پنجشنبه 31 تیر 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

مجيد مظفری در گفتگو با "جوان": سينمای کشور در دهه ۷۰ به سمتی برخلاف فرهنگ ما رفت، شبکه ايران

شبکه ايران- مجيد مظفری، فعال عرصه تلويزيون و سينما در گفت‌و‌گويی در ارتباط با سينمای فعلی و همچنين فعاليت برخی سازندگان و بازيگران اين عرصه عنوان کرده است: يکی از عوامل آسيب‌رسان به سينما بازی بازيگران ناپخته و ناکارآمد است. چراکه در حال حاضر خيلی کم اتفاق می‌افتد که تماشاگری با يک هنرپيشه همذات‌پنداری کند. اين برای سينما خطرناک است چون اولين تماس مخاطب با يک اثر سينمايی و تلويزيونی و حتی تئاتر از طريق بازيگر صورت می‌گيرد.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 




وجود بازيگران ناپخته و ناکارآمد فعلی، سينما را به قهقرا برده است

او همچنين در اين رابطه تأکيد بر اين دارد: وقتی بازيگر نتواند مخاطب را به فضای فيلم وارد و او را وادار به تفکر کند، طبيعی است که سينما به قهقرا می‌رود؛ چون نقش‌ها برای تماشاگر قابل باور نيست و تماشاگر ديگر بابت ديدن فيلم نه وقت می‌گذارد و نه هزينه می‌کند، همين مسأله پيش می‌آيد که امروز سينما با آن درگير است.

مظفری همچنبن به چگونگی بازی کردن در فيلم‌های مرتبط با دوران دفاع مقدس اشاره کرده و در اين رابطه از عوامل موفقيت خود در اين آثار را، حضور خود در دوران جنگ تحميلی می‌داند و تأکيد می‌کند: وقتی که بچه‌های ۱۶ ساله می‌رفتند روی مين، در مقابل يک عده در تهران داشتند کارهای آنچنانی پستی انجام می‌دادند و بعضی‌ها به فکر جمع کردن پول و دنبال مشغله خود بودند. اما الان خيلی‌ها تازه می‌‌فهمند که يک دقيقه در جبهه بودن چقدر ارزش‌اش بيشتر از اين است که يک سال در تهران دوره جنگ پول جمع کنند. چون آن دوره، آن شخصيت‌ها و آن فضا را می‌شناختم و آن تاريخ از مملکتمان را در کوران جنگ تجربه کرده بودم، توانستم نقش درستی را ارائه کنم.

در شرايط فعلی، شأن تلويزيون بالاتر از سينماست

اين بازيگر با تأکيد بر اينکه در شرايط فعلی، شأن تلويزيون بالاتر از شأن سينماست، می‌گويد: هر اتفاقی که افتاده از نيمه دوم دهه ۷۰ پيش آمده که سينمای ما به طرف غيرحرفه‌ای‌ها رفت و حتی تهيه‌کننده‌های ما کنار گذاشته شدند و کارگردان‌‌ها و بازيگران خوب ما کم‌کار شدند و از اين تاريخ به بعد سينما به سمت و سوی ستاره‌پروری و ستاره‌سازی رفت.

سينمای کشور در دهه ۷۰ به سمتی برخلاف فرهنگ ما رفت

او همچنين در اين رابطه ادامه داد: متأسفانه سينمای ما در دهه ۷۰ به سمتی رفت که فرهنگ‌ ما و سينمای ما نبود و زاد و ولد فيلم‌های دهه ۶۰ در اين ايام ديده نشد. من بعضی وقت‌ها به فيلم‌های «سرب»، «ناخدا خورشيد»، «جاده‌های سرد» و فيلم‌های ديگر از اين دست که فکر می‌کنم به خودم می‌گويم اين فيلم‌ها را چه کسانی ساختند؟ و چطور در اين مملکت اين فيلم‌ها ساخته شد؟ در حالی که امروز ‌يک‌صدم آنها را هم نمی‌توانند، بسازند.

از عوامل زمين‌خوردن سينما در نيمه دوم دهه ۷۰، تمرکز فيلم‌ها در تهران بود

او همچنين به جز بحث بازيگری و کار خام و ناپخته جوانان، از جمله عوامل ديگری که باعث تضعيف و گوشه‌گيری و زمين‌خوردن سينما شده را "تغيير مسير دادن دوربين در سينما" در نيمه دوم دهه ۷۰ می‌داند و می‌گويد: يکی از مسائلی که باعث شد سينمای ما زمين‌ بخورد اين بود که با تغيير مسير دادن سينما در نيمه دوم دهه ۷۰ دوربين ديگر از تهران بيرون نرفت. در حالی که در دهه ۶۰ و نيمه اول دهه ۷۰ اگر در سال، ۱۰ فيلم ساخته می‌شد هشت فيلم آن در استان‌ها و شهرستان‌ها کار می‌شد که اين هشت فيلم با موسيقی، فرهنگ،‌زبان و لهجه، لباس، لوکيشن و سنت‌های آن منطقه کار می‌شد.

بی‌ارزش وپيش پا افتاده بودن محتوای فيلم‌ها، تضعيف سينما را به همراه داشته

اين کارگردان و تهيه‌کننده از عوامل ديگر عدم موفقيت سينمای امروز را فعاليت و تشابه هنرپيشه‌ها چه زن و چه مرد می‌داند و در عين حال سطحی و پيش پا افتاده و بی‌ارزش بودن حرف و محتوای فيلم‌ها را دليل ديگری در اين رابطه معرفی می‌کند.

متأسفانه در نيمه دوم دهه ۷۰ به جای بازيگر، مانکن‌های سينمايی وارد سينما شدند

او همچنين يکی ديگر از موارد تغيير مسير سينما را اين‌گونه عنوان می‌کند: در نيمه دوم دهه ۷۰ مانکن‌های سينمايی به جای بازيگران وارد سينما شدند و هنر بازيگری کنار رفت و يکسری آدم‌های خوشگل چشم‌آبی و موبور، ارزش سينمای ايران شدند. در حالی که در دهه ۶۰ اين ارزش در اصل ضدارزش بود. آن زمان صورت زيبا اصلاً مطرح نبود. اتفاق و درام مطرح بود و بازی يک بازيگر.

او همچنين تأکيد می‌کند: در اين مقطع يک دفعه تمام تهيه‌کنندگان سينمای حرفه‌ای از بين رفتند. بازيگران، کارگردانان، گريمورها، فيلمبرداران و همه و همه خودشان را کنار کشيدند و تهيه‌کننده سرمايه‌گذار شد و کسانی که چند فيلم کوتاه ساخته بودند کارگردان اين فيلم‌ها شدند. بازيگران هم که فقط مانکن‌های سالن مد بودند، حتی ديالوگی که در اين فيلم‌ها رد و بدل می‌شود اصلاً در ادبيات شفاهی اين مملکت وجود ندارد. گويا اين ادبيات مربوط به آدم‌هايی است که در جای ديگر جهان زندگی می‌کنند. اينها ضربه‌های جبران‌ناپذيری بودند که به سينمای ما وارد آمد.

وجود بازيگران تحصيلکرد نياز امروز سينماست

مظفری در گفت‌و‌گو با "جوان"، يکی از نيازهای امروز سينما و حتی تئاتر را وجود بازيگران تحصيلکرده می‌داند که به خوی خود می‌توانند جايگزين بازيگران جوان فعلی نيز شوند.

برخلاف امروز، وجود فيلمنامه ايده‌آل عامل درخشش سينمای دهه ۶۰ بود

مجيد مظفری با اين حال، يکی از دلايل درخشش سينمای دهه ۶۰ را وجود فيلمنامه مناسب و توجه به اين‌گونه فيلمنامه‌ها می‌داند و عنوان می‌کند: يکی از دلايل سقوط سينما اين بود که در نيمه دوم دهه ۷۰ هی گفتند آزادی، آزادی! اينقدر دنبال آزادی‌های کذايی بودند که سينمای ما و جامعه ما از آن ور پشت بام افتاد و فيلم‌هايمان رفت به طرف ابتذال.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016