گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
16 بهمن» وب سایت رسمی عکسهای عباس عطار از دوران قبل و بعد از انقلاب + تصویر
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! بازگشت به ارعاب با شیوههای اول انقلابزیتون - سارا مدنی صدای شلاقها بر تن ۳۵ دختر و پسری که به دلیل شرکت در یک میهمانی فرود آمد، مهیب تر و دردناکتر از آن بود که تنها در قزوین شنیده شود. شوک حاصل از این خبر همراه با شلاق زدن ۱۷ کارگر معدن طلای آق دره به جرم اعتراض به وضعیت حقوقشان، یک بار دیگر نگاه متحیر جامعه ایران را متوجه ساختاری کرد که با افتخار از اجرای چنین احکامی تحت لوای اسلام دفاع میکند. ارعاب سراسری ۳۵ دختر و پسری که در قزوین، فارغ التحصیلی خود از دانشگاه را جشن گرفته بودند، مورد حمله نیروهای انتظامی قرار گرفته و دادگاه با تشکیل جلسهای فوق العاده، آنها را به تحمل ۹۹ ضربه شلاق محکوم کرد و حکم بلافاصله اجرا شد. بر تن این ۳۵ جوان شلاق زدند تا به گفته دادستان قزوین «درس عبرتی باشند برای افرادی که مبادرت به هنجارشکنی میکنند». حکم شلاق برای این جوانان در حالی به اجرا درآمد که چندی قبل آیت الله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی در دیدار با فرماندهان پلیس، ضمن انتقاد از هنجارشکنی و رواج گناه، گفته بود:«اگر اهمیت برخورد با این مسائل از برخورد با قمه کشیدن بیشتر نباشد کمتر نیست.» در روزهای اخیر اجرای حدود شرعی و تعزیر به شلاق، تنها بدن جوانان قزوینی را زخمی نکرد، کارگران اخراجی معدن طلای آق دره آذربایجان غربی نیز تنها به دلیل اعتراض و تحصن حکم مشابهی از سوی دستگاه قضایی ایران دریافت کردند. شاید آنها هم شلاق خوردند تا درس عبرتی باشند برای سایر کارگرانی که روزی آیت الله خامنهای آنها را دارای شأن معنوی و انسانی بالایی در جامعه ایران معرفی کرده بود. گرچه اجرای مجازاتهای خشن و خلاف شئون بشری در کنار تعرض و تجاوز به حریم شخصی افراد در ایران تازگی ندارد اما برخوردهای اخیر موج تازهای از سرکوب اجتماعی در دهه ۹۰ را پیش رو قرار داده است.
اجزای یک سناریوی از پیش نوشته شده اخبار روزهای اخیر نشان میدهد که تعرض به حریم شخصی افراد طی روزهای اخیر در قالب یک سناریوی جدید و با همکاری نیروی انتظامی و قوه قضاییه، شدت گرفته است. دادگستری استان مازندران روز ۲۶ اردیبهشت از بازداشت ۱۵ وکیل در یک میهمانی خبر داد و روز چهارم خرداد نیز ۲۳ نفر در یک میهمانی شبانه در کرمان بازداشت شدند و دادستان عمومی کرمان ضمن اعلام این خبر گفت:«اجازه نمیدهیم با آبروی جامعه بازی شود.» نقش پررنگ دستگاه قضایی نکته قابل توجه در برخوردهای اخیر این است که بر خلاف رویه گذشته که نیروهای بسیج وظیفه حمله به مهمانیهای خصوصی را بر عهده داشتند و بعدا متهمان را به دستگاه قضایی تحویل میدانند حالا نیروی انتظامی و دستگاه قضاء در وسط میدان قرار گرفتهاند. در همین خصوص دادستان قزوین که حکم شلاق ۳۵ جوان شهرش را صادر کرده بود، این اقدام را بیانگر اقتدار دستگاه قضایی در رسیدگی سریع به تخلفات اعلام کرده بود. ورود اینچنینی دستگاه قضا و نیروی انتظامی نشان میدهد که این نهادها برای مقابله با آنچه که هنجارشکنی خوانده میشود، تایید ارکانهای بالای نظام را به همراه دارند. برای نیل به این اهداف نیز اگر لازم باشد گروهی را شکنجه میدهند تا شاید عبرتی شوند برای آنهایی که از نبایدهای حکومت عدول میکنند و آن را به رسمیت نمیشناسند. Copyright: gooya.com 2016
|