جمعه 8 شهريور 1387

نمايش فيلم مستند تاريخی "ايران شکوه از ياد رفته" در فستيوال بوگوتا - کلمبيا و گفتگو با ماکان کارانديش، کارگردان فيلم، امير فطانت

جای خالی فيلم مستندی از تاريخ ايران که ضمن بهره وری از منابع معتبر تاريخی با روايتی جذاب که مخاطب خارجی را هم با تاريخ ايران زمين اشنا کند هميشه کمبودی حس شدنی بود، به ويژه اينکه فيلم می بايست از انچنان کيفيت ساختی برخوردار باشد تا به فستيوال های جهانی هم راه يابد.

فيلم مستند تاريخی "ايران شکوه از ياد رفته" به کارگردانی ماکان کارانديش اين جای خالی را پر ميکند. قرار است اين فيلم که بخش ابتدايی ان در دو اپيسود يک ساعته در مورد هخامنشيان و ساسانيان است در فستيوال بوگوتا (مهرماه ۱۳۸۷) و به سه زبان فارسی، انگليسی و اسپانيولی اکران شود.

ماکان کارانديش کارگردان فيلم در مصاحبه ای در مورد اين فيلم توضيحات بيشتری ميدهد.

- آقای کارانديش ميشه در مورد اين فيلم کمی توضيح بدين؟

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

اين فيلم شامل ۴ قسمته وهرکدام حدود ۱ ساعت. قسمت اول و دوم به هخامنشيان و ساسانيان اختصاص داره و قسمت سوم و چهارم ان به تاريخ ايران بعد از اسلام در محدوده سرزمين های استان فارس . در حال حاضر قسمت اول آن تکميل شده که در ميان ۷۰۰ فيلمی که امسال به فستيوال فيلم بوگوتا (۹-۱ اکتبر ۲۰۰۸) ارايه شده بود انتخاب شد و به سه زبان فارسی، انگليسی و اسپانيولی همزمان با جشن مهرگان اکران ميشه و اميد وارم تا ماه نوامبر بتونيم دی وی دی هر دو قسمت را به هموطنانمون عرضه کنيم.

- چطور شد تصميم به ساخت اين فيلم گرفتيد؟
من هميشه به تاريخ ايران علاقه مند بودم. پس از پايان تحصيلاتم در آمريکا سفری به ايران کردم و در ديدار مجددی که با ويرانه های تخت جمشيد داشتم شکوه از ياد رفته ايران باستان و احساس غرور و افتخار در من تداعی شد و من را به اين فکر فرو برد که چطور سرزمينی که روزی مهد تمدن و فرهنگ جهان بوده امروزه در نگاه اغلب مردمان مغرب زمين و نسل جوان خوار و فاقد فرهنگ تلقی ميشه...اين شروع يک سيرفکری بود که نهايتا به تصميم ساخت اين پروژه بزرگ فرهنگی منجر شد غافل از اينکه "عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها"

- ساخت اين فيلم به چه صورت انجام گرفت و چه مدت طول کشيد؟
ساخت اين فيلم برای من چند بُعد داشت، يکی آشنايی با تاريخ سرزمين فارس بود که محتاج تحقيق و بررسی بسيار و صحبت با استادان خبره در اين زمينه بود که خيلی گسترده تر از اون چيزی بود که در ابتدا فکر ميکردم. دوم بودجه، برنامه ريزی و نحوۀ فيلمبرداری و ديگر جزئيات فنی و چون هدف من تهیۀ بهترين تصاوير با کيفيت بالا از لوکيشنها بود يک سری از وسايل را مستقيماً از آمريکا تهيه کردم و سوم هدف من ساخت فيلمی بود که قابليت انتقال و ارتباط با جوامع و بيننده غربی را هم داشته باشه و در جمع آوری اطلاعات و فُرمت فيلم اين نکته را مد نظر داشتم. من برای ساخت اين فيلم ۳ سفر به ايران رفتم و از ابتدای کار تا امروز بيش از ۵ ساله که درگير ساخت اين مجموعه فيلم هستم.

- با چه کسانی در رابطه با ساخت اين فيلم مشورت کرديد؟
علاوه بر مطالعات گسترده ای که در منابع معتبر تاريخی در ارتباط با ساخت اين فيلم انجام دادم به خصوص آثار شادروان دکتر علی سامی با تعدادی از اساتيد در زمينۀ تاريخ و آثار باستانی در ايران نيز از جمله دکتر مصطفی نديم در دانشگاه شيراز و دکتر تورج دريايی UC Irvine در آمريکا مشورت کردم که از نظريات آنها در فيلم استفاده شده.

- در صحبت هاتون به اين اشاره کرديد که مجبور شديد يک مقدار از وسائل فيلمبرداری با خودتون به ايران ببرين ايا اين وسائل در ايران نبود و شامل چه چيز هائی ميشد؟
چون هدف من ساخت فيلمی بود که با استاندارد های جهانی قابل قبول باشه وسايلی مانند کرين، تراولينگ يا دالی و دوربينی با قابليت فيلمبرداری P۲۴ که تهيه آنها در ايران بسيار مشکل بود را مستقيماً از آمريکا تهيه کردم.

- در اين فيلم از چه مکان هائی فيلمبرداری کرديد؟
ما برای ساخت اين فيلم از بيش از ۶۰ لوکيشن فيلمبرداری کرديم که شامل پاسارگاد، تخت جمشيد، نقش رستم، آثار فيروز آباد مثل قلعه دخترو کاخ اردشير بابکان، آثار بيشاپور مثل معبد آناهيتا، قصر شاپور، غار شاپور، نقش برجسته های تنگ چوگان، و آثار شهر داراب به عنوان نمونه معبد آذرخش يا مسجد سنگی، آتشکده آذرجو و نقش شاپور و ديگر آثاری که مربوط به دوران بعد از اسلام ميشه که در قسمت دوم مجموعه "ايران شکوه از ياد رفته" از آنها عنوان خواهد شد.

- مقداری راجع به خودتون بگين؟
من شيرازی هستم و تا قبل از مهاجرت به آمريکا در سن پانزده سالگی در شيراز زندگی ميکردم. در آمريکا پس از پايان دوران دبيرستان در دانشگاه مشغول به تحصيل در رشتۀ فيزيک نجومی شدم. بعد از حدود يک سال به فلسفه گرايش زيادی پيدا کردم و تصميم به تغيير رشته گرفتم بعد ها به روانشناسی کنجکاو شدم...اما بالاخره دنيای هنر مرا جذب کرد و نهايتاً رشتۀ فيلم را انتخاب کردم. در دوران تحصيل در رشتۀ فيلم در دانشگاه لانگ بيچ کاليفورنيا در سال ۲۰۰۱ سفر کوتاهی به ايران داشتم که فيلم نيمه مستند نيمه داستانی به نام "با آتش نرقص"را که در مورد نانوايی که شغل خود را با جايگزين شدن دستگاه نان ماشينی از دست ميدهد، کارگردانی و تهيه کردم که در فيلم فستيوال ميامی سال ۲۰۰۲ برنده جايزه شد. پس از آن چندين فيلم کوتاه ديگربه انگليسی با عنوانهای "سياه و سفيد" ، "رنگ" ، "لبۀ درک" و "آنتروپی" ساختم تا شروع به ساخت پروژه بزرگ مستند تاريخی " ايران شکوه از ياد رفته" کردم.

- فکر ميکنيد ويژگی اين فيلم در چيه؟
علاوه برتلاشی که درکيفيت ساخت اين فيلم شده هدف اصلی ما روايت تاريخ و فرهنگ ايران بر زمينه های اين آثار باستانی است به عبارت ديگه از اين آثار بيشتر به عنوان روزنی استفاده شده که به تاريخ و فرهنگمون نگاهی بياندازيم و طوری ساخته شده که ديگران هم با تاريخ ما آشنا بشن. از ابرازاحساسات دست اند کاران فستيوال که فيلم را ديده بودند فهميدم که به اين هدف خيلی نزديک شدم.

- در ساختن اين فيلم با چه مشکلاتی بر خورد کرديد؟
به علت دسترسی دشوار و نبودن امکانات کافی برای مستقرشدن در خيلی از لوکيشنها ما مجبور به سفرهای مکرر برای تکميل فيلمبرداری بوديم و اين کار را به مراتب سخت ترميکرد. به علاوه کمبود عوامل حرفه ای در شيراز ما را وادار به آوردن نيرو از تهران و اصفهان برای فيلمبرداری ميکرد که خود همين باعث دردسرهای زيادی تری بود. مشکلات تهيه کردن بودجه لازم برای ساخت اين فيلم هم خود داستان درازی است.

- آيا در ساخت اين فيلم از طرف موسسه ای هم حمايت شديد؟
ساخت اين مجموعه فيلم برای ما هزينه های بسياری داشته و چون هدف ما از ابتدا ارايه يک فيلم ازاد و مستقل و بدون وابستگی به هيچ سازمان و شخص و مرامی بوده تا به امروز و تنها به واسطه شوق درونی و بودجه شخصی تا اينجای کار پيش رفتيم اما هم اکنون برای تکميل قسمت دوم اين مجموعه که در مرحله پس از توليد قرار دارد به همياری ايرانيان و ايران دوستان نيازمنديم.


- هموطنان چطور می توانند در اين پروژه شما را ياری کنند؟
ما يک تارنما برای اين پروژه راه اندازی کرديم www.farsmovie.com که در انجا اطلاعات بيشتر و نحوه همياری به پروژه را ذکر کرديم.


- مختصرا هدف شما از ساخت اين فيلم چيه؟
هدف اصلی من در ساخت اين پروژه نشر و شناساندن فرهنگ و تاريخ ايران به جهانيان و نسلهای جوان و ارايه تصوير صحيحی از ملت و مملکتمون هست انهم در زمانی که نيروهای ضد ايرانی با ساخت فيلمهايی نظير ۳۰۰ يا انتشارمقالاتی نظير مقاله اخير اشپيگل در مورد منشور کوروش هويت تاريخی ما را نشانه گرفتند.

Copyright: gooya.com 2016