شنبه 26 مهر 1382

جهاني‌‏شدن و جهاني‌‏نشدن در گفت‌‏وگوي ايلنا با احسان نراقي (2)، يكي از دلايل ناكامي اصلاحات در ايران نفوذ ايدئولوژي چپ است

تهران- خبرگزاري كار ايرن
متن حاضر قسمت دوم از گفت‌‏وگوي تفصيلي با دكتر احسان نراقي است كه توسط سرويس فرهنگ و انديشه ايلنا منتشر مي‌‏شود.

***

شما جهاني شدن را نتيجه نظام‌‏هاي سرمايه‌‏داري دانستيد. آيا مي‌‏توان جنبش جهاني‌‏نشدن را حربه نيروهاي چپ در مقابل سرمايه‌‏داري دانست؟

تا حدي, اصالت نيروهاي چپ در اين است كه تحت نظارت سياسي دولتي و ابرقدرتي مثل شوروي نبودند. اگر چه نيروهاي چپ حق دارند بدون اينكه نيرويي سياسي آنها را رهبري كنند، همه جا حرفشان را بزنند؛ ولي تجربه نيم قرن گذشته نشان مي‌‏دهد كه تاكنون هر جا چپها حضور داشتند، روسيه آنها را هدايت مي‌‏كرده است.
حال اگر جنبش چپ بتواند به طور طبيعي تظاهرات كند اصالت دارد؛ اما مي‌‏بينيم كه مهار آن در دست ابرقدرتهاي سياسي خطرناك است.

من هرچه به سرمايه‌‏داري و نيروهاي راست نسبت دادم نتيجه دانستيد و هرجا از حربه و ابزار نيروهاي چپ سخن گفتم تأييد كرديد. اينكه نشد...

چون شما از واقعيت خبري نداريد و حتي تجربه حضور در اين نيروها و گرايش‌‏ها را هم نداشته‌‏ايد....

فكر مي‌‏كنم در حال حاضر روشنفكران جاي ابرقدرتهاي سياسي را گرفته‌‏اند، نقش روشنفكران را چگونه ارزيابي مي‌‏كنيد؟

نقل مي‌‏كنند. مثل روشنفكران ما نيستند كه در اوهام بيفتند، آنها دنبال راه حل هستند.

گويا روشنفكر بايد درگير مسايل اجتماعي باشد و اساساً در كنار نظريه جانب پراكسيس( كنش اجتماعي هدفدار معطوف به ارزش) را نيز بگيرد؛ اما در جريان روشنفكري معاصر ايران چنين نيست؟

من با ارزشي بودن اين پراكسيس كه شما مي‌‏گوييد مشكل دارم. گويا ايدئولوژي.....

نه نه ....

خوب درست است. در ايران اصلاً اينطور نيستند. گويا روشنفكران ايران دچار اوهام شده‌‏اند. نمونه‌‏اش همين اصلاح طلبان هستند كه نتوانستند از فرصت‌‏هاي استثنايي كه داشتند به درستي استفاده كنند.

شما به آفت ايدئولوژي براي ناكام ماندن اصلاحات اشاره كرديد؟

بله، يكي از دلايل ناكامي اصلاحات در ايران نفوذ ايدئولوژي چپ است؛ چون راه را به سوي مردم باز نمي‌‏كند و مردمي نيست. ايدئولوژي مي‌‏گويد من انقلاب كردم، پس به دنبال من بياييد. به سخن مردم گوش نمي‌‏دهد. بر عكس دموكرات‌‏ها كه مردم را طرف صحبت خود مي‌‏دانند و نتيجه هم مي‌‏گيرد. شما بيننده سير انتخابات شوراها چه رهاورد بدي براي اصلاح‌‏طلبان در تهران بود.

به نظر مي‌‏رسد اين همان جمهوري نابي است كه اوايل انقلاب گروهي به دنبالش بودند؟

روحاني ايران وقتي به قدرت رسيد، مثل اين بود كه غنيمت جنگي به دست آورده باشد. قدرت و حكومت برايش مثل غنيمت جنگي بود. فكر نكرد كه حكومت مديريت و اداره است. بنابراين افرادي مثل بازرگان را كه مقداري توان مديريتي داشتند حذف كرد.
آقايان چپ زمان خاتمي هم همين كار را كردند. هدف آنها هم درست همان هدف انقلابي بود. براي خودشان رسالتي قايل نبودند. از اين جهت راهي به سوي دمكراسي باز نكردند و تنها به فكر اعمال قدرت به جاي گروه ديگر بودند. در نتيجه فرصت از دست رفت.

شما همواره از اصلاحات نااميد نيستيد؛ البته عده‌‏اي معتقدند كه تجربه اول ما تا حدودي شكست خورد، ولي چه راهكارهايي وجود دارد براي اينكه اصلاحات را دوباره احيا كنيم؟

بله من نااميد نيستم. به دو علت. يكي اينكه جوان امروز ديگر آن جوان داغ و خام اول انقلاب نيست. دوم اينكه ما نيز بيش از گذشته به دنيا نزديك شده‌‏ايم؛ البته هنوز هم عده‌‏اي هستند كه بسيار عقب هستند. اما بطور كلي اين تحول عظيمي بود كه صورت گرفت. بنابراين پيش‌‏بيني مي‌‏كنم كه آينده متحول‌‏تر و البته بهتر از حال باشد.

قطعاً وقتي شما تا اين حد به اصلاحات اميدوار هستيد، نقش ايدئولوژي‌‏هاي چپ را هم كمرنگ مي‌‏بيند. فكر
مي‌‏كنيد ايدئولوژي چپ به پايان خود نزديك شده است؟

صد درصد, واقع بيني, آزادي و حقوق بشر از مهمترين دستاوردهاي قرن حاضر است. به همين جهت من به ايده گفت‌‏وگوي تمدن‌‏هاي آقاي خاتمي علاقه دارم و روشنفكراني را كه نتوانستند از اين فرصت استفاده كنند را مزمت مي‌‏كنم.
به عقيده من بدترين امتحان را اصلاح‌‏طلبان هنگام انتخابات شوراي شهر دادند. بسياري از افراد توانا و كارآمد در اين انتخابات همسو با جريان اصلاحات بودند؛ ولي اصلاح طلبان نتوانستند از اين نيرو استفاده كنند. اين‌‏ها نيروهاي بسيج در شهرها بودند. ريشه‌‏هاي اوليه دموكراسي در شهرهاست؛ اين انجمن‌‏ها سلول‌‏هاي اوليه دمكراسي هستند. اما اصلاح طلبانه اصلاً به اين گروهها توجه نكردند و تنها درباره مجلس و بحث‌‏هاي پيش از دستور و درگيري با گروههاي مخالف پرداختند.
اين بزرگترين امتحاني بود كه اصلاح طلبان درآن رد شدند. اصلاح طلبان ايده جامعه‌‏مدني خاتمي را درك نكردند.

ببينيد همه چيز كه در مشت اصلاح‌‏طلبان نبود. ضمن اينكه وقتي يك نفر از جامعه مدني بگويد و خود آن را با مدينه فاضله و مدينه‌‏النبي يكي بداند.....

اينقدر سياه و سفيد نبينيد. زندگي معدلي از نكات مثبت و نكات منفي ما آدم‌‏هاست. خاتمي هم اشتباه كرد؛ اما وقتي اشتباهات او را در مقابل نكات قوت و كارهاي مفيد و ايده‌‏هاي سازنده‌‏اش قرار مي‌‏دهيم، مي‌‏بينيم كه به واقع در تاريخ كم نظير است. در مقابل محاسنش مي‌‏توان از چند اشتباه او گذشت. قبول نمره‌‏اش 20 نيست؛ اما از نمرات تك عده‌‏اي بسيار بهتر و قابل ستايش‌‏تر است.

دغدغه ديگر اصلاح طلبان مجلس هفتم است، شما چه پيش‌‏بيني داريد؟

اين گروه‌‏ها سخت‌‏تر از آن هستند كه بتوانند فعاليت داشته باشند از نظر روحي چابكي ندارند به دليل همان ايدئولوژي بودنشان. بنابراين مجلس هفتم يك چيز مخلوطي خواهد بود و يك است، نيست.

فكر نمي‌‏كنيد تجربه شوراها تكرار شود يعني اقليت كمي شركت كنند؟

اگر اين‌‏طور شود كه واي به حال جمهوري اسلامي. براي اينكه اعتبارش را از دست خواهد داد. اگر قرار باشد مجلس آينده با 5 ميليون رأي دهنده تشكيل شود. دنيا ديگر براي اين رژيم ارزشي قايل نخواهد شد.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/426

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'جهاني‌‏شدن و جهاني‌‏نشدن در گفت‌‏وگوي ايلنا با احسان نراقي (2)، يكي از دلايل ناكامي اصلاحات در ايران نفوذ ايدئولوژي چپ است' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016