گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! قطر و کره جنوبی خوشحال از مجادله برانکو و کیروش، علیاکبر جعفریدر ایران اختلافات بین دو گروه از مربیان موافق و مخالف همچنان ادامه دارد و متعاقب آن اردوی تدارکاتی تیم ملی به ارمنستان و اتریش نیز لغو می شود. اختلافات مربیان باشگاهی و تیم ملی اکنون به اوج خود رسیده است
۱) تیم ملی چه در زمانی که با بیشترین بازیکن استقلالی با کاپیتانی علی پروین به جام جهانی آرژانتین رفت و چه زمانی که تیم ملی با اسکلت بازیکنان تیم پرسپولیس به جام جهانی فرانسه رفت و یا دو سال پیش که با شش تا هفت بازیکنان ثابت تیم استقلال و قلعه نوعی به جام جهانی رفت ، تنها یک چیز برای سایر ملل و مردم ایران و البته فدراسیون فوتبال ایران اهمیت داشته و به یادگار مانده و آن صعود فوتبال ایران به جام جهانی فوتبال است. و از طرفی تیم ملی متعلق به همه مردم ایران اعم از سرخابی های پایتخت و یا حتی مردمی در دورترین نقطه از شهرهای ایران و حتی ایرانیان مقیم خارج از کشور است که در بازی های ملی چه در فرانسه یا برزیل و یا استرالیا و ژاپن همواره پشتیبان تیم ملی کشورشان هستند. مردمی که برای حمایت از کشورشان هزینه می کنند و به حنجره خود فشار وارد می آورند و هرگز به دنبال منافع باشگاهی و فردی هم نیستند. بگذاریم اختلافات و تنش ها موجود پائین بیاید وفوتبال ملی به موفقیت برسد و مردم ایران شاد شوند. ۲) اختلاف مربیان باشگاهی با مربیان ملی در همه کشورها وجود دارد اما نه مثل کشورمان که بسیاری خود را محق می دانند که روی نیمکت تیم ملی بنشینند. برخی از مربیان داخلی با استخدام مربیان خارجی اصولا موافق نیستند و از روز اول در نفی مربی خارجی مصاحبه می کنند. بعضی دیگر خودشان را شایسته تر از آقای کیروش می دانند و چون عملا نمی توانند این ادعا را داشته باشند، به طریقی که شرایط مهیا باشد انتقاد می کنند. این مربیان خود را در لیست انتظار می بینند و منتظر لحظه ای هستند تا رقیب سقوط کند تا خود به واسطه دوستان سکان تیم ملی را بر عهده گیرد. برای اینکار حتی ممکن است کمک مربی قوی نیز به کادر فنی تیم خود اضافه کرده باشند تا در صورت نیاز و پس از گرفتن سکان تیم ملی، کمک قوی و گرانقیمت را جانشین خود کنند!. در مقابل این گروه از مربیان که در گروه مخالفان هستند، آقای کیروش از حمایت مربیان جوان و موفق هم برخوردار است. منصوریان در زمانی که در تیم امید بود و چند سالی که مربی تیم نفت بود همواره از آقای کیروش حمایت کرده است و آقای عبدالله ویسی نیز از شاخص ترین مربیانی است که همواره از حامیان کیروش بوده و هست. وجه تمایز این مربیان با مربیان منتقد این است که دنبال یادگیری هستند و ادعایی ندارند. بنابراین در بیشتر مواقع از سرمربی تیم ملی حمایت می کنند. نکته قابل توجه این است که مربیانی که از کیروش حمایت می کنند از مربیان منتقد موقق تر بودند. در لیگ چهاردهم تیم نفت بدون هوادار با منصوریان در مقابل تیم استقلال با هواداران میلیونی و مربی بنام قلعه نوعی ، سه پله بالاتر از استقلال ایستاد و نماینده ایران در جام باشگاههای آسیا شد. در فصل گذشته نیز تیم آقای عبدالله ویسی با جوانان اکثرا خوزستانی و ارزان قیمت قهرمان لیگ شد و بالاتر از تیم میلیاردی برانکو و هواداران میلیونی قرمز قرار گرفت. یحیی گل محمدی هم از مربیان موفق چند سال اخیر بوده که به کار خود مشغول است و برای تضعیف تیم ملی فوتبال ایران قدم بر نمی دارد.
۳) رسانه های کشورمان هم در شعله ور شدن اختلاف مربیان تیم ملی و باشگاهی بی تاثیر نیستند. روزنامه ها در همه کشورها برای فروش بیشتر مطالبی می نویسند و ممکن است با تیتر غلط یا انتخاب گزینشی از مصاحبه یک مربی یا یک مسئول ورزشی باعث گسترش اختلافات شوند و این طبیعی و امکانپذیر است. اما تلویزیون دولتی با برنامه ای پربیننده مثل " نود" نباید زمینه رشد کزایی افراد را بوجود آورد. این برنامه که توسط آقای فردوسی پور اداره می شود برای مخاطبانش که حدود دو تا سه میلیون نفر هستند و ۸۰% از بینندگان آن بواسطه تمایل برنامه به جانبداری از یک باشگاه خاص هواداران یک تیم هستند ، طوری برنامه اجرا می کند که افراد خاص و مورد نظر اعم از بازیکن ، مربی یا سرپرست و حتی مدیر مورد حمایت قرار می گیرند و پس از اجرای برنامه دیگر کسی جلودارشان نیست. از اینرو فوتبالیست مورد حمایت برنامه بواسط حمایت رسانه ای باید به تیم ملی دعوت شود وگرنه مربی باید خود را آماده شنیدن "حیا کن و رها کن" کند. مربی مورد حمایت رسانه هم که خود را برگزیده یک و نیم میلیون هوادار و مخاطب برنامه می بیند چنان می تازد که انگار تنها او می تواند ناجی فوتبال ایران باشد و برنامه آماده سازی تیم ملی را هم او باید بدهد. در دو ماه گذشته بوضوح دیدیم که این برنامه بهترین مربی خارجی پس از انقلاب را به رای مخاطبان دو یا سه میلیونی خود گذاشت تا بهترین مربی را انتخاب کند. البته نتیجه رای تقریبا نزدیک به هم اعلام شد اما نتیجه چنین مقایسه ای آن می شود که یک مربی باشگاهی خود را تا حد مربی تیم ملی محبوب ببیند و پس از دو ماه مدعی شود. در مورد بهترین مربی فصل گذشته هم ظلم به مربیان داخلی روا داشتند و برانکو را بهترین مربی لیگ برتر معرفی کردند که جای تاسف داشت. کیست که چشمش را در برابر حقیقت ببندد و بگوید برانکو با بازیکن میلیاردی و همه نوع حمایت رسانه ای و مدیریتی بهتر از عبدالله ویسی بوده است. آقای ویسی با تیم کم هزینه و بی ادعا قهرمان ساخت. خب چنین حمایت های رسانه ای است که مربی باشگاهی به خود اجازه می دهد همیشه انتقاد بکند و ارکان فوتبال ملی را بهم بریزد و با بلوای رسانه ای اردوی تیم ملی ایران را لغو کند. (۵ در این اوضاع اشفته فعلی بعضی از پیشکسوتان و و بازیکنانی که فوتبالشان تمام شده ، هر روز مصاحبه ای علیه این و آن می کنند تا فراموش نشوند و برخی هم در فکر انتقام از آقای کیروش هستند. مربیانی که بخاطر نتایج خوب تیم ملی در جام جهانی و در جام ملتهای آسیا( ایران عراق را برده بود و اخراج پولادی ضعف کیروش نیست) نتوانستند به عملکرد مربی تیم ملی ابرادی وارد کنند اما حالا زمان را مناسب دیده و در فکر انتقام هستند. بضی از بازیکنان تمام شده هم که نه مربی هستند و نه بازیکن تیم ملی و یا حتی باشگاهی که ذینفع ماجرا باشد، پا را فرا تر نهاده و روزی چند مصاحبه علیه مربی تیم ملی می کند تا شاید انتقامی از گذشته نه چندان دور بگیرد که کاپیتانی را از او گرفتند و با تمرینات ویژه که او را توان اجرای آن نبود او را از تیم ملی دور کردند. مشخص است که هدف این بازیکنان تمام شده حمایت از آقای برانکو نیست چون نوع حمایت و مصاحبه ها نشان می دهد که موضوع فراتر از اردو دو هفته ای ارمنستان و اتریش یا استراحت بازیکنان است. بجز اردوگاه قرمز که اکثرا برانکو را محق دانستند ، آقای قلعه نوعی و دوستانش هم زمینه را مساعد دیدند و ناجوانمردانه به مربی کشورمان می تازند. اینکه اهداف اصلی برانکو و قلعه نوعی از حمله به کیروش چیست و چرا در این شرایط به او می تازند و باعث لغو اردوی تیم ملی می شوند و خوشحالی قطر و کره جنوبی و.. را فراهم می آورند، نمی دانیم. اما مطمئنا تیم ملی بیشترین ضربه را از این مجادلات خواهد خورد. انتظار عمومی این است که پیشکسوتان و حتی فوتبالیست های ناراضی اگر اختلافی با آقای کیروش دارند از شرایط بوجود آمده بهره برداری نکنند یا حداقل مثل عقیلی و رحمتی سکوت کنند تا آرامش برقرار شود. الان زمان انتقام و شعار برای نفوذ در دل هواداران باشگاهی نیست، زمان ارامش و حمایت از تیم ملی فوتبال ایران است. و نهایتا آقای کیروش هم باید منافع تیم ملی را در نظر بگیرد و حرفه ای برخورد کند و بداند که مصاحبه های تنش زا، انسجام داخلی برای حمایت از تیم ملی را از بین می برد. آقای کیروش، مردم به شما حق می دهند و می پذیرند که بازیکنان خسته از یک فصل بازی در تیم باشگاهی و تیم ملی نیاز به حداقل پانزده روز استراحت دارند و این طبیعی است. بعلاوه تیم ملی جوان شده و نیاز به هماهنگی بیشتر دارد و در این راه نیاز به اردوهای کوتاه مدت و بازی تدارکاتی است. اما اگر کسانی و به هر دلیلی و ظاهرا برای حفظ منافع باشگاه ، منافع و مصالح تیم ملی فوتبال ایران را به خطر می اندازند و رقبای ما یعنی کشورهای قطر و کره جنوبی و ازبک و چین را شاد می کنند، لطفا شما سکوت کنید و این مسئولیت را به فدراسیون فوتبال بسپارید. علی اکبر جعفری Copyright: gooya.com 2016
|