دوشنبه 9 آذر 1394   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
16 اردیبهشت» جنگی در گستره جهانی برای "سهمی" سترگ‌تر، بهروز آرمان
پرخواننده ترین ها

قراردادهای جدید نفتی جهان سومی‌اند و هيچ رشدی برای کشور ايجاد نخواهند کرد، بهروز آرمان

بهروز آرمان
قاجارها و پهلوی‌های دست‌نشانده نیز قراردادهای نفتی را محرمانه نکردند، اما بعد از انقلاب قراردادها محرمانه شد. آماج قرادادهای تازه در ایران نیز که کمابیش رونمایی شده‌اند، تداوم افتصاد تک‌محصولی - نفتی گذشته و تثبیت نظام سراسر فاسد کنونی برای چند دهه است. این پیمان‌نامه‌ها از پیمان‌نامه‌های نفتی عراق اشغال‌شده کپی‌برداری شده‌اند. سرکوب و کشتار ددمنشانه‌ی نیروهای ملی و دمکرات در ایران و منطقه را نفت‌خواران پنهان در پشت این پیمان‌نامه‌های بی‌دادگرانه سامان می‌دهند

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


بزرگترين نقطه تاريک در تاريخ نفت جمهوری اسلامی

قاجار و پهلوی قراردادهای نفتی را محرمانه نکردند، اما بعد از انقلاب قرادادها محرمانه شد. در حالی که قراردادهای نفتی بعد از انقلاب محرمانه شده، قاجارها از رو کردن قرارداد نمی ترسيدند و در زمان پهلوی هم نمی ترسيدند قرارداد را رو کنند و در مجلس تصويب می شد، اما بعد از انقلاب، بيع متقابل را محرمانه نگه داشتند. اين «بزرگترين نقطه تاريک در تاريخ نفت جمهوری اسلامی!!!» خواهد بود و آيندگان خواهند پرسيد اين چه حکومت اسلامی بود که چنين امر مهمی در آن محرمانه بود، درحالی که پيش از انقلاب، جزئيات قرارداد به تصويب مجلس میرسيد؟ ... مجلس که قراردادها را نمی بيند و سازمان برنامه هم مواد قرارداد را از وزارت نفت دريافت می کند و همان را به قانون تبديل کرده و وزارت نفت قانونی را که خودش پيشنهاد داده اجرا می کند و همه چيز مانند بازی کودکان شده، به اين دليل که متولی مشخصی وجود ندارد

می خواهند توله گرگ ها را در دامان گرگ ها شکل دهند

تا زمانی که برنامه توسعه و توليد از مخازن به دست مهندسان ايرانی طراحی نشود و حق وتو با آنان نباشد، توليد صيانتی اتفاق نخواهد افتاد، زيرا شرکت های خارجی می گويند ما سرشير مخزن را برمیداريم؛ و يک مخزن مرده تحويل صاحبش می دهند ... (با قراردادهای جدید نفتی) خودمان يک شرکت ايرانی را در دامن يک شرکت خارجی پرورش خواهيم داد که سرريزی برای شرکت ملی نفت نخواهد داشت ... از زمان دارسی تا الان با گرگ های بين المللی به نام نفتی بين المللی درگير بوده ايم و حالا می خواهيم شرکت هايی را در دامان اين گرگ ها شکل دهيم که نتيجه آن اين خواهد بود که در آينده با تعدادی توله گرگ (بخوان ریزه خواران محلی کنسرن های نفتی با نام مستعار «بخش خصوصی») رو به رو می شويم. اين ها (کنسرن های نفتی) در خواب هم نمی ديدند که در ميادين نفتی ايران به روی آنها باز شود و تنها تحريم مانع بود، ولی با فرض رفع تحريم ها، نبايد امتيازات اضافه به آنها داد ...

قراردادهای نفتی متولی مشخصی برای بررسی و تصويب ندارند

خارجیها را استخدام کنيد و از آنها مشاوره بگيريد، چرا که بهترين مشاوران بازنشسته از شرکت های بزرگ خارجی حاضرند برای شما کار کنند و اگر باور نداريد که خود ما بلد هستيم، به آنها روزی ده هزار دلار پرداخت کنيد تا بيايند، اما او اجير شما باشد و از دانش او استفاده کنيد. اگر تجهيزات میخواهيد، آنها را بخريد چرا که تحريم نخواهيد بود، کما اينکه شرکتهای بزرگ نفتی هم تکنولوژی را توسعه نمی دهد بلکه آن را می خرد و ما هم می توانيم تکنولوژی را از توسعه دهندگان تکنولوژی در دنيا بخريم. اگر ما آن شرکت خصوصی را که بتواند وارد همکاری شود داريم و خود آن شرکت ايرانی که لابد پول هم دارد و فرماندهی هم بلد است، چرا کار را برعهده بریتیش پترلیوم یا قراردادهای جدید نفتی بگذاریم؟ وقتی میگوييم چنين شرکتی (همانا ریزه خواران محلی کنسرن های نفتی با نام مستعار «بخش خصوصی» یا به گفته ی نویسنده «توله گرگ ها») وجود ندارد، پس معلوم است اين شرکت ها قرار است در آينده راه بيفتند و مديران قبلی و جديد شرکت ملی نفت، خارج شوند و شرکت تأسيس کنند که اين شرکت ها قطعاً به توانايی ملی و فرهنگ مقاومت در بدنه صنعت نفت آسيب خواهند زد و آن را نابود خواهند کرد ... آيا شل که هفت ميليارد دلار پول میآورد، حاضر خواهد بود مديريت را به يک ايرانی که معلوم نيست از کجا آمده و چه سوابقی دارد واگذار کند؛ همه اين حرفها برای اين است که اين قرارداد به تصويب برسد و نوعی ظاهرسازی است، اگرچه نيازی هم به اين ظاهرسازی نيست و قراردادها چون متولی مشخصی برای بررسی و تصويب آنها وجود ندارد به راحتی اجرا خواهند شد

به بهانه مخازن مشترک، بار زيادی بر گردن اقتصاد ملی می گذارند

اقتصاد خرد و کلان و سياست داخلی و خارجی و امثال آن به طورکلی مديريت ريسک است. صنعت نفت ريسک بالايی دارد و برای مديريت اين ريسک به دانش بالايی نياز دارد و تا اين ريسک را نپذيريد، بدانيد که رشد نخواهيد کرد هر قراردادی را ديديد که ريسک آن به گردن شرکت خارجی افتاده، بدانيد قرارداد جهان سومی است و هيچ رشدی برای کشور ايجاد نخواهد کرد ... عده ای که از مخازن چيزی نمیدانند میگويند بايد پنج ميليون بشکه در روز نفت توليد کنيم اما مهندسان مخزن میگويند منابع ما ظرفيت توليد سه ميليون بشکه در روز را دارند و در صورت توليد ببشتر ضربه خواهند خورد. مهندسان ايرانی جنگيدند تا خارجیها بپذيرند به ميادين نفتی گاز تزريق کنند. می گويند چون مخازن مشترک را همسايگان بردند، همه چيز را بدهيد خارجیها در قراردادها ببرند و به بهانه مخازن مشترک، بار زيادی بر گردن اقتصاد ملی میگذارند، اما هيچکس پاسخ نمیدهد که در وزارت نفت چه تمهيدات حقوقی و فنی درباره ميادين مشترک انديشيده شده است

برگرقته از استاد اقتصاد انرژی ایران - با ویرایش
خبرگزاری فارس – استاد برجسته اقتصاد انرژی مطرح کرد ۲۹.۰۸.۱۳۹۴


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016