در این گزارش آمده «موسوی مجد در ازای جاسوسی و افشای اطلاعات در مورد مشخصات یگان‌های مستشاری، جنگ افزارها، سیستم‌های مخابراتی، معرفی فرماندهان و رفت و آمد آنها حتی قاسم سلیمانی و موقعیت‌های جغرافیایی مراکز مهم و کدها و رمزها، دلارهای آمریکایی دریافت می‌کرد تا اینکه در همین ایام تحت اشراف اطلاعاتی ایران قرار گرفت و سطح دسترسی‌هایش کاهش پیدا می‌کند. او پس از جاسوسی آمریکا، به سرویس جاسوسی موساد روی می‌آورد و اطلاعاتی را نیز در اختیار آنها قرار می‌دهد. او حتی در برهه‌ای تلاش می‌کند تا به سرویس اطلاعاتی عربستان وصل شود.»

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

ساعاتی بعد از اعلام خبر اجرای حکم اعدام این سپاهی، صدا و سیمای جمهوری اسلامی بخش‌‌هایی از اعترافات او را پخش کرد که گفت در ازای پول اطلاعات نیروهای سپاه قدس را لو داده است.

غلامحسین اسماعیلی سخنگوی قوه قضائیه جمهوری اسلامی ۲۰ خرداد برای اولین بار اعلام کرد، موسوی‌مجد جاسوس سیا و عامل جمع‌آوری اطلاعات محل استقرار قاسم سلیمانی بود که به اعدام محکوم شده است. او چهار روز بعد ارتباط موسوی‌‌مجد با ترور قاسم سلیمانی را پس گرفت و گفت پرونده موسوی‌ مجد مربوط به سال ۹۷ و ۹۸ است و ارتباطی با «شهادت سلیمانی» ندارد!

در همان دوران اکانت توییتری منسوب به سیدمحمود موسوی‌مجد نیز یک فایل صوتی از او منتشر کرد و نوشت «بی‌گناه است و یک سرباز فداکار بود که قربانی فاسدین شد و اصلاً ربطی به شهادت سلیمانی ندارد».

کانال تلگرامی «فاطمیون» (افغان‌های عضو سپاه قدس) در واکنش به اعدام موسوی مجد می‌نویسد «در سال‌های اخیر یارگیری سرویس‌های جاسوسی به صورت پهن کردن دام‌های وسیع برای افراد است که به روش‌های مختلف وارد می‌شوند و در آغاز هیچ حرفی از جاسوسی نیست اما به مرور و با کسب اعتماد افراد آنها را به سوی اهداف تعیین شده که همان جاسوسی و انتقال اطلاعات است هدایت می‌کنند».

در این متن هشدار داده شده که شبکه‌های اجتماعی، ارتباط تلفنی، امور خیریه و پیامک از روش‌های سازمان‌های جاسوسی برای کسب اطلاعات از افراد است.

اعدام موسوی‌مجد در این مقطع در ادامه صدور و اجرای احکام اعدام‌های شتابزده‌ای است که در هفته‌های اخیر در ایران به راه افتاده و تحلیلگران معتقدند دلیل اصلی آن ترساندن شهروندان از هرگونه اقدام علیه جمهوری اسلامی است. چنانکه خبرگزاری قوه قضائیه نیز به صراحت نوشته اعدام این متهم «قاطعیت قوه قضائیه در برابر هشتگ #اعدام_نکنید است!» اما به نظر می‌رسد مسائل دیگری نیز در میان باشد از جمله حفره‌های امنیتی درون دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی که با این اعدام به افراد خود هشدار می‌دهد!

سپاه قدس، بازوی خارجی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، و شبه‌نظامیان وفادار به جمهوری اسلامی در سوریه در دو سه سال اخیر خسارات و تلفات سنگینی را به خاطر لو رفتن اطلاعات متحمل شده‌اند. جنگنده‌ها و پهپادهای ارتش اسرائیل با اطلاعاتی که از فعل و انفعالات و محل استقرار نیروهای وابسته به جمهوری اسلامی در سوریه دارند، بارها بطور مؤثر پایگاه‌ها و محل استقرار آنها را بمباران کرده‌ و یا کاروان‌های سپاه قدس را هدف قرار داده‌اند. شمار زیادی از فرماندهان و نیروهای عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز در گوشه و کنار سوریه شکار شدند. خانواده‌های آنان می‌گویند این تلفات ناشی از توطئه و جاسوسی بوده است. بعلاوه، در خاک خود ایران نیز انتقال اسناد اتمی از بغل «بیت رهبری» به اسرائیل نیز نشان می‌دهد که کار از «حفره»های امنیتی نیز گذشته است!

در شرایط فعلی به نظر می‌رسد موسوی‌مجد قربانی شد تا شاید درس عبرتی برای آنهایی باشد که علیه نیروهای جمهوری اسلامی نه تنها در سوریه و عراق بلکه در خود ایران و نهادهای کشوری و لشکری جمهوری اسلامی دست به «جاسوسی» می‌زنند و یا در مخالفت با شرایط کنونی حاضرند برای دفع این رژیم با کشورهای خارجی همکاری کنند.

اما مسئله اینجاست که بین جاسوسی و درز اطلاعات درون یگان‌های نظامی و میزان پایبندی نیروها به سازمان و کشورشان ارتباط مستقیم وجود دارد. وقتی سپاه قدس وابسته به سپاه پاسداران، برای حضور در عراق و سوریه بخشی از کمبود نیروی خود را با استخدام مزدور از پاکستان و افغانستان جبران می‌کند، و یا در داخل خود ایران به افرادی روی می‌آورد که فقط به خاطر پول و تأمین زندگی حاضرند با رژیم همکاری کنند، در نهایت نه عقیده و اهداف سیاسی بلکه پول و مسائل مالی است که آنها را هدایت می‌کند بطوری که حتی جانشان را برای پول در عملیات نظامی و تروریستی و یا سرکوب در داخل ایران به خطر می‌اندازند.

یک عامل دیگر در شکل گرفتن پدیده «جاسوسی» جدا از مسائل مالی و یا مخالفت با رژیم، می‌تواند استفاده از نیروهایی باشد که آموزش لازم نظامی و حفاظتی را طی نکرده‌اند اما هیجان و احساسات آنها را به میدان جنگ‌های نیابتی کشانده است. شمار زیادی از نیروهای ایرانی در سوریه از این قشر بوده و هستند. جوانانی که بدون هرگونه سابقه نظامی و تعلیمات جنگی فقط با سه چهار ماه دوره ابتدایی در اردوگاه‌ها به سوریه اعزام شدند.