گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! بعد از عباى هاشمى رفسنجانى، اينك عباى ناطق نورى!؛ ف. م. سخنلرزه ها و پس لرزه هاى درگذشت هاشمى رفسنجانى همچنان ادامه دارد. از آغاز به بت سازى او تا سوال در مورد نحوه ى مرگ او. در اين بين، تحت تاثير قرار دادن احساسات و عواطف انسانى با انتشار غم نامه ها و بغض نامه ها و دل نوشته ها... و البته در اين ميان ژست گرفتن ها، موقع عكاسى و تعيين زاويه دوربين ميان سوژه و تابوت آيت الله. ١- بت سازى:
٢- چگونگى مرگ آيت الله: ٣- بر انگيختن عواطف انسانى: ناله هاى جگرخراش فاطمه هاشمى رفسنجانى بر بالاى تابوت پدرش و سخن گفتن او با فيروزآبادى كه پدر من فتنه نبود و مردم را دوست داشت؛ اولين صبحانه خانم عفت هاشمى رفسنجانى در غياب همسرش؛ در كنار تابوت بودن مهدى در اتومبيل حمل جنازه و تعيين زاويه ى دوربينى كه بايد از او عكس بگيرد... اين ها نكاتى بود كه بلافاصله بعد از مرگ آيت الله مطرح شد و در صدر اخبار منتشر شده قرار گرفت. نكاتى كه ارزش و بارِ سياسى خاصى «ندارد». ارزش و بار سياسى شامل نكاتى مى شود كه بر آينده ى حكومت اسلامى و سرنوشت كشور تاثير بگذارد. در اين زمينه نيز تحليل هايى ارائه شده است كه شايد مهمترين آن ها، بى آيندگى اصلاح طلبى و تغيير معقول در بافت و ساخت حكومت اسلامى به خاطر فقدان آيت الله باشد. تيترهايى از قبيل كمر اصلاحات شكست، تيترهايى ست بر اساس واقعيت و واقع گرايى. آيت الله وزنه اى بود كه ميان دو كفه ى ترازوي قدرت، تعادل ايجاد مى كرد. اين وزنه، با وجود اهميت اش، در مرحله ى كنار گذاشته شدن بود. ضربه ى «رد صلاحيت» كردن آيت الله، ضربه اى بود كارى به كلّ حركتى كه تلاش مى كرد تغيير را در داخل حكومت انجام دهد؛ تغييرى كه راس قدرت و صاحبان قدرت اصلى به شدت مخالف آن بودند. وقتى كسى با اهميت هاشمى رفسنجانى، اين چنين بازيچه ى دست قدرت پرستان مى توانست شود، مشخص بود و هست كه امثال خاتمى و روحانى و ديگر «معتدلان» و مصلحان دلسوز حكومت اسلامى، چه وضعيتى خواهند داشت. و اكنون اصلاح طلبان حكومتى در صدد عَلَم كردن كسى هستند كه هم شخصيتى قديمى باشد، هم براى خود وزن و اعتبارى داشته باشد: على اكبر ناطق نورى! ناطق نورى اصلا و ابدا با هاشمى رفسنجانى در يك سطح قرار نمى گيرد. او به رغم مسووليت هايى كه داشته است مطلقا در رديف آيت الله نيست. اما آيا كس ديگرى جز او به جاى آيت الله مى توان معرفى كرد و او را به عنوان «شيخ» بر كشيد؟ قطعا خير! و روزنامه هاى اصلاح طلب مشغول به اين كار شده اند و روزنامه هاى تماميت خواهان نيز آتش تهيه خود را بر سر اين «شخصيت» پر مساله و پر تضاد گشوده اند. كيهان در صدد خفه كردن اين شخصيت، در مرحله ى جنينى بعد از آيت الله است. همان طور كه «عارف» نمى توانست و نمى تواند به خاطر خصوصيات شخصيتى اش «رييس دولت» اصلاح طلب براى آينده ى ايران باشد، ناطق نورى هم نمى تواند با تاريخچه ى پر نوسان و پر اعوجاج اش، «شيخ» اصلاح طلبان شود. آلودگى ناطق آن قدر هست كه تماميت خواهان بتوانند او را در همان مرحله ى مقدماتى، از دور بازى ها خارج كنند. حسن روحانى در پيام توييترى اش خطاب به هاشمى رفسنجانى نوشت: «ما را عباى گرم تو اميد مى داد... در برگريزان هاى سرد فصل پاييز...»! عباى هاشمى در اواخر زندگى اش چنان تكه تكه شده بود كه خود او و خانواده اش را نيز نمى توانست گرم و مطمئن نگه دارد. عباى ناطق نورى هم كه چند سالى ست اصولا به كنارى انداخته شده و كلا پوششى در كار نيست! فصل هم فصل زمستان است و زمهرير آن با سرماى پاييز قابل قياس نيست! اكنون بايد منتظر باشيم و ببينيم كه اصلاح طلبان و تعادل خواهان حكومت، در چنين شرايطى كه به زندگى در زير برف مى ماند، چگونه خود را براى رسيدن به بهارى كه بسيار دور از دسترس است گرم نگاه خواهند داشت! بايد منتظر باشيم و ببينيم!... Copyright: gooya.com 2016
|