در رفراندوم فروردین ۱۳۵۸ رای ما فدائیان به جمهوری اسلامی نه بود. با چند نفر از دوستان تصمیم گرفتیم در یکی از حوزههای رای گیری با رای منفی در همه پرسی حضور علنی داشته باشیم. تا آنجایی که به یادم مانده است حضور ما فدائیان، فضای اپوزیسیونی ایجاد کرده بود. یکی از روحانیون که همه به او احترام میگذاشتند رو به من کرد و گفت: جوان، چرا رای شما به جمهوری اسلامی منفی است. به او جواب دادم رای ما هم به نظام پادشاهی نه است ما هم طالب جمهوری هستیم اما نمیدانیم پشت سر پسوند اسلامی شما چه خوابیده است. او با دست اشاره به مردم کرد و گفت: پشت سر جمهوری اسلامی همین میلیونها مردم از جان گذشته خوابیده است شما چه کار میتوانید بکنید؟
سالها گذشت. از این که ما به جمهوری اسلامی رای منفی داده بودیم از کار خود راضی بودیم. به خود میگفتیم: لااقل ما یک کار درستی انجام دادیم. اما با گذشت زمان به این درک رسیدم که رای «نه ما» بار مثبتی نداشته است. به زبان دیگر رای ما از موضع لنینی بود و نه ازمنظر دمکراتیک و آزادیخواهی! و نه برای یک جامعه باز و کثرت گرا. بر خلاف ما، رای «نه» ایرج اسکندری و اشخاص آزادیخواه از موضع دمکراتیک دارای بار مثبت بوده است.
در آن جهان دو قطبی هر مستبدی علیه آمریکا موضع گیری میکرد ما آن را ضد امپریالیسم دانسته و در چهار چوب اردوگاه سوسیالیسم قرار میدادیم. حتی حکومتهای لیبی، سوریه را به همین دلیل در جبهه خودمان میدیدیم بی سبب نبود حزب توده و دو سال دیگر سازمان اکثریت به لحاظ نظری مدافع جمهوری اسلامی شدند. اکنون با فکر امروزی هر نیروی سیاسی علیه آمریکا و یا علیه استبداد حاکم پرچم مبارزه بر دارد خود به خود جریان مترقی به حساب نمیآید. و باز میتوان نتیجه گرفت هر مخالف جمهوری اسلامی نیروی مثبت و مترقی محسوب نمیشود.
فرخ نگهدار و رفرم
به باور من آقای نگهدار نقد درستی «در اصلاح ناپذیری نظام و ضرورت رفراندم» در مقابل آقای شریعتمداری وآقای مخملباف در مناظره تلویزیون بی بی سی ارایه کرد من هم با نظرات ایشان هم نظر هستم. اما ایشان در این بحث گریزی هم به صحرای کربلا زد. این چندمین بار است که آقای نگهدار مدعی است در این چهل سال، در چهارچوب جمهوری اسلامی مبارزه راه دمکراسی، رفرم و قانون بوده است.
آقای نگهدار از آن زمانی که به حزب توده ایران نزدیک شدیم دغدغه اصلی شما هم همانند حزب توده ایران، موضع ضد امپریالیستی جمهوری اسلامی بود. حزب توده به همین سبب به جمهوری اسلامی رای داد و خود نیز از آتش بیاران و معمار اصلی مبارزه با امپریالیسم آمریکا در ایران شد. در واقع نگاه و رفتار سیاسی شما از جمهوری اسلامی نه از موضع دمکراتیک، بلکه از موضع ضد امپریالیستی بود. شما در آن دوره درک عمیق و ریشهای و شناخت اساسی از رفرم و آزادی و دمکراسی نداشتید به همین دلیل احزاب و شخصیتهای که از آزادی و د مکراسی کوچک ترین دفاعی کردند سازمان از موضع ضد امپریالیستی خفهاش کرد. آیا فراموش کردهاید که حزب توده و سازمان چه رفتاری با بارزگان و نهصت آزادی داشتند. کیانوری بر این باور بود که به همان اندازه که آیت اله خمینی و جمهوری اسلامی، از آمریکا دور میشود، به ناچار به سوی شوروی کشانده میشود.
خط مش سازمان از سال۱۳۵۷ تا ۱۳۵۹ در محتوا برانداز و کسب قدرت بیشتربود. ما در ترکمن صحرا و کردستان به جنگ مسلحانه مشغول بودیم و شما در این دوره دبیر اول سازمان بودید.
وقتی در سال ۱۳۵۹ با حزب توده عملا وحدت شد حمایت از جمهوری اسلامی تا سال ۱۳۶۱ در دستور روز قرار گرفت. در این دو سال مبارزه با آمریکا در اولویت بود. آقای نگهدار در این دو سال من سراغ نداریم که شما از حقوق دمکراتیک و پایمال شده مردم ایران و سرکوب احزاب و شخصیتهای سیاسی دفاع کنید. شما در این ۴۰ سال خود را طرفدار رفرم و قانون در چهار چوب جمهوری اسلامی نام میبرید. شما که در این دوره مدعی رفرم هستید آیا میتوانید پاسخ دهید چرا سازمان پس از سال ۱۳۶۰ اسلحهها را از کردستان به تبریز آورد و برای رد گم کنی فقط بخش از آن را در اختیار جمهوری اسلامی گذاشت اما بقیه اسلحهها را در تهران و تبریز برای روز مبادا مخفی کرد.
آیا شما میتوانید شرح دهید که چرا سازمان اکثریت، سازمان نظامی مخفی را در اختیار حزب توده ایران قرار داد. آیا شما طرفدار رفرم خبری از کار نداشتید. دو نفر از همافران که از دست جمهوری اسلامی جان سالم بدر برده بودند طی نامه برایم شرح دادند که آنان چگونه توسط شادروان انوش برای همیشه به سازمان مخفی حزب توده ایران تحویل داده شدند.
پس از سرکوب حزب توده و سازمان اکثریت که در سال ۱۳۶۲ به شوروی پناهنده شدیم در تمام این سالها «شعار سرنگون باد جمهوری اسلامی» در روزنامه کار ارگان اصلی سازمان به شکل برجسته خود نمایی میکرد. در تمام مدتی که شوروی بودیم شعار سرنگونی پایه اساسی خط مش ما بود. اگرشما مطلبی در دفاع از رفرم و دمکراسی نوشتهاید خیلی خوشحال میشوم آن را انتشار بیرونی دهید. اگر اشتباه نکنم اولین بار در سال ۲۰۰۶ بود که شما فرمودید: من اعلام میکنم که من یک رفرمیست هستم. هر چند در مواردی همین رفرمیست بودن شما کار دست دوستان شما داد.
من همان اندازه که به خط مش سیاسی درست اعتقاد دارم بیش از آن به اخلاق سیاسی و درستی پایبندم. در مناظره تلویزیونی آقای نگهدار خود را در صف فرشتگان بی گناه قرار داد و گفت: در این چهل سال ایشان به سبب مواضع رفرمیستی مورد افترا و انواع اتهامات قرار گرفته است. اما نمیدانم چرا فراموش کردند که ایشان در این چهل سال کمتر و زشت تر از دیگران به مخالفین سیاسی و دوستان خود تهمت و افترا نزدهاند.