فرزانه روستابی
بر أساس برخی شنیده ها که احتمالا باید دستپخت اطلاعات سپاه باشند ایران به یک مرد قوی و با صلابت مانند محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی نیاز دارد تا از بحران نجات بابد. همان ها که قبلا می گفتند این مرد قوی قالیباف است امروز با مطرح شدن محمد بن سلمان به عنوان الگوی بازسازی یک کشور عصر حجر عقب افتاده نتیجه میگیرند که مجتبی خامنه ای بهترین انتخاب برای انجام ماموریت بن سلمان در ایران است تا کشور از گردنه ای که ملت در آن گیر کرده اند نجات یابد.
در رد آن منطقی که تبلیغ می کند ما بشدت بن سلمان لازم هستیم لازم است کمی به تفاوت های دو‌کشور ثروتمند ایران و عربستان بپردازیم.
عربستان سعودی نه هیچگاه با غرب سر جنگ داشته و نه شعار ضد آمریکایی دادن برای کسی در این کشور نان و آب آورده است. ریاض بر خلاف جمهوری اسلامی در اکثر موارد و در همه بحران های منطقه ای نقش میانه و حلال مشکلات را بر عهدهداشته و به غیر از یمن که هنوز در گل و لای آن گیر کرده همواره مصالحه را بر مواجهه ترجیح داده است.
از سویی، عربستان برخلاف جمهوری اسلامی هیچگاه رویاهای ایدئولوژیک و بلند پروازانه اتمی نداشته و از اعمال هولناک ترین تحریم های بین المللی علیه خود استقبال نکرده و با ادامه تنش با آژانس بین المللی انرژی اتمی، ۸۹ میلیون ایرانی را به گروگان نگرفته است.
برخلاف ایران، در عربستان سعودی چندین دولت وجود ندارد و هر دولت نیز برای خود تشکیلات امنیتی و بازداشتگاه اختصاصی و سازمان سرکوب نداشته و ندارد.
پیرامون فساد در دربار عربستان سعودی و زندگی شاهزاده های خوشگذران داستانسرایی زیاد است، اما هیچ شاهزاده ای به قیمت گرسنه و فقیر نگه داشتن مردم و معتاد کردن عمدی شهروندان و هل دادن زنان به فحشا و فراری دادن ده میلیون نفر از جمعیت کیفی کشور درگیر عیش و خوشگذرانی نبوده است.
در عربستان ده میلیون نفر یا یک نهم شهروندان به بیرون مرزها پناه نبرده اند و پادشاه عربستان سعودی، یعنی پدر محمد بن سلمان اساسا کسی نیست که مردم برای شنیدن خبر مرگ او روزشماری می کنند. محمدبن سلمان ولیعهد جسور عربستان هیچگاه در پستو و پشت نهادهای امنیتی پنهان نبوده و نیست و از هر فرصتی برای گفت و گو با رسانه های داخلی و خارجی بهره برده است و تصویر زندگی او تقریبا علنی است.
هر چند بن سلمان تلاش زیادی به خرج داد تا آبروریزی قتل جمال قاشقچی را به فراموشی سپرده شود تا جایی که می دانیم او نه در سرکوب دانشجویان و هماهنگی با فضات بدنامی همچون سعید مرتضوی دخیل بوده و نه در زندگی خصوصی نیز برای باردار شدن همسرش دربیمارستان های لندن از جیب مردم کشور هزینه کرده است.
عربستان سعودی سويیس و سوئد و نروژ نیست، اما هیچیک از اعضای دربار عربستان مورد نفرت و لعن و نفرین مردم کوچه و بازار نیستند. شاهزاده های سعودی مانند فرزندان مسئولان جمهوری اسلامی دانشگاهها و رشته های دانشگاهی خود را با پول غارت شده از مردم خریداری نکرده اند، اما در ایران، حتی کودن ترین مقام های دولتی با به شیشه کردن خون مردم عادی گرانترین رشته ها و امکانات رفاهی را برای فرزندان خود در غرب فراهم می کنند.
چگونه می شود به مجتبی اعتماد کرد در حالیکه تاکنون کسی به غیر از مافیای سپاه صدای او را نشنیده است. اگر چیزی در چنته دارد می تواند مانند همه شهروندان ، البته با کمی امتیاز از طرف بیت به میدان بیاید و اندیشه و ایده و تفکر خود را با مردم به اشتراک بگذارد. فرزند علی خامنه ای بودن منجر به محرومیت او از چیزی نمی شود، اما در پستو بودن و آرزوی رهبر شدن برای دسترسی داشتن به هزاران میلیارد دلار از سرمایه های ایرانیان، تقریبا محال است.
نه مجتبی بن سلمان است و نه نعلین های ولیعهد عربستان سایز پای هیچیک از فرزندان خامنه ای است.
پروژه بن سلمان سازی از مجتبی خامنه ای بخش نرم افزاری ادامه سرکوب اعتراضات مردمی و ایستادگی در مقابلت تلاش مردم برای پایان دادن به رژیم دزد سالاران است که با حمایت کرملین در حال مزه مزه شدن است. از جمهوری اسلامی و ولایت فقیه چیزی حاصل نشد جز فساد و دروغگویی و کلاشی.
مردم از چهل سال نامردی و نامردمی و کینه و عداوت علی خامنه ای با ایران چه خیری دیدند که به گنده ترین ژن او روی خوش نشان دهند.
***
