياسی آنگاه زنده و پوياست که با عمل واقعی درگير شود و حرکت بسازد. مباحثی که نهايتش نوشتن چند اعلاميه است، پايانی ندارد. حال اين اعلاميه ها با هر موضع گيری که باشد. زمانی که از حد اعلاميه فراتر نروند چه تفاوت عملی ميان موضع گيری های موجود وجود دارد؟ يکی در اطلاعيه اش انتقاد بيشتری طرح ميکند و ديگری کمترو هر دو هيچ اقدام عملی در سمت موضعی که گرفته اند نمی کنند.

از نظر من اهميت همايش ششم در اين نيست که فرمول بندی‌های اصلاح طلبانه در اسناد غليظ تر باشد يا فرمولبندی‌های تحول طلبانه. به اين ظرايف فقط اطرافيان توجه دارند. اهميت اين همايش درآن است که اجا به سوی سازمانی منسجم پيش می‌رود يا همچنان به دنبال تشکلی با طيف های گوناگون جمهوری خواهی است. به سوی رابطه گيری با دنيای سياسی بيرون از خود قدم برمی دارد يا همچنان گرفتارجمله بندی، فرمولبندی‌ و اختلافات درونی خود است. آيا اتحاد بار ديگر پی گيررويای دوازده سال پيش خود خواهد بود يا آخرين ميخ های تابوت را بر آن رويا خواهد کوبيد.

اگر کسانی فکر کنند که در صورت شکست اتحاد می‌توانند اين اهداف را در تشکل ديگری پی گيرند بايد بگويم کاری را که پنجاه‏ ساله‌ها نتوانستند انجام دهند، شصت و پنج ساله‌ها قطعا نمی‏توانند.

مريم سطوت


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016