جمعه 9 مهر 1395   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


خواندنی ها و دیدنی ها
پرخواننده ترین ها

خاطرات کیانوری تحلیل درستی از اشتباهات آخرین دبیر اول حزب توده ارائه نمی‌دهد

به مناسبت سالروز نخستين جلسه تشكيل حزب توده
چرا مصدق رياست موسسان حزب توده را قبول نكرد؟

سال‌ها از آخرین فعالیت‌های حزب توده می‌گذرد و محققان با بررسی آثار مکتوب آن در صدد بررسی نقش آن در تاریخ ایران هستند. برخی از این پژوهشگران معتقدند که نورالدین کیانوری یکی از مهم‌ترین رهبران حزب در کتاب خاطراتش در صدد تبرئه خود و جناح خود است و نمی‌تواند تحلیلی درست و جامع از «اشتباهات دبیر اول» ارائه دهد.»

gooya0325.JPG

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، حزب توده یکی از احزاب پرمناقشه ایران معاصر است که به دلیل فعالیت‌هایی که در عرصه سیاست و اجتماع ایران داشت و گرایش افراد مطرح در آن سال‌ها پس از فروپاشی آن هنوز مسائل و ناگفته‌های بسیاری در پس پرده دارد.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


خاطرات کیانوری تحلیل درستی از اشتباهات آخرین دبیر اول حزب توده ارائه نمی‌دهد/چرا مصدق ریاست موسسان حزب توده را قبول نکرد؟

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، حزب توده یکی از احزاب پرمناقشه ایران معاصر است که به دلیل فعالیت‌هایی که در عرصه سیاست و اجتماع ایران داشت و گرایش افراد مطرح در آن سال‌ها پس از فروپاشی آن هنوز مسائل و ناگفته‌های بسیاری در پس پرده دارد.

شهریور 20 زمان مساعدی برای فعالیت سیاسی

برخی منابع سالروز نخستین جلسه تشکیل حزب توده را 7 مهرماه 1320 و برخی 10 مهر عنوان کردند. به دلیل اهمیتی که این حزب در دوره پهلوی دوم و در سال‌های نخست انقلاب اسلامی داشته است مروری بر تاریخچه آن کردیم ضمن اینکه سطوری از نقد پرویز بابایی بر کتاب خاطرات «نورالدین کیانوری» آخرین دبیر اول حزب توده نیز منعکس شده است.

در صفحاتی از کتاب «بازخوانی گوشه‌های از تاریخ معاصر ایران» درباره چگونگی شکل گیری حزب توده می‌نویسد: «حزب توده ایران بلافاصله پس از ورود قوای متفقین و برکناری رضاشاه و آزادی زندانیان سیاسی (مهرماه 1320) تشکیل شد. از هم پاشیده شدن دیکتاتوری 20 ساله، برقراری نسبی آزادی‌های دموکراتیک، گسترش فقر و نارضایتی توده‌ها بر اثر قحط و غلای ناشی از جنگ و حضور ارتش سرخ در کشور محیط مساعدی را برای فعالیت سیاسی، توسعه مبارزات طبقاتی و ضد‌استثماری آماده ساخته بود.

زندانیان سیاسی آزاد شده که به طور عمده از گروه 53 نفر و برخی کمونیست‌های سابق بودند از فرصت استفاده کرده بار دیگر به صحنه سیاسی کشور گام نهادند و چون در نظر داشتند حزبی با خصوصیت ملی و دمکراتیک در آغاز بیشتر ضدفاشیستی تشکیل دهند که قشرهای وسیع اهالی را دربرگیرد و در عین حال فعالیت آن موجب رمیدن هیات حاکمه و انگلیس نشود و بدینگونه اتحاد نیروهای ضدهیتلری لطمه‌ای وارد نگردد، کوشیدند اقدامات خود را زیر نام شخصیت‌های نسبتا موجهی انجام دهند، از این رو بود که از سلیمان‌میرزا اسکندری سیاستمدار آزادی‌خواه دوران مشروطه که در این زمان در سنین کهولت در تهران می‌زیست، دعوت کردند ریاست موسسان حزب و سپس ریاست کمیته مرکزی را بپذیرد.»

به نظر می‌رسد در انتخاب افراد برای عضویت در کمیته موسسان حزب توده گزینه‌های دیگری نیز مدنظر بودند. در سطوری از این روایت آمده است: «دعوت اولیه برای تشکیل حزب به امضای سلیمان‌میرزا اسکندری بود و نخستین باشگاه حزب در خانه وی در خیابان ژاله تهران(محل کنونی بیمارستان شفا یحیائیان به یادبود یحیی‌میرزا اسکندری (پدر ایرج اسکندری، نامگذاری شده است.) استقرار یافت. گویا در آغاز ایرج اسکندری سراغ دکتر مصدق که محبوبیت وی بیش از سلیمان‌میرزا اسکندری بود می‌رود، ولیکن دکتر مصدق نمی‌پذیرد.» (ص 92)

خاطرات کیانوری و بر معلومات محققان از شهریور 1320 تا انقلاب

روند حرکت حزب توده در آغاز ملایم و با سیاست مدارا با انگلیسی‌هاست. مهره‌هایی از آن به انتخابات روی آورده به طوری که مولف آورده است: «فعالیت حزب تا پایان جنگ (اردیبهشت 1324) محدود به افشای سیمای فعالیت‌ها (در آغاز به وسیله روزنامه سیاست و بعد رهبر) و مبارزه با سیدضیاء‌الدین که پس از شهریور از تبعید بازگشته و وارد فعالیت سیاسی شده بود، شرکت در انتخابات مجلس چهاردهم که در آن 9 کرسی به دست آورد. فعالیت سندیکایی نیز در دوران جنگ بسیار ملایم و سپس بعد از جنگ و تحت تاثیر نهضت دموکراتیک آذربایجان به اوج خود رسید.»

نورالدین کیانوری که تا اخرین رمق حزب توده مقام دبیر اول را به عهده داشت وی در کتابی به بیان خاطرات خود پرداخت که بابایی در کتاب «بازخوانی گوشه‌های از تاریخ معاصر ایران» نقدی بر آن تالیف کرده است. در سطوری از این نقد می‌خوانیم: «کتاب خاطرات کیانوری خواه از نظر اتهاماتی که در مورد شرکت و رهبری چند ترور سیاسی به او وارد آورده‌اند و خواه به دلیل توضیحات او درباره حوادث تاریخی بعد از شهریور 1320 و نقش حزب توده در این حوادث و به ویژه افشای وابستگی حزب به مقامات شوروی از زبان شخص کیانوری، بر معلومات پژوهنده تاریخ از شهریور 1320 تا انقلاب بهمن 57 می‌افزاید و مطالعات مربوط به این دوره را تکمیل می‌کند و بنابراین کتاب کتابی مهم و دارای ارزش تاریخی است.»

در کتاب خاطرات آخرین دبیر اول حزب توده، درباره برخی اتهامات وارد شده به این حزب آمده است: «کیانوری در مقدمه کتاب، مقالات و نوشته‌های انتقادی و به اصطلاح «اتهامات» درباره حزب توده را کار امپریالیست‌ها و ساواکی‌ها یا فراریان از حزب می‌خواند. خواننده در آغاز گمان می‌کند که کیانوری در این مصاحبه به دفاع از حزب توده برخاسته است اما پس از مطالعه کتاب با کمال حیرت درمی‌یابد که وی همان اتهامات و انتقادات را به نحو روشنی‌تری تکرار می‌کند و نه تنها از حزب توده دفاع نمی‌کند که آخرین ضربه‌ها را به حیثیت حزب توده فرو می‌آورد.» (ص 152)

حزب توده؛ جولانگاه روشنفکران، نویسندگان، شاعران

فراز و فرود حزب توده را می‌توان علاوه بر خاطرات کیانوری در یادداشت‌ها و افشاگری‌های برخی از سران و اعضای موثر و مطرح آن نیز مطالعه کرد. با این حال به دلیل مسئولیت کیانوری در سال‌های پایانی حیات حزب و برخی تصمیمات مهم از نگاه دیگری قابل بررسی است. بابایی معتقد است اگرچه تاریخ در این خاطرات تحریف شده اما باز هم قابل چشم‌پوشی نیست. در میزان تاثیر حزب توده در جامعه می‌خوانیم: «خاطرات کیانوری به هر حال بخشی از تاریخ حزب توده است در بسیاری از صفحات کتاب خواننده تاریخ حزبی را می‌خواند که تا سال 1334 (یعنی سال سقوط حزب) بزرگترین و فعال‌ترین و موثرترین حزب سیاسی در عرصه کشور بوده ‌است. کیانوری گاه درست می‌گوید و گاه تاریخ را تحریف می‌کند اما از یاد نباید برد که در حزب توده از بدو تاسیس تا سال 1334 و پس از آن همواره بین رهبری و حزب توده تفاوتی عمیق وجود داشته است. بیشتر کادرها و توده حزبی از روشنفکرترین، فداکارترین و صادق‌ترین افراد جامعه ما بودند. حزب توده تا سال 1334 موفق شد جنبش طبقه کارگر ایران را سامان دهد و تنها حزبی بود که در راه احقاق حقوق کارگران و دهقانان به مبارزه‌ای وسیع دست زد. دستاوردهای حزب در آن سال‌ها برای تحقق نسبی عدالت اجتماعی و حقوق کارگران هنوز در قوانین کار کشور ما منعکس است. حزب توده که تا سال 1334 موجودیت واقعی داشت مکتبی بود که بیشترین روشنفکران، نویسندگان، شاعران و هنرمندان کشور ما در آن اولین درس‌های خود را فراگرفتند.» (ص 168)

مولف کتاب «بازخوانی گوشه‌های از تاریخ معاصر ایران» در بیان نقش رهبران حزب توده می‌نویسد: «اشتباهات بزرگ حزب توده، همواره از رهبری آن ناشی شده است و تاریخ نشان می‌دهد که رهبری حزب به دلایل گوناگون حزب را به بی‌راهه برده و با زندگی فداکارترین و شریف‌ترین انسان‌های جامعه (اکثریت کادرها و توده حزبی) بازی کرده است و نیز در مقاطع حساس تاریخی نیروی حزبی را نه در راستای ترقی و رشد کشور که در راستای منافع تنگ‌نظرانه خود یا به سیاست‌های محلی شوروی به هدر داده است. کیانوری یکی از مهم‌ترین رهبران حزب در این کتاب هنوز نیز در صدد تبرئه خود و جناح خود است و نمی‌تواند تحلیلی درست و جامع از «اشتباهات رهبری» ارائه دهد.» (ص 168)

بررسی رویکرد حزب توده و تاثیراتی که در تاریخ ایران داشته، نیازمند انتشار خاطرات، یادداشت‌ها و اسناد سایر اعضای حزب است تا علاوه بر روشن شدن گوشه‌های از تاریخ سیاسی کشور بتوان درباره نقش آن با توجه به مقتضیات زمان آن قضاوت کرد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016