گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
26 تیر» نقش شخصیت در ذهنیت؛ کیارستمی یا دولتآبادی؟ محسن حیدریان29 اردیبهشت» "شهرزاد" تحولی بزرگ در شخصیتپردازی ایرانی، محسن حیدریان
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! راه برونرفت دولت روحانی از محاصره کامل بیت رهبری، محسن حیدریانتا هنگامی که دولت در رفتار خود روش چالشمندانه سازندهای در مهار کردن نهادهای فراقانونی و افراطی در پیش نگیرد، و در عمل به تغییر توازن نیروها در ارگانهای تصمیمساز کشور دست نیازد، هیچ شانسی برای بازنگری خامنهای وجود نخواهد داشت
اکنون ماههاست که ابواب جمعی دستگاه رهبری و بیت او و دیگر طیفهای جناح راست و راست افراطی به یورش گسترده و گستاخانهای برای مقابله با دولت روحانی و نیز سركوب اصلاحطلبان و فلج ساختن دولت مشغولاند تعرض نهادهای زیر كنترل رهبری به دولت و زورگوئی آشكار در تبدیل دولت روحانی به یک "آبدارچی" تا حد سانسور سخنرانی وی از سیمای جمهوری اسلامی هرگز بدین گونه آشکار و بیپروا نبوده است. قوه قضائیه كه طبق قانون اساسی، رسالت پاسداری از حرمت و عزت و امنیت شهروندان بر عهده اوست، در عمل به گونه ابزار در دست این جناح راست افراطی برای سركوب و قلع و قمع مطبوعات و اهل قلم و آزادیخواهان قرارگرفته است. پس از موفقیت روحانی و ظریف در به ثمر رساندن "برجام" که خطر جنگ علیه ایران را از بین برد، درست برخلاف انتظارات مردم و دولت در اجرای "برجام داخلی"، ارادهای برنامهریزی شده در كار است كه با استفاده از همه امكانات و ابزارهای ممكن، در بیاعتنائی به افكار عمومی، جمهوریت نظام را کمرنگتر و ناکارآمدتر کند. بالا گرفتن تنشها میان ایران و عربستان، با پیام ستیزهجویانه خامنهای، گسترش استبداد اقتصادی و ادامه تحریکات سیاسی علیه آمریکا در حالی که پس از توافق برجام که هنوز تحریمها به طورکامل برداشته نشده است، همه از بالای سر دولت، از سوی بیت خامنهای، رهبری میشود. اگر عادیسازی کشورداری و متعارف و قابل تعریف ساختن امور مهمترین پروژه دولت اعتدال بوده است، در عمل وضع عمومی کشور در سمت عکس آن سیر کرده است. هدف نهائی تنگتر كردن حلقه محاصره دولت، خانهنشین کردن اصلاحطلبان درون نظام و یک دورهای کردن ریاست جمهوری روحانی و زمینهسازی برای تعیین کسی مثل رئیسی برای جانشینی خامنهای است. لذا میتوان حدس زد كه كارشكنیها و سنگاندازیهای پیش از انتخابات با شدّت بیشتر ادامه بیابد. استراتژی دستگاه رهبری و بیت او بر این پایه استوار بوده است كه با بگیر و ببندها و اقداماتِ ایذائی و تحریکآمیزِ گوناگون، و عاجزکردن و ناتوان نشان دادن دولت روحانی، در گام اوّل شخص او را مأیوس و ناامید كند و از نامزد شدن منصرف سازد. این همان روشی است که به شکست خاتمی منجر شد. اما این بار با سازماندهی و زورگویی آشکارتر و نیز اعمال خفقان بیشتر علیه آزادیخواهان و مطبوعات که در دوران خاتمی به شکوفایی و رکورد تاریخی رسیده بود. خاتمی را شکست دادند به این دلیل که برخی از هواخواهانش و نیز بخشی از افکار عمومی از او برگشتند. اما علت اصلی زورگویی خشن همان نیروهایی است که امروز نقشه یک دورهای کردن روحانی و ساختن یک ولایت فقیه جدید از سوی خبرگان را دنبال میکنند. راهی که اگر شرایط ایران و افکار عمومی اجازه میداد، تبدیل ایران به کره شمالی است، نه کره جنوبی که مورد نظر دولت روحانی است. باید اذعان كرد كه در زمینه ایجاد یأس و دلسردی در میان مردم و نیروهای سیاسی، نقشه بیت رهبری و اقتدارگرایان موفقیتآمیز بوده است. این وضع تا اندازه زیادی حاصل اقدامات تخریبی و مشكلآفرینیها و كارشكنیهای جناح راست و به میزان کمتری ناشی از رفتار و عملكرد و یا بیعملی و تمكین دولت روحانی و اصلاحطلبان در برابر یورش جناح راست به حقوق ملت بوده است. دولت روحانی گرچه در زمینی بازی میكند كه قوانین بد، ساختار بسته و داوران جانبدار از خصوصیات آن است، اما بهجای آنكه همواره منتظر پاس بماند، باید با موضعگیریها و رویکردی شفاف ولی هوشمندانه، توپ را به چنگ آورد و ابتکار عمل را از اتاق فکر راست افراطی خارج کند. بهعنوان نمونه اکنون که با انتشار فایل صوتی آیتالله منتظری نقش مصطفی پورمحمدی در این جنایت بهگونهای مستند و انکارناپذیر به اثبات رسیده است، روحانی با استفاده از اختیارات قانونی رئیسجمهور میی تواند او را از دولت برکنار کند. از این راه روح تازهای در جنبش اصلاحطلبانه دمیده میشود و در افکار عمومی اعتماد تازهای ساخته میشود. بدون چنین رویکردی قد و قواره سیاسی این دولت از نگاه شهروندان هر روز نحیفتر و کوچکتر میشود. همانطور که بیت رهبری و اقتدارگرایان از تجارب دوران خاتمی برای از کار انداختن دولت روحانی سود میبرند، عکس آن نیز معتبر است. بدین معنی که تا هنگامی که دولت در رفتار خود روش چالشمندانه سازندهای در مهار کردن نهادهای فراقانونی و افراطی در پیش نگیرد، و در عمل به تغییر توازن نیروها در ارگانهای تصمیمساز کشور دست نیازد، هیچ شانسی برای بازنگری خامنهای وجود نخواهد داشت. گذار به یک حاکمیت یگانه به جای دوگانگی در حاکمیت، و متعارف کردن حیات عمومی کشور، نیازمند جلب افکار عمومی از راه چالشهای سیاسی است. ابرازمخالفت با اعمال قدرت فراقانونی از سوی خامنهای و تلاش برای اصلاح و تغییر این وضع، و محدود کردن بخشهای سرکوبگر و استبدادی حاکمیت برمحورِ بیت رهبری، مهمترین درسی است که روحانی باید از ناکامی دوران هشت ساله خاتمی بگیرد. دولت روحانی باید بداند که هیچگاه و در هیچ دورهای از تاریخ ایران، اقشار گوناگون مردم و نیروهای سیاسیِ آن، این چنین خواستار آزادی با مفهوم واقعیِ آن؛ که احترام به آزادی دگراندیش، گوهر آنست، نبودهاند. همچنین هیچگاه و در هیچ دورهای، نیروهایِ سیاسی ایران تا این حد، هوادار و باورمند به رویکرد سیاسیِ اصلاحطلبی برای ایجاد تغییر و تحول در جامعه و حتّی اصلاح و تغییرات در قانون اساسی در راستای تقویّت جمهوریّت نبودهاند. Copyright: gooya.com 2016
|