گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
15 بهمن» چرا نقد عباس عبدی به هاشمی رفسنجانی منطقی نیست؟13 بهمن» نقد عباس عبدی بر سخنان هاشمی رفسنجانی
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! وحدتی که صفرا فزود، عباس عبدیاعتماد ـ باید شکرگزاری کرد که اصولگرایان محترم به خوبی و خوشی به لیست واحدی رسیدند و وحدت را سرلوحه فعالیت سیاسی انتخاباتی خود قرار دادند، با این هدف که در انتخابات پیروز خواهند شد. این استدلال از آنجاست که همواره گمان کردهاند، شکست آنان به دلیل تنوع و فقدان وحدت میان آنان بوده است. این گزاره نادرست میان اصلاحطلبان هم رواج دارد و برخی بر این گمان هستند که اگر در فلان انتخابات تعداد نامزدهایشان کمتر بود و وحدت میداشتند، حتما پیروز میشدند! در حالی که لزوما چنین نیست. زیرا آرای انتخاباتی در ایران به این شکل نیست که اگر کسی کنار برود آرای او به حساب فرد دیگری که موردنظر اوست واریز خواهد شد. به علاوه اگر تنوع نامزدها را کنار بگذارند، نامزدی که نماد وحدت است، مجبور است در برنامههای خود تغییر ایجاد کند و همین کار موجب تحول در پایگاه مخاطبانش و در نتیجه در آرای او خواهد شد. از این پرسشها مهمتر این است که چرا توضیح نمیدهند که وحدت مورد نظرشان شکل نگرفته؟ آیا قدرتطلبیها و مسائل شخصی را باید عنصر اصلی دانست یا عوامل ریشهایتری وجود دارد؟ این مطالب به معنای آن نیست که وحدت لازم نیست، اتفاقا وقتی که برمبنای زمینههای عینی است بسیار هم خوب است.
ولی وحدت شکلی و صوری نه تنها کمکی به هر دو جناح و در این انتخابات خاص به اصولگرایان نمیکند، بلکه برای آنان ضرر هم دارد. هرچند این مساله در این انتخابات برای اصلاحطلبان کاملا برعکس و وحدت برای آنان مفید است. نحوه برخورد آنان با دولت آقای روحانی به کلی با یکدیگر مغایر است. حتی در مورد برجام نیز بعضا در دو قطب مخالف یکدیگر بودند. مواضع آقای ابوترابی را با پایداریهای موجود در لیست مقایسه کنید. در مورد دولت احمدینژاد که شکاف اعضای لیست خیلی بیشتر است. برخی اعضای دولت وی و پایداری هستند، برخی نیز در نقطه مقابل آنان قرار دارند. جالب اینکه مواضع آنان نسبت به آقای هاشمی و نیز اصلاحطلبان هم به کلی با یکدیگر فرق دارد. بنابراین وحدت مذکور بر پایه نقاط مشترک و امور ایجابی بنا نشده است. ولی این وحدت برمبنای سلبی نیز قرار ندارد. اگر منظورشان، خطر اصلاحطلبان باشد، در این صورت باید برای آنان متاسف بود که با وجود داشتن تمامی ابزارهای قدرت و نیز پس از رد صلاحیت چند رده از نیروهای اصلاحطلب، هنوز هم برای شکست دادن طرفِ مقابلِ خود نیازمند لیست واحدی هستند. این تعبیری جز اعلام شکست ندارد. بعلاوه حضور اصلاحطلبان و اعتدالیون چه خطری برای امثال آقای آلاسحاق یا ابوترابی و امثال آنها دارد؟ در حالی که لیست اصلاحطلبان از هر دو حیث وحدتِ ایجابی و سلبی وضعیت بهتری نسبت به لیست اصولگرایان دارد، زیرا در مورد مسائل کلی پیشگفته اختلافنظرهای آنان بسیار کم است و به نوعی با یکدیگر شبیه هستند و از حیث سلبی هم آنان در برابر شدیدترین رد صلاحیتها قرار گرفتهاند و برای حفظ موجودیت خود چارهای ندارند که فقط یک لیست بدهند. از سوی دیگر آنچه اهمیت دارد، این است که رایدهندگان اصولگرا هیچ دلیلی نمیبینند که به افراد متضاد موجود در لیست ائتلاف رای دهند. چون نه وحدت ایجابی با آنان دارند و نه وحدت سلبی آنان را کنار یکدیگر جمع کرده تا خطر مشترکی را به آنان گوشزد کند. از این رو لیست واحد اصولگرایان موجب ریزش آرای آنان خواهد شد و چه بسا به نفع لیست اصلاحطلبان نیز تمام شود. در حالی که اگر چند لیست داشتند، از یک سو دوگانه اصولگرا و اصلاحطلب را ایجاد نمیکردند و از سوی دیگر امکان رای دادن به نامزدهای متنوع را فراهم میکردند. به طوری که این پراکندگی اگر به ضرر خودشان باشد، حداقل به نفع اصلاحطلبان نیز نباشد. Copyright: gooya.com 2016
|