یکشنبه 9 فروردین 1394   صفحه اول | درباره ما | گویا

تشییع نیما پتگر، مردی که عاشق سکوت و رنگ زرد بود

پیکر نیما پتگر، هنرمند نقاش و مجسمه‌ساز، با حضور خانواده‌ی وی، شاگردان و دوستانش از مقابل موزه هنرهای معاصر تهران برای خاکسپاری در قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) تشییع شد.

به گزارش خبرنگار بخش هنرهای تجسمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، مراسم تشییع پیکر نیما پتگر، هنرمند نقاش، صبح امروز یکشنبه، نهم فروردین ماه با حضور هنرمندان حوزه‌های مختلف هنری در موزه هنرهای معاصر تهران برگزار شد.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


در ابتدای این مراسم، مجید ملانوروزی، سرپرست موزه‌ی هنرهای معاصر و مدیرکل دفتر هنرهای تجسمی با اشاره به این‌که برای هنرمند پایانی وجود ندارد، گفت: نیمای عزیز اگر چه اکنون در بین ما نیست، اما آثار او و نام و یادش تا همیشه در جامعه هنری ایران باقی خواهد ماند. همان‌طور که آثار دیگر اعضای خانواده‌ی این هنرمند چون علی‌اصغر پتگر و جعفر پتگر باقی ماندند. جامعه هنری ما به این خانواده مدیون است و امیدوارم بتوانیم حق و نام ایشان را ادا کنیم و در زمان زندگی هنرمندان آنها را پاس بداریم.

نیما پتگر از نمونه‌های بسیار ویژه شخصیت یک آدم هنرمند بود

سپس امیر پوریا، منتقد سینما، پشت تریبون قرار گرفت و گفت: همیشه برایم دغدغه بود در زمانی که فقدانی تازه رخ داده و بازماندگان منتظر آیین تدفین هستند، صحبت کردن چگونه امکان‌پذیر است، اما از چند روز پیش که این وظیفه بر عهده من گذاشته شد، این را می‌فهمم که برگزاری این مراسم نیاز بازماندگان برای کنار آمدن با اندوه و فقدان فرد از دست رفته است.

وی افزود: با تمام دینی که به نیما پتگر داشتم، تصور می‌کنم ادای وظیفه‌ام همواره کمتر از آنچه که باید، بوده است. نیما و اساسا فردیتی که داشت از نمونه‌های بسیار ویژه شخصیت یک آدم هنرمند بود. اگر در یک جمع پرشمار کسی که با نیما آشنایی نداشت او را می‌دید، بدون این که با او کلام طولانی مدت داشته باشد، می‌فهمید که او یک هنرمند معتبر و نامی است و اینها الزاما فقط نتیجه تظاهر و تمایلات رفتاری او نبود؛ بلکه کاریزما و جذابیت شخصیت او باعث به وجود آمدن این حس می‌شد.

پوریا همچنین گفت:‌ این ویژگی‌ها قابل اکتساب نیست و در فردیت خود آدم‌ها وجود دارد؛ درست مثل فروتنی. بیش از یک دهه معاشرت و مجاورت با نیما کلمه‌ای در باب فروتنی از او نشنیدم، اما او نمونه بارز یک هنرمند فروتن بود. همانطور که بسیار باهوش بود و هیچ وقت نخواست به هوشش تفاخر کند و آن را به نمایش بگذارد. او این‌قدر باهوش بود که هیچ وقت نگفت که من باهوشم.

مردی که سکوت را دوست داشت

عیسی جلالی، روانپزشک و از دوستان پتگر، سخنران دیگر این مراسم بود. او با اشاره به «خودشناسی» نیما پتگر که از ویژگی‌های برجسته او بود، اظهار کرد: یکی از کارهای خوبی که می‌توانیم برای شادی روح نیما انجام بدهیم، این است که از خودمان بپرسیم آیا خصوصیاتی در ما هست که موجب آزار خودمان و دیگران می‌شود؟ آن‌ها را شناسایی کنیم، نقاط ضعف‌مان را از بین ببریم و نقاط قوت‌مان را بیش از پیش تقویت کنیم.

او ادامه داد: سکوت یکی از چیزهایی بود که نیما خیلی آن را دوست داشت. بهتر است بعد از رفتن او بیشتر به این مفهوم دقت کنیم و آن را رعایت کنیم. او به پر از خالی بودن اهمیت می‌داد و هنوز هم می‌بینیم که آنهایی که به زیاد می‌پردازند، افراد هوشمندی نیستند.

پدرم رنگ زرد را خیلی دوست داشت

دژار پتگر، فرزند نیما پتگر نیز با قرار گرفتن در پشت تریبون و اشاره به لباس زردی که به تن کرده بود، گفت: اگر کسی نخواهد برای مرگ نیما مشکی بپوشد، می‌تواند لباس زرد به تن کند، چون نیما رنگ زرد را خیلی دوست داشت. دیروز که دفتر خاطراتش را پیدا کردم، در آن هم طراحی بود و هم فرمول آشپزی و هم چند جمله به زبان ایتالیایی.

او افزود: ما الان در وضعیت بحرانی برای هنر هستیم و این فقط مخصوص ما نیست. در دنیای غرب هم با تمام آزادی‌هایش این مشکلات وجود دارد. وقتی آزادی باشد، اقتصاد قدرتمند می‌شود و وقتی اقتصاد قدرت داشته باشد، روی نقطه‌ای سرمایه‌گذاری می‌کنند که بازدهی بهتری داشته باشد. یکی از معضلاتی که در شرق وجود دارد، این است که گروهی ضد هنر حرکت می‌کنند؛ یعنی یا هنر را درک نمی‌کنند یا می‌ترسند که آن را درک کنند.

پتگر همچنین بیان کرد: یکی از مواردی که نیما خیلی روی آن اصرار داشت، صداقت بیرحمانه با خود است. وقتی در ایران به هنر اشاره می‌شود، با دو دسته برخورد می‌کنیم؛ یک دسته فقط به شادی و تنبک فکر می‌کنند و یک دسته هم ژست صادق هدایتی می‌گیرند و فکر می‌کنند اگر شادی را رد کنند و حرف از خودکشی بزنند زیباتر است؛ در حالی‌که این‌ها ریشه در هنر ندارد.

او ادامه داد: وقتی به نقاشی‌های نیما نگاه می‌کنیم، در آن‌ها نه‌ چندان غم هست و نه‌ چندان شادی. او معتقد بود که انسان تجربه می‌کند و رنج می‌کشد. برخی از افراد با این رنج باعث رنج دیگران می‌شوند و برخی دیگر از آن برای سازندگی استفاده می‌کنند. پدرم اگرچه در هنر و جهان‌بینی استعداد خاصی داشت، اما در نهایت اگر از طرف پدرم کوتاهی برای فرهنگ و هنر صورت گرفته، متاسفم و تلاشم را می‌کنم که در آینده جبران شود. آرمان انسانیت و نیکی چیزهایی بودند که نیما را به شوق می‌آوردند.

در پایان فرشته یمینی شریف، همسر نیما پتگر در سخنانی کوتاه از دوستان، هنرمندان و شاگردان این هنرمند برای حضور در تشییع جنازه همسرش تشکر کرد.

به گزارش خبرنگار ایسنا، در ادامه این مراسم، حجت‌الاسلام محمود دعایی بر پیکر نیما پتگر نماز خواند و سپس این هنرمند را برای خاکسپاری به قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) منتقل کردند.

در این مراسم هنرمندانی از حوزه‌های مختلف هنرهای تجسمی حضور داشتند که از آنها می‌توان به ایرج اسکندری، بهزاد شیشه‌گران، عباس مشهدی‌زاده، کامران عدل، جمشید حقیقت‌شناس، کامران شیردل، علی فرامرزی، محمد معمارزاده و همچنین نازنین فراهانی و امیر آقایی بازیگران سینما و تلویزیون اشاره کرد.

نیما پتگر نقاش، مجسمه‌ساز و استاد دانشگاه روز پنجم فروردین‌ماه در 69 سالگی براثر عارضه قلبی در تهران درگذشت. او متولد 1325 و عضوی از خانواده هنرمند پتگر بود. نیما نقاشی را نزد پدرش علی‌اصغر پتگر آموخت و برای آموزش هنر مجسمه‌سازی راهی ایتالیا شد. او پس از بازگشت به ایران فعالیت‌های هنری‌اش را در آتلیه خود دنبال می‌کرد. جعفر پتگر هنرمند صاحب‌نام نقاشی، عموی نیما پتگر بود.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016