در یکی از اتاق های کلاب هاوس، میکروفون دست مهدی خزعلی، شارلاتان معروف حکومتی افتاده بود و خطاب به جناب دکتر پیرموذن، وکیل پیشین مجلس، که سال هاست خودش را از لجنزار حکومت نکبت دور کرده و در جهت منافع مردم ایران تلاش و فعالیت می کند توصیه می کرد که بگوید: غلط کردم!
در چنین حالتی انتظار داشتم تا آقازاده ی آیت الله ابوالقاسم خزعلی، که معروف حضور همگان است، خودش یک غلط کردم محکم نثار خودش و پدر نامحترم اش کند و بیان این غلط کردن را در تمام ساعات زندگی اش تکرار کند -چون موارد غلط کردنی او یکی و دو تا نیست- که با کمال تعجب مشاهده کردم چند بار -آری چند بار- با صدای رسا و بدون لکنت اعلام کرد که اگر اجازه ی انتشار کتاب «هویت» را به من بدهند باز هم آن را منتشر خواهم کرد!
هزار و خرده ای نفری که در این اتاق حضور داشتند شاید ۹۰ درصدشان اصلا موضوع برنامه ی ننگین «هویت» و جریان چاپ کتاب آن را که انتشارات «حیان» متعلق به مهدی خزعلی آن را منتشر کرد نمی دانستند و سن شان به آن سال های شوم هویت سازی نمی رسید بنابراین کسی در مقابل مهدی خزعلی نایستاد تا این وقاحت در پافشاری برای انتشار مجدد این کتاب را به او گوش زد کند.
«هویت»، راهنمای تئوریک حکومت اسلامی ست برای اعمالی که امروز نمونه ی آن را در موضوع ربودن مسیح علی نژاد می بینیم.
«هویت»، لجنی ست که حکومت اسلامی، سعی کرد با آن چهره ی مردان علم و ادب ایران را آلوده کند که خوشبختانه با آگاهی مردم اهل فرهنگ، این لجن به سمت خود حکومت برگشت داده شد.
«هویت» نظرات مکتوب شده ی سردسته ی کسانی ست که مرتکب قتل های زنجیره ای شدند.
«هویت» دیدگاه های انسان سوز و فرهنگ ستیز «سعید [امامی]»، دوست و رفیق مهدی خزعلی را بیان می کرد.
اگر قرار بر غلط کردن باشد، مهدی خزعلی باید به اندازه ی تک تک کلمات مندرج در این کتاب، غلط کند و تمام عمر را در گوشه ی انزوا به سر بَرَد تا اگر روزی حکومت تغییر کرد، در مقابل دادگاه پاسخگوی مردم اهل فرهنگ ایران باشد.
ایران و اروپا در جست‌و‌جوی نگاهی تازه، امیر طاهری
