روز برنامه ريزي و آمار! س. باستان

(از مجموعه مقالات طنز در طنز)

««....مردم ايران هر روز 11 هزار سال از عمرشان هدر مي رود. عمر مفيد در ايران 70 سال است و هر كس كه بر اثر حوادث رانندگي جوانمرگ مي شود و يا بر اثر بيماري هاي قلبي و سرطان و بيماري هاي آغاز تولد، جان مي سپارد و به 70 سال نمي رسد، عمر مفيدش به هدر مي رود. مي توانيد حيران و متأسف شويد! ايران، يك درصد جمعيت و يك درصد وسعت جهان را دارد اما صاحب چهار تا پنج درصد منابع جهان است، با اين حال ما نتوانسته ايم اين منابع را هدايت و اداره كنيم و گاهي برخي فرصت ها به تهديد تبديل شده است مي توانيد آه بكشيد! 4/74درصد كودكان 12 تا 24ماهه روستايي در كشور، پفك مي خورند. مشكلات تغذيه اي موجب شده است تا800 هزار كودك كوتاه قد در كشور وجود داشته باشد. مي توانيد بخنديد و حيران و متأسف شويد!! مردم و مسئولان در برابر آمارها، تكليف يكساني ندارند. مثلا در برابر اين خبر كه طي چند سال گذشته، ايران با 150هزار مورد فرارمغزها در هر سال، بين 90 كشور جهان رتبه اول را داشته است، مردم و مسئولان، وظيفه يكساني ندارند. به مردم توصيه مي شود كه به هيچ وجه متأسف نباشند اما خطاب به مسئولان فرياد برمي آيد كه چرا نشسته ايد و تماشا مي كنيد؟! آمارها را فراموش و پنهان نكنيم، حتي اگر ما را شرمنده كند!....»» آقاي صادقيان ... نقل از كيهان شنبه سوم آبان هزار و سيصد و هشتاد و دو

پنجشنبه گذشته اول آبان روز برنامه ريزي و آمار در مملكت ما بود! صحبت ها در مورد برنامه ريزي بسيار است كه البته در همان سطح صحبت باقي خواهد ماند! گله اي هم نيست مردم كشورمدت ها است كه با اين قصه ها خوي گرفتند! اما در مورد آمار فقط صحبت نمي شود بلكه ارقامي نيز ارائه ميشود كه نشان از آشفتگي حال و روزگار دست اندركاران امور سياسي و اجتماعي كشور ما است! با نگاهي اجمالي به اين آمار ! نمي دانم چرا رهبران ما از روي نمي روند و كمافي السابق ميخواهند خود را با شاح گاو سياست جهاني بند كنند! در اين رابطه تنها به دو مورد ميشود نظر افكند! نخست : يا دست اندركاران مملكت ما ، اين آمار و ارقام را نمي خوانند! دوم : يا آنكه آمار و ارقام را مي خوانند و مي گويند كشكي و خالي بندي است! راه سومي به نظر نگارنده نمي رسد! احتمالا مورد دوم داستان قوي تر است!

دوستان برسرير قدرت اين داستان ها را ميدانند اما به روي مبارك نمي آورند و پنهاني خواهند گفت : بر پدر اين خارجي هاي نامسلمان لعنت كه اين تخم لق را شكاندند توي دهان اين ملت قدرنشناس! آمار و ارقام يعني چه....!؟ در هر حال بخشي از اين آمار در كيهان چاپ شده كه چند سطري را در فوق ملاحظه فرموديد!

نخست مي پردازيم به فرار مغز ها از كشور

آقاي خامنه اي در هفته پيش در ديدار با برترين هاي كنكور و دارندگان جوايز و مدال هاي المپياد هاي جهاني فرمودند : «... ملت ايران با درخشش جوانانش ، ظرفيت پرواز علمي خود را به دنيا نشان داده است...!». از اينكه ظرفيت پروازعلمي ما ملت ، رشد كرده و چشم جهانيان را خيره كرده است ، جاي بحثي نيست. يك بر صفر به نفع ما ! اما در تعجبم چرا اين پرندگان بلند پرواز به محض اوج گرفتن ، راهي ديارغربت ميشوند و ديگر باز نمي گردند! يكي از دلائل اصلي آن را مي توان اينطور بررسي كرد كه ما اين پرندگان علمي را قادر نيستيم ( مانند كبوترهاي امام رضا) درست و حسابي جلد كنيم! لذا اين پرندگان به محض فراگيري و در يافت مدال افتخار ـ مانند پرندگان مهاجرـ پرواز كرده و سرزمين پدر و مادري را وداع مي گويند! در هر حال در بين نود كشور دنيا ، مقام اول را كسب كردن كار سهلي نيست! درمورد تحديد آزادي مطبوعات نيز مقام خوبي داريم! بيشتر بايد تمرين كنيم. دنيا كه فقط متشكل از نود كشور نيست!

باند هاي خلاف

خبر جالب ديگري كه چندي پيش در صدر اخبار روز مطبوعات تيتر شد. در مورد كشف باندي بود كه گويا مدرك تحصيلي جعل ميكردند و با نرخ هاي گزاف به طالبان بي مدرك مي فروختند! البته به نظر اينجانب نبايد اين مورد را به فال بد گرفت! خيلي از هموطنان ما مايلند بيسواد و بي مدرك از جهان نروند! لذا كوشش مي كنند مايه اي جور كنند و مدرك بخرند! اينجانب اشكالي نمي بيند! تنها مشكل آن را اينطور مي توان فرموله كرد ! براي مثال : اينجانب كه تصديق شش را هم با وسطاطت و گردن كج كردن پدر و مادر گرفتم ، با يك معامله زمين و يا فروش چندين برابر ابزار يدكي اتومبيل ، پول ـ پله اي جور ميكنم و مدرك پزشكي ميخرم!

با كمك دوستان در يكي از نقاط خوش نشين شهر مطبي داير ميكنم ! حق ويزيت در اختيار خودم است! بيمار ( مشتري ) هم كم نيست! تا بيماري را راهي قبرستان نكردم ، خوب كاسبي براه است! با چند تا مسكن و واليوم و شربت سينه هم ميشود طبابت كرد! زماني گندش در مي آيد كه اينجانب با داشتن مدرك ( براي مثال ) پزشك عمومي ، هوس جراحي كنم! خوب معلوم است كه يكروز بالاخره بجاي زير ابرو ، چشم بيمار راكور خواهم كرد و در نتيجه خفت اينجانب گرفته ميشود ! با كشيده اول تو كلانتري ، باند لو خواهد خورد ، بگير و به بند شروع خواهد شد! اينجانب با عنوان (( پزشك قلابي )) مي افتم تو هلفدوني ! از يك ماه تا چند ماه ، بستگي به ذخيره مالي اينجانب دارد!

البته مدت كوتاهي در آنجا بسر خواهم برد! در زندان آنچه را كه ياد نداشتم؛ ياد خواهم گرفت ! همانطور كه واقفيد در مملكت عدالت پرور ما ، ميشود با رشوه و حق الحساب ، مدت زنداني را خريد و پرونده خلاف را مثل آينه پاك كرد! براي در و همسايه هم ( توسط عيال) تعريف خواهد شد كه اشتباه قضاوت بوده كه بياري خداوند متعال حل شد و حق به حقدار رسيد! در رشته پزشكي شانس با اينجانب نبود اما دنيا كه به آخرت نرسيده است با كمك دوستان و مشاوران ، مدركي در رشته مهندسي جور خواهد شد و غيره... نا اميد نبايد بود! تا زماني كه سقف روي سر مردم خراب نشده است!

با شرح اين صغري ـ كبري چيني ميخواستم خدمت شما عرض كنم كه تعدادي از هموطنان ما، مدرك تحصيلي ميخرند ، چون وقت رفتن سركلاس درس را ندارند! خرج زن و بچه و كرايه خانه ، وقت اضافي براي درس و مشق نمي گذارد . لذا با خريد مدرك تحصيلي كمك موثري است (از نظر اقتصادي و هم از نظر شخصيت اجتماعي) براي پيشرفت اين افراد ! اگر دولت خودش اين مدارك تحصيلي ( ديپلم ، ليسانس ، دكترا و مهندسي و غيره...) را تهيه كند و به داوطلبان بفروشد ، هم قانوني است و هم كمك بسياري است به خزانه كشور! از سوي ديگر از خلاف و تشكيل باند هاي نا مشروع جلوگيري خواهد شد!

كشف نشئجات

خبر ديگر در مورد كشف 140 هزار و 385 ليتر مشروبات الكلي در اهواز است كه توسط نيروي بسيج صورت گرفته است! خوب اگر دولت خودش اين نشئجات را به مردم بفروشد ، مردم مجبور نميشوند كه جنس قاچاق بخرند و خداي ناكرده كور و كچل شوند! تجربه ثابت كرده است كه مردم هرچيزي را كه ممنوع بكنند ، بيشتر حشري خواهند شد! پيشنهاد ميشود كه دولت با ضبط كليه اجناس قاچاق و مسروقه، نشئجات و سي ـ دي ها و ويدئو هاي مستهجن و غير مستهجن يك مهر دولتي بر روي آن اجناس بزند وبا نرخ عادلانه بفروشد؛ چه اشكالي دارد!؟

بيش از بيست و چهار سال است كه سختگيري شد و عاقبت نتيجه اي عايد دولت نشد! پيشنهاد ميشود در اين مورد برنامه ريزي دقيق شود. مطمئنا خزانه دولت در عرض چند سال چنان پر و پيمان خواهد شد كه طبق گفته جناب شهردار تهران : ميشود مملكت را (با اين بودجه كلان ) گلستان كرد! در فرهنگ ما هم كلاه شرعي مقام و منزلت والائي دارد! كافي است تفسيري بر اين اقدام شود و پول بدست آمده را قانونا و شرعا ، داد خشكشوئي تا پاك و منزه شود! با تشكر از حوصله شما