گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
7 خرداد» برباد رفتگان! احمد وحدت خواه21 اردیبهشت» !Hello Mr. Khamenei احمد وحدتخواه
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! نوای موسیقی یا شیون مرگ! احمد وحدتخواهبرای آخوندهای حاکم که محتویات مغز انسان ایرانی را چیزی جز مشتی خرافات و خزعبلات مذهبی نمیخواهند نیروی پرقدرت و روحیه برانگیز موسیقی امری مانند تماس با عالم غیب محسوب میشود. امری که ارتجاع دینی آن را سرمایه کاسبی و در انحصار خود میداند
ویژه خبرنامه گویا پروفسور هرمز فرهت که پیش از کوچ به دیار تبعید و گرفتن کرسی آموزش تاریخ موسیقی ایرانی در دانشگاه ایرلند سالهای پیش از انقلاب مصیبت بار اسلامی ریاست دانشکده موسیقی دانشگاه تهران را به عهده داشت در سخنرانی اخیر خود در کانون ایران در لندن کلامی نیز در علل مخالفت سنتی آخوند جماعت با این هنر جهانی ایراد کرد. به گفته ایشان، ظاهر قضیه چنین است که از دید قشریون مذهبی اجرای موسیقی و رقص و آواز با لهو و لعب و عیاشی و میگساری مترادف است و این اعمال ساحت پاک دین مورد ادعای آنها را گویا آلوده می سازد و جز معصیت و گناه مفهومی ندارد. با این حال پروفسور فرهت به درستی به این نکته اشاره کرد که تعصب ملایان نسبت به موسیقی پیش از آنکه ربطی به فعل حرام و صواب داشته باشد ناشی از عدم درک آنها از چگونگی آفرینش این هنر در ذات انسان و انتقال آن به همنوع خود و مهمتر از آن برانگیختن احساسات و هیجانات روحی در میان آدمیان می باشد. برای قرنهای متمادی استفاده از این اثر و خاصیت موسیقی به تهیه سرود ملی و نواختن آن برای دادن حس غرور به ملتها و ساختن مارش های نظامی برای دادن روحیه نبرد در مقابل دشمنان آب و خاک منجر شده است. اما در موضوع شاخ و شانه کشیدن آخوند علم الهدی در مخالفت با برگزاری هرگونه کنسرت موسیقی در شهر مشهد که این روزها او و داماد بدنام و تبهکارش مانند دوران غرب وحشی کلانتران آن محل شده اند نظر استاد محترم هرمز فرهت کاملا به جا و درست است. اما کافی نیست. موسیقی را به هنر آمیزش صوت و صدا با سکوت تعریف کرده اند. امواج آفریده شده توسط آلات گوناگون موسیقی با ریتم های موزون و در غالب دستگاه های سنتی و مدرن پس از دریافت آنها توسط حس شنوایی انسان انواع مختلف احساسات شادی آفرین و یا غم انگیز را توسط سلسله اعصاب به مغز و نهایتا ناخودآگاه ما منتقل می کنند. صدا نیز مانند حس بویایی و بینایی یادآور خاطرات انسان با حوادث و شرایطی است که او را با زمان و مکان و درک از زنده بودن او پیوند می دهد. در واکنش به این روند و اثرات آن انسان دچار هیجانات روحی و یافتن صدای درونی خود و نوعی حس آزادی از جهان مادی می شود که به زبان دیگر به آن خلسه می گویند. انسانهای اولیه به کمک کوبیدن بر روی طبل و رقص بر دور آتش از این خاصیت موسیقی و آفریدن صدا در حقیقت کسب نیرو و روحیه در مقابله با طبیعت سرکش و حیوانات درنده برای بقای خود را جستجو میکرده اند. امروز نیز مفهوم موسیقی و اجرای آن جز بیان همان احساس ها اما در مقابله با اجزای متفاوت و مشکلات تمدن نوین بشری و داشتن آرزو یا امید برای ادامه زندگی نیست. و این دقیقا همان چیزی است که متعصبین مذهبی را به مخالفت با آن بر می انگیزد. برای آخوندهای حاکم که محتویات مغز انسان ایرانی را چیزی جز مشتی خرافات و خزعبلات مذهبی نمی خواهند نیروی پرقدرت و روحیه برانگیز موسیقی امری مانند تماس با عالم غیب محسوب می شود. امری که ارتجاع دینی آن را سرمایه کاسبی و در انحصار خود می داند. به عبارت دیگر نوای زندگی آفرین موسیقی در مقابل شیون مرگ آنها قد علم می کند و این پذیرفتنی نیست. بی جهت نیست که آخوند علم الهدی در توجیه مخالفت خود با برگزاری کنسرت های موسیقی گفته است «جوانی که به موسیقی گوش می دهد دیگر حاضر به رفتن روی مین نیست»! Copyright: gooya.com 2016
|