عالَم اپوزیسیون ایرانی، عالَم تنگ و تاریکی است. اپوزیسیون ایرانی، حتی در امر سیاست که مساله ی اصلی اوست کم سواد و اگر واقع گرا باشیم بی سواد است. نه تنها بی سواد است بلکه تلاشی هم برای با سواد شدن نمی کند. بخش اعظم اپوزیسیون که در خارج از کشور مستقر است، بعد از سال ها زندگی در کشورهای مختلف، حتی نتوانسته با زبان و فرهنگ کشور میزبان رابطه بر قرار کند چه برسد به این که آن را بشناسد.
به کانال خبرنامه گویا در تلگرام بپیوندید
حال، تعدادی از افراد این اپوزیسیون معیوب، در کنار «اینترنت نویسی های تکراری و مربوط به عهد دقیانوس» به محض وقوع رویدادی در عالم فرهنگ، در این زمینه هم اظهار نظر می کنند که کار تراژیک شان را تبدیل به کمدی می کند.
پس از درگذشت زنده یاد داریوش شایگان، برخی افراد شروع کردند به هتاکی به این عالِم جهانْ دیده ی جهانْ فهمیده.
در جای دیگر نوشته ام که وقتی سیستم مغزی یک موجود، تنها برای دیدن دو بعد آمادگی دارد، هر چه از بعد سوم به او بگویی، آن را درك نخواهد كرد. داریوش شایگان و تعدادی انگشت شمار چون او، نه تنها جهان را سه بعدی بلکه چهار بعدی می دیدند و نگاه آن ها حتی با اهل فرهنگ عادی تفاوت عمده داشت.
حتی ما با نگاه سه بعدی مان نمی توانیم او را ارزیابی کنیم یا تفکر او را با سنجه ی منطق خود بسنجیم. چطور انسانی که در فرهنگ اروپایی و فرانسوی، سال ها غور و تفحص کرده، مکاتب هند را به شکل عمیق شناخته و در باره ی آن کتابی جامع نوشته، مثلا با اشخاصی مثل سید جلال آشتیانی یا علامه طباطبایی همنشین می شود و با چشم آن ها نیز به دنیا می نگرد و ترکیب این به ظاهر اضداد را در وجود خود حل و جذب می کند؟
در نقد افکار و باورهای شایگان می توان بسیار چیزها نوشت ولی این عرصه نه جای قلمفرسایی انسان های دو بعدی ست که هر چه بنویسند ناشی از درک صحیح نخواهد بود.
از درک صحیح گذشته، در رد افکار این دانشمند جامع الاطراف به حرف های مسخره ای بر می خوریم که جز لبخند تلخ زدن کار دیگری در مقابل آن نمی توان کرد مثلا یک نفر برایم نوشت که داریوش شایگان قرار بود رییس جمهور ایران شود که منظورش از داریوش شایگان، زنده یاد علی شایگان بود! یا مثلا این روزها مد شده که از میان هزاران کلمه و جمله ی پر مغز و نغز او این جمله نقل شود که «ما روشنفکران گند زدیم!» و این را دستاویزی قرار دهند برای در هم کوبیدن ساخته ها و پرداخته های کسانی که متفکر هستند ولی در کشور ما روشنفکر نامیده می شوند.
حرمت دانشمندان مان را حفظ کنیم. موقعیت زمانی را درک کنیم. ادب اجتماعی داشته باشیم. کسی که تازه در گذشته، مجلس ختم اش جای نقد نظر او نیست. بگذاریم نقدها را برای زمانی دیگر. مطمئن باشید دیر نمی شود.
یادش گرامی باد.