چهارشنبه 4 فروردین 1395   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
19 اسفند» خاك بر سر روشنفكرى كه شما منتقدش باشيد! ف.م.سخن
3 اسفند» روشنفكران و انتخابات پيش رو
پرخواننده ترین ها

شكست مقابله با عمليات تروريستى در اروپا؛ چه بايد كرد؟

muslim-immig1121.JPG

ویژه خبرنامه گویا ـ ف. م. سخن

انفجارهاى بروكسل يك بار ديگر نشان داد كه دستگاه هاى امنيتى غرب، در رو در رويى با تروريست هاى مسلمان، موفقيت چندانى ندارند. به يقين مى توان گفت كه انفجارهاى بروكسل، آخرين اقدام وحشت آفرين تروريست هاى مسلمان نخواهد بود و ما باز شاهد وقوع چنين حوادث تلخى در كشورهاى اروپايى خواهيم بود.

موضوع «دمكراسى» و «آزادى» در كشورهاى غربى، امروز در تضاد آشكار با «امنيت» اين كشورها قرار گرفته است. دولت هاى غربى با دو بحران همزمان رو به رو هستند: بحران امنيتى كه تروريست هاى مسلمان به وجود مى آورند و بحران سياسى كه دست راستى هاى افراطى غرب به آن دامن مى زنند. اين دو ايجاد كننده ى بحران، در رابطه ى مستقيم و تنگاتنگ با هم عمل مى كنند. اولى، امنيت را با سوءاستفاده از آزادى ها و حقوق انسانى موجود در كشورهاى غربى از بين مى برد و دومى خواهان برقرارى امنيت كامل با محدود كردن شديد آزادى و زير پا گذاشتن حقوق انسانى اتباع خارجى است.

به دنبال هر عمل گروه اول، گروه دوم بر تعداد هواداران اش افزوده مى شود و به شكلى حق به جانب، خواهان محدود كردن آزادى ها و حقوق انسانى موجود براى ايجاد امنيت بيشتر مى گردد.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


دولت هاى غربى اما تلاش مى كنند تا حدِّ ميانه را نگه دارند و نه به اولى و نه به دومى اجازه ى رشد و موفقيت در رسيدن به اهداف شان ندهند. به عبارت ديگر، براى حفظ توامان آزادى و امنيت، حد تعادلى به وجود آورند. اين سياست موفق نيست و موفق هم نخواهد بود. ما سعى خواهيم كرد در اين مطلب كوتاه، علل عدم موفقيت دولت هاى غربى را -كه به خاطر روش كار و چگونگى عملكرد آن هاست- بيان كنيم.

دولت ها و دستگاه هاى امنيتى غرب، بايد زاويه ى نگاه شان را به موضوع آزادى و امنيت ملى تغيير دهند. براى چنين كارى، پيش از هر چيز، نياز به «شناخت دقيق پديده ى تروريسم اسلامى و تروريست هاى مسلمان» هست. بديهى ست كه كشورهاى غربى از معلومات و دانش متخصصان اسلام شناس و خاورميانه شناس و كشورهاى اسلامى بهره مى برند و با در نظر گرفتن خصوصيات فرهنگى و اخلاقى و رفتارى مسلمانان -چه مسلمانان ساكن در كشور هاى خودشان و چه مسلمانان ساكن در كشورهاى غربى- برنامه ريزى هاى لازم را انجام مى دهند. اما آن چه تا كنون رخ داده نشان مى دهد كه معلومات اين متخصصان كافى نيست، و يا اگر هم كافى ست، بيشتر كتابى ست، و به دست آمده از بطن اجتماع مسلمانان نيست. دستگاه هاى امنيتى غرب بايد كسانى را به خدمت گيرند كه شناخت واقعى و نه كتابى از جامعه ى مسلمانان دارند و به ظرائف ايده ها و انديشه ها و خصائل آن ها آشنا هستند.

كسانى كه اين شناخت را دارند مى دانند كه ترور يا به زبان اسلامى، ارهاب، كه همان ايجاد وحشت در دل دشمنان اسلام است، بخشى از آموزه هاى دين اسلام است و فرقى هم در اين زمينه ميان اسلام عربى و غير عربى نيست. جايى كه مسلمانان قدرت داشته باشند، به هر طريق ممكن و با استفاده از آموزه هاى اسلام حكومتى، مخالفان اسلام را سركوب مى كنند كه اين سركوب هم توام با ايجاد وحشت است. جايى هم كه قدرت نداشته باشند، ابتدا با مظلوم نمايى و بعد با ايجاد وحشت به طرق مختلف، مثلا همين انفجارهاى كور و كشتارهاى كور، زهر خودشان را به دشمنان اسلام مى ريزند و يك قدم به هدف خود كه ايجاد تزلزل در دل دشمن است نزديك مى شوند. در اين جا و هر جاى ديگر كه از «دشمنان اسلام» سخن مى گوييم، نسبتى ست كه «مسلمانانِ به دنبالِ قدرت»، به تمام مخالفان خود مى دهند حتى اگر اين مخالفان، مسلمان تمام و كمال باشند.

هم مسلمانان صاحب قدرت و هم مسلمانان به دنبال قدرت، وجه مشترك شان دروغ گويى و استفاده از هر وسيله ى مشروع و نامشروع براى رسيدن به هدف است. دروغ گويى اگر چه در اسلام حرام است و گناه بزرگ شمرده مى شود، اما اين فعل حرام و گناه بزرگ، با شرط و شروطى، نه تنها از حالت حرام و گناه در مى آيد بلكه واجب و لازم هم شمرده مى شود. واجب ترين و پسنديده ترين نوع دروغ از ديدگاه اسلام، دروغ گفتن به دشمنان اسلام است.

مسلمانان به دنبال قدرت، كه معمولا از بخش سركوفت خورده و پر از عقده ى جوامع مسلمان بر مى خيزند و مى خواهند ضعف امروز و ديروز خود را با قدرتى كه در آينده خواهند يافت جبران كنند، متخصص در دروغ گويى اند و چنان ماهرانه اين كار را انجام مى دهند كه تشخيص آن حقيقتا كارى دشوار است كه شايد حتى دستگاه هاى مدرن دروغ سنج را نيز فريب بدهد. علت مهارت دروغ گفتن در مسلمانان، محدوديت هايى ست كه هم از نظر مذهبى و هم از نظر خانوادگى و اجتماعى و سياسى داشته اند و دروغ براى آن ها گريزگاه يا مسير فرار از دست اين محدوديت ها بوده است. به عبارتى مسلمانان بزرگ شده در جوامع محدود از نظر اجتماعى و سياسى، در اين زمينه مهارت كامل پيدا مى كنند و ضمن پنهان كردن چهره ى واقعى خود، از خود چهره اى كاملا متفاوت نشان مى دهند.

هنر ديگر مسلمانان به دنبال قدرت، شقاوت و بى رحمى تمام و كمال است و اين هم اتفاقا از آموزه هاى دينى آن ها نشات مى گيرد و عمل به آن كاملا اسلامى و منطبق با شرع دانسته مى شود.

ايمان به خدا و آخرت، و نصيب بردن از مزاياى بهشت، مسلمانان به دنبال قدرت را به موجوداتى كاملا خونسرد، بى رحم و بى عاطفه نسبت به موضوعات زمينى، و نترس تبديل مى كند. آن ها به اين شعار قرآنى خمينى معتقدند كه چه بكشند و چه كشته شوند پيروزند.

صفات غير انسانى مسلمانان به دنبال قدرت بيش از اين هاست كه در اين يادداشت كوتاه نمى توان به همه ى آن ها اشاره كرد.

همين صفات، از مسلمانان به دنبال قدرت، ماشينِ قدرتمندِ بى احساسى مى سازد كه هدف اش نابودى دشمنان اسلام است و عملكردش به هر چه ختم شود، شكستى در آن نخواهد بود. در اين جا مسلمان به دنبال قدرت، بعد از شارژ فكرى و ايمانى، وارد عمل مى شود، و تبديل به ماشين تخريب و كشتار، يا همان تروريست مسلمان مى گردد.

تروريست مسلمان، به راحتى به خود مواد منفجره مى بندد يا با چمدان مواد منفجره به فرودگاه و ايستگاه مترو مى رود و با خونسردى تمام، بدون در نظر گرفتن اين كه در اطرافش زن و مرد و كودك و نوجوان وجود دارد، با صداى بلند الله اكبر مى گويد و ضامن مواد منفجره را مى كِشَد و خود و انسان هاى بى گناه را مى كُشَد.

براى چنين موجودى، آزادى، وسيله ى است بسيار عالى كه غربى هاى احمق و ساده لوح، آن را در اختيار او قرار مى دهند تا بتواند راحت تر به اهداف قدرت طلبانه ى اسلامى اش دست يابد. اين وسيله، يعنى آزادى، و مادر آن، يعنى دمكراسى، هر چند براى عملكرد تروريست اسلامى وسيله اى عالى ست، اما در واقع يك مقوله ى مسخره است كه بايد در كشورهاى اسلامى بساط آن را جمع كرد چرا كه اگر كشورهاى اسلامى به دمكراسى و آزادى اجازه ى رشد دهند، آن ها هم مثل غربى ها، احمق و ساده لوح خواهند بود چرا كه اين كار، زمينه را براى فعاليت دشمنان اسلام مهيا خواهد كرد مضافا اين كه نه دمكراسى و نه آزادى با آموزه هاى اسلام تطابقى ندارند و تنها چيزى كه مقدس است و بايد بر جامعه ى اسلامى حاكم شود، شرع مبين است و لاغير...

دستگاه هاى امنيتى غرب بايد به اين واقعيت برسند كه با تروريست هاى اسلامى نه مى توان و نه بايد با استانداردهاى دمكراسى و آزادى غرب برخورد كرد كه اگر چنين شود، نتيجه اش همين عمليات تروريستى خواهد بود كه ديروز در بلژيك شاهد آن بوديم...

در بخش دوم اين يادداشت، به راه هاى عملى و موثر مقابله با تروريست هاى مسلمان اشاره خواهيم كرد.

ادامه دارد...


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016