شنبه 2 اسفند 1393   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


خواندنی ها و دیدنی ها
پرخواننده ترین ها

بە مناسبت روز جهانی زبان مادری، مختار کریمی

- زبان نە تنها ابزار ارتباط ميان انسانهاست، بلکە مهمتر از آن نمايانگر فرهنگ مردمانی است کە بە آن تکلم ميکنند. زبان بخش مهمی از هويت انسان است، دنيای اورا منعکس می نمايد و تاريخ اورا تشريح ميکند.

- زبان هورامی(اورامی) يکی از زبانهای کردی است کە مورد تهاجم سياست زبان کشی حکومتهای اشغالگر مرکزگرا قرار گرفتە است. اين زبان نە تنها کهن ترين زبان نوشتاری و گفتاری کردهاست، بلکە يکی از قدتميترين زبانهای ايرانی است. زبان هورامی با وجود جايگاه ويژە تاريخی و ادبی و قدمت هزاران سالە، امروز از ستم دو گانە زبانی رنج ميبرد.

- يونسکو(UNESCO) کاراترين اسباب نابودی زبانها را در بکار گيری سياستهای غلط و نا عادلانە فرهنگی و انکار وجود و جايگاە اجتماعی اين زبانها از جانب دولتهای اقتدارگر و شوينيست می بيند.

بر اساس گزارش يونسکو(UNESCO) از حدود ۶۰۰۰ زبانی کە هنوز وجود دارند، بيش از نيمی از آنها در معرض نابودی قرار دارند. هر دو هفتە يکبار زبانی از بين ميرود. اسامی ۲۴۷۴ زبان در اطلس يونسکو وجود دارند کە خطر انقراض آنها را تهديد ميکند. اسامی ۲۳۰ زبان در اين اطلس ذکر شدەاند کە از سال ۱۹۵۰ تا کنون منقرض شدەاند. تنها در فاصلە ۳ نسل گذشتە ۲۰۰ زبان بە کلی نابود شدەاند. خطر انقراض ۱۷۰۰ زبان بسيار جدی است. بيش از ۶۰۰ زبان کاملا بە حاشیە راندە شدەاند و و هيچ کاربرد ادبی و نوشتاری ورسانەای ندارند. بيش از نيمی از ۶۰۰۰ زبان نامبردە زبانهای متعلق بە اقليتهايی هستند کە تعداد گويشوران آنها کمتر از ۱۰۰۰۰ نفر بی باشند. يونسکو کاراترين اسباب نابودی زبانها را در بکار گيری سياستهای غلط و نا عادلانە فرهنگی و انکار وجود و جايگاە اجتماعی اين زبانها از جانب دولتهای اقتدارگر و شووينيست می بيند.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


وجود بالاترين تعداد زبانها در تاريخ جهان مربوط بە دوران قبل از پيدايش استعمار جهانی در آفريقا و آسيا و آمريکای لاتين و .... يعنی در قرن ۱۵ ذکر شدەاست. با شروع و استيلای استعمارگران در مناطق نامبردە تحميل زبانهای استعمارگران و بە حاشیە راندن زبانهای محلی نيز آغاز ميشود. اين سياست زبان کشی تدريجی بعدها الگوی ناميمون دولتهای نوپا (عراق و سوریەو ....) و کشورهای اشغالگر مرکزگرای منطقەی(ترکیە و ايران و...) نيز شد. زبانهای کردی و آذری و بلوچی و.. از جملە زبانهايی بودند کە قربانی اين سياست پليد زبانکشی (Linguicide) استعماری شدند.
زبان هورامی(اورامی) يکی از زبانهای کردی است کە مورد تهاجم سياست زبان کشی حکومتهای اشغالگر مرکزگرا قرار گرفتە است. اين زبان نە تنها کهن ترين زبان نوشتاری و گفتاری کردهاست، بلکە يکی از قدتميترين زبانهای ايرانی نيز هست. زبان هورامی با وجود جايگاه ويژە تاريخی و ادبی و قدمت هزاران سالە امروز از ستم دو گانە زبانی رنج ميبرد. کهن ترين سند نوشتاری کردستان قبالهای هورامان هستند کە بە زبان هورامی و بيش از ۲۱۰۰ سال پيش نگاشتە شدەاند. اين اسناد هم اکنون در يکی از موزەهای آثار تاريخی لندن نگهداری ميشوند. کتاب مقدس پيروان آيين يارسان و کاکەايها(سرانجام) بە زبان هورامی مرقوم شدەاست. آيين يارسان آيين کهن کردها قبل از حملە اعراب بە اين مناطق بودە است. حملە اعراب و کشتارهای خونين آنها برای اولين بار بە زبان هورامی نگاشتە و بر جای ماندەاست. اين قتل عامها در اشعار زير منعکس گشتەاند:

هۆرمزگان ڕمان، ئاتران کوژان
وێشان شاردەوە گەورەی گەورەکان

زورکاری ئارەب کردنە خاپوور
گونا و پاڵەی هەتا شارەزوور

شەن و کەنيکا وە ديل بشينا
مەرد ئازا تليا وەڕووی هونيا

ڕەوشی زەدەشت مانۆوە بێ کەس
بەزيکا نيکا هورمز و هيچ کەس

ترجمه فارسی:
معابد ويران و آتش ها خاموش شدند
بزرگ بزرگان خود را مخفی نمودند

اعراب ظالم ويران کردند
روستای پاله را تا شهرزور

زنان و دختران را به بردگی بردند
مردان دلير در خون غلتيدند

آيين زرتشت بی سرپرست ماند
ديگراهورامزدا به هيچکس ترحم نکرد

دکتر محمد معين، مولف واژەنامە فارسی (فرهنگ معين) دربارە زبان هورامی چنين می نويسد: " برای آشنايی بيشتر با زبان پهلوی باستان زبان کردی اورامی يک منبع مهم است. پهلوی با وزنی بخصوص و همانند گورانی خوانده ‌شده است وگاهی آن را پهلوی وبرخی اوقات آن را اورامه، اورامن و اورامنانيان ميگفته اند.
شايد برای دريافت اين موضوع که، اورمنان، همان گونه‌ی فارسی (هورامه نان) اورامی است و با واژه‌ی (هه ورامان) يکی است، به تلاش چندانی نياز نباشد. هورامه‌نان – هورامانان = هور + امان (امدند) + آن – زمان طلوع خورشيد. همچنان که می‌گويند: (به يانيان) بامدادان، (ئيواران) زمان عصر".
حسن عميد گردآورندە واژەنامە فارسی(فرهنگ عميد) نيز در مورد پيشينە زبان هورامی چنين اظهار نظر می کند: " اورامان، اورامين، اورامە، يکی از آهنگهای قديم موسيقی، يکی از آهنگهای فارسيان کە اشعار آنرا بە زبان پهلوی يا لهجەهای محلی فهلويات ميخواندند.
لحن اورامين و بيت پهلوی
زخمە رود و سماع خسروی (بندار رازی)."
زبان هورامی با وجود جايگاه ويژە تاريخی و ادبی و قدمت هزاران سالە، امروز از ستم دو گانە زبانی رنج ميبرد. از يک سو همزمان با ديگر زبانهای کردی مورد تهاجم سياست زبانکشی شوونيستهای مقتدر مرکزگرا قرار گرفت، و از سوی ديگر حداقل مورد بی مهری حکومت محلی اقليم جنوب کردستان(کردستان عراق) و يک سری از احزاب شرق کردستان(کردستان ايران) قرار گرفتە و از دادن هر گونە امکانات رشد و شکوفايی بە اين زبان ديرنیە آگاهانە دريغ می ورزند. بعضی از اين جريانات پا را از اين فراتر گذاشتە و با تمام قوا بە ضديت با اين زبان پرداختە و از زدن انگهای بيشرمانە و شووينيستی بە فعالين ادبی هورامان خودداری نمی کنند. هشدارهای محافظين دلسوز اين زبان در مورد خطر انقراض،مبارزە مدنی فعالين فرهنگی هورامان، جمع آوری طوماری با امضای نزديک بە ۱۴۰۰ روشنفکر و انجمنهای گوناگون کردی و تقديم آن بە پارلمان محلی جنوب کردستان، درخواست آموزش بە زبان هورامی در مدارس ابتدايی هورامان و امکان آموزش آن زبان در اماکن ديگر برای هورامی زبانان، تقسيم عادلانە امکانات ميديايی(رسانەايی) و... تاکنون بی جواب ماندەاند.

اهميت و جايگاە زبان مادری
زبان نە تنها ابزار ارتباط ميان انسانهاست، بلکە مهمتر از آن نمايانگر فرهنگ مردمانی است کە بە آن تکلم ميکنند. زبان بخش مهمی از هويت انسان است، دنيای اورا منعکس می نمايد و تاريخ اورا تشريح ميکند. زبان پديدەای است زندە و با گويشورانش زندگی می کند. در شناخت محيط پيرامون و پديدەهای اجتماعی و طبيعی و درک اين پديدەها، يار و ياور آنهاست. زبان همچنين افزار بيان احساسات و عقايد و افکار انسانهاست. تمام معانی،ارشهای اجتماعی و ثروت و سامان معنوی جامعە بشری چە نوشتاری، چە گفتاری از طريق زبان از نسلی بە نسلی ديگر منتقل ميشوند. تاريخ جوامع و تمام دستآردهای فرهنگی، اجتماعی، تکنيکی و... با زبان نگاشتە شدە و بە نسلهای آيندە منتقل ميشوند.
مادر از طريق زبان احساسات و مهر پاکش را نسبت بە نوزادش بيان نمودە و اورا با کمک زبان نوازش و پرورش ميکند. نوزاد هم از راە زبان بە معنی پديدەها پی می برد و آنهارا درک می کند و بە موجودی اجتماعی تبديل می شود. از همين منظر است کە زبان مادری اهميت پيدا کردە، بە جزء لاينفک هويت انسان مبدل گشتە و حفظ و شکوفايی آن ضرورت می يابد و بە وظيفەی عاجل همە انساندوستان و آزاديخواهان و دمکراتها و عدالت جويان تبديل گشتەاست. قصور از اين وظيفە با هيچ مستمسکی توجیە پذير نيست.
بە اعتقاد يوهان آموس کومنيوسی، کە در عرصە علوم تربيتی،در سطح جهان صاحب نظر بودە و بە پدر آموزش و پرورش نوين شناختە شدە، آموزش در مدارس حداقل تا سن ۱۲ سالگی بايد بە زبان مادری باشد. نە تنها کومنيوسی، بلکە ديگر روانشناسان و زبانشناسان شهير جهان در پی تحقيقات علمی خود ثابت نمودەاند کە بچەها تا سن ۱۲ سالگی در دوران سرنوشت ساز پروسە شناخت جهان پيرامون، اجتماعی شدن(socialization) و انطباق بە سر می برند. اين پروسە با يادگيری زبان مادری آغاز گشتە، قوام می يابد و شکل گيری سيستم فکری را بە دنبال دارد. بر اساس اهميت اين ويژەگيها برای رشد طبيعی و شکل گيری سالم شخصيت بچە، حقوقدانان و مدافعين حقوق بشر بر آموزش و پرورش بە زبان مادری تاکيد می کنند و اين حق را از حقوق اولیە و بلامنازع بشر ميدانند. اين حق در معاهدات تکميلی اعلامیە جهانی حقوق بشر نيز گنجاندە شدەاست. يونسکو نيز هر سال در۲۱ فوریە، کە بە روز جهانی زبان مادری نامگذاری شدە، بر اين اصل تاکيد می کند، و از مسئولين مملکتی، بخصوص در کشورهای چند زبانە، درخواست گنجاندن اين اصل را در قانون اساسی خود مرتب يادآوری می کند.

آسيب شناسی زبانهای در حال انقراض
در جامعەشناسی زبانی (sociolinguistics)، زبانهای آسيب پذير بە زبانهايی گفتە ميشود کە در مراکز آموزشی، بە عنوان زبان مادری آموختە نمی شوند و بە اين زبانها هم آموزش دادە نمی شود. در همچو سيستمی، زبان مادری در اثر سياست ناعادلانە زبانی و گاها سياست شووينيستی زبانی، بە حاشیە راندە ميشود. و حتی هر نوع بکارگيری اين زبان جرم محسوب شدە و عواقب جنايی در پی دارند. در نتيجە از گويشوران آن بە مرور زمان کاستە ميشود، والدين آموزش اين زبان را بە نسل آيندە منتقل نمی کنند، بچەها هم اين زبان را بە حساب زبان مدری خود نمی گذارند. در صورت ادامە وضع بە همين منوال، زبان مادری بعد از يک نسل منقرض خواهد شد. اين سياست ضد بشری از جانب شووينيستهای ترک دها سال در ترکیە علیە بکارگيری زبان کردی کرمانجی استعمال ميشد و هنوز بە درجاتی ديگر ادامە دارد. ولی خوشبختانە مبارزات پيگير ۳ دهە اخير کردهای شمال کردستان نە تنها از انقراض زبان کردی کرمانجی جلوگيری کرد، بلکە اين زبان جان تازەای نيز بە خود گرفتەاست.
يونسکو در اطلس زبانهای خود(UNESCO Atlas of the World’s Languages in Danger ) بە تفصيل پروسە آسيب شناسی زبانهارا ردەبندی کردەاست کە نگارندە بە اختصار بە آنها اشاراتی می کند:
۱... زبان محفوظ (safe): اين زبان بدون هيچ گونە مانعی از نسلی بە نسلی ديگر منتقل شدە و در همە عرصەهای زندگی روزمرە، اعم آموزشی و رسانەای و غيرە.... بکار گرفتە می شود.
۲.. زبان آسيب پذير(vulnerable): هر چند اين زبان گويشوران زيادی دارد و شفاها از نسلی بە نسل ديگر منتقل می شود، ولی زبان آموزشی و اداری نيست و کاربرد رسانەای محدودی دارد، مثل زبانهای کوردی در زمان حکومت بعثيها در عراق و در زمان حکومتهای شاە و شيخ در ايران.
۳.. زبان آسيب ديدە (definitely endangered): اين زبان در زندگی روزمرە و خانوادە بە عنوان زبان مادری از جانب والدين بە بچەها آموختە نمی شود و بچەها هم آن را بە عنوان زبان مادری خود قلمداد نمی کنند.
۴.. زبان بشدت آسيب ديدە (severely endangered): گويشوران اين زبان تنها کهنسالان می باشند. نسل معاصر تا حدودی آن را می فهمد ولی با آن تکلم نمی کند و بە نسل بعدی هم منتقل نميکند.بچەها هم فقط زبان تسلط يافتە قدرت حاکم را فرا می گيرند.
۵.. زبان در حال زوال (در حال مرگ) (critically endangered): اين زبان گويشوران بسيار محدود و کهنسالی دارد، کە حتی بە اين زبان تسلط کامل هم ندارند.
۶.. زبان منقرض شدە( مردە) (extinct): اين زبان بطور کامل منقرض شدە و هيچ گويشوری ندارد.
ردەهای ۲ تا ۵ جزء زبانهای تهديد بە انقراض شمردە ميشوند.

عوامل تضعيف و زوال زبانها
بر اساس تحقيقات (Cambridge Handbook of Endangered Languages) ۴ عامل موثر موجب تضعيف و انقراض زبانها ميشوند.
۱.. رويدادهای فاجعەآميز طبيعی، مثل زمين لرزە، سونامی، گرسنگی و شيوع بيماريهای فراگير کە در مدت زمانی کوتاە موجب مرگ دستە جمعی همە يا اکثريت قريب بە اتفاق ساکنان يک منطقە ميشوند.
۲.. جنگ و نسل کشی برنامەريزی شدە (ژنوسايد)
۳.. فشار و سرکوبهای علنی و خشن ملی گرايان افراطی و شووينيست، و يا بکارگيری سياستهای از قبل برنامەريزی شدە، بە قصد تحليل تدريجی زبانهای غيردولتی در کشورهای چند زبانە.
۴.. تقويت آگاهانە و همە جانبە زبان تسلط يافتە ملت حاکم با بکار گيری همە امکانات سياسی، اقتصادی، اداری، فرهنگی و آموزشی، رسانەای و غيرە.... برای رشد آن زبان، و بە حاشیە راندن زبانهای اقليتهای غير حاکم و محروم کردن آنها از اين امکانات.

مختار کريمی


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016