دستور حمله صادر شد! (از مجموعه مقالات طنز در طنز) س. باستان

«« .....حضرت آيت‌الله خامنه‌اي ، افزودند: سال‌ها قبل گفته شد كه برخي روزنامه‌ها پايگاه آمريكا هستند و امروز خود آمريكايي‌ها با اعلام تلاش براي تقويت برخي روزنامه‌ها، حتي اگر چنين روزنامه‌اي نداشته باشند، عملا به اين نقشه اعتراف مي‌كنند ايشان، ترويج لاابالي‌گري و بي‌اعتنايي به انضباط و اخلاق ديني در ميان جوانان را از ديگر خطوط نقشه‌ي آمريكا خواندند و با اشاره به لزوم هوشياري جوانان و مسوولان آموزش و پرورش و ديگر دستگاه‌ها در مقابل اين خط دشمن تاكيد كردند: امروز هر كسي كه به عقب‌ماندگي علمي كشور كمك كند، هر عنصري كه در راه خدمت قواي سه گانه مردم، كارشكني نمايد، هر كسي كه افكار و نظريات آمريكايي‌ها را در روزنامه‌ها و تريبون‌ها مطرح كند، و هر فردي كه با شايعه و تهمت‌زني به جنگ رواني دشمن بر ضد ملت ايران و نظام اسلامي كمك نمايد، عملا در خدمت آمريكاست....»» ايسنا

معمولا داستان در كشور ما از اينقرار است كه آقاي خامنه اي ميرود بالاي منبر، حكمي صادر ميكند و از فردا سناريوي بزن و بكش و چالش كن اجرا ميشود! اين آقايان حاكميت كشور ما ، هرموقع شانسي ( دال بر ابقاء در مسند قدرت ) از طرف خارج بگيرند! قمه ها را دوباره براي مردم بيچاره كشور تيز مي كنند! گويا ايول گفتن ضمني اتحاديه اروپا در مورد امضاي پروتكل الحاقي، دستاويز خوبي است براي ادامه تسويه حساب با آناني كه ديد ديگري به اوضاع دنيا دارند! با صحبت اخير آقاي خامنه اي كه بوي خون ميدهد ! خوراك تازه اي است براي آقاي مرتضوي كه برنامه شبيخون ديگري را سامان دهد! طبيعتا اولين قربانيان اين شبيخون روزنامه نگاران و تتمه مطبوعاتي است كه بقول خودشان خرجش را آمريكائي ها ميدهند !

همانطور كه واقفيد كشور عزيز ما در مورد آزادي مطبوعات در ميان 166 كشور جهان ( كه چشم ديدن مطبوعات و روزنامه نگاران را ندارند) ، مقام 160 را دارا است! يعني از آخر مقام ششم را كسب كرديم! خوب براي كشوري كه اينهمه از آزادي و مردم سالاري صحبت ميشود ، افت دارد، از ديگران عقب بمانيم ! بايد به كمك اصحاب معرفت و شعور و كاردان ، مقام خود را بالا بكشيم! تقريبا در عرض شش سال گذشته ما بيش از دويست نشريه ممنوع و توقيف كرديم و روزنامه نگاران و دبيران را به پاي ميز محاكمه كشانديم! لذا قضات انقلابي كشور با تمام كوشش و سعي خود ، ميخواهند مقام كشور ما را ( لااقل در اين مورد) به عرش اعلي برسانند!

تصور كنيد يك جوان دانشجوي مملكت را چهارسال است به جرم بلند كردن يك پيراهن خون آلود (( يا به جرم كمك به عقب افتادگي علمي كشور!)) انداختن تو هلفدوني! با بودن گزارشگرهاي حقوق بشر در كشور ، حيا هم ندارند! طرف را دوباره ميدزدند ( در دوران مرخصي ) معلوم هم نيست چه بلائي سرش آوردند! بعد از چهار روز ناپديد شدن دست آخر معلوم ميشود آقاي مرتضوي و باند محترمشان پشت سر اين آدم ربائي بوده است! پدر اين جوان رنجديده هم تهديد ميشود! ميترسم روزي تمام فاميل و دوستان و خويشاوندان اين جوان هم يكي بعد از ديگري دستگير و برايشان پرونده تشكيل دهند! هر كاري ازدست اين جوان رعنا ( زرنگ يزد ) آقاي مرتضوي بر مي آيد! چون پشت گرمي از محافلي دارد كه خود ميبرند و ميدوزند و تن مي كنند!

مردم دنيا با يكديگر تفاوت دارند! بعضي ها وجدانشان را فروختند به ايدئولوژي، هر بلائي كه سر ديگران دربيآورند ، ميگذارند پاي (( هدف وسيله را توجيه مي كند!)). منزل آخرت خويش را در باغ بهشت خريده اند و خيالشان راحت است! بعضي ها هم نه هدفي دارند و نه عقيده اي ! براي خوش خدمتي و چاكري آفريده شده اند! به آخرت كاري ندارند! يك منزل در بالا شهر تهران و يك ويلا در شمال و يك پست خوش گوشت ، برايشان كافي است ! دنبال چك نقد هستند ، با حلواي نسيه حال نمي كنند! حالا آقاياني نظير مرتضوي ، لاريجاني ، شريعتمداري و شركاء ، به كدام دسته تعلق دارند؛ بماند !

دوستاني كه قبل از انقلاب دستي به آتش داشتند ، ميدانستند كه در آن روزها هر اعتراضي مهر كمونيستي ميخورد ورهبران ما ، قضيه را يكطوري ربطش ميدادند به همسايه شمالي! به زبان ديگر پاسپورت و يا شناسنامه روسي بيشتر مطرح بود تا آمريكائي و يا انگليسي! حالا به بركت وجود حكومت اسلامي ، معترضين يا شناسنامه آمريكائي دارند! يا پاسپورت آمريكائي و يا هر دو را دارا هستند! تعدادي از آنها هم گويا متولد آمريكا ويا اسرائيل هستند! كاريش نميشه كرد! اين حكايت ديد ارباب و رعيتي به دنياست! تا زماني كه رعيت ، سرش را انداخت پائين و مثل بچه آدميزاد مطيع اوامر باشد و آمريكائي ، اسرائيلي ، انگليسي و...هم نباشد! خوب يكطوري ميشود تحملش كرد! واي از آن روزي كه رعيت اعتراضي كند و بيل جديدي بخواهد! البته فكر نكنيد كه روسيه آن موقع و آمريكاي اين موقع كاملا بي گناه بودند و هستند! معماي ربط دادن هر اعتراضي(براي حاكمان وقت و ابن الوقت ما) به خارجي، مسئله ديگري است! اين مسئله براي حاكمان كشور ما سنت شده !هر جا كه كم بيآورند داستان را ربط ميدهند به خارجي !

در دوران خدمت سربازي ، يكي از سربازان اعتراض داشت كه موش در آش ديده است! قضيه موش در آش ، پاپوشي شد براي سرباز شجاع! به معلم هاي كمونيست لعنت فرستادند! سرباز توبيخ و سر از زندان در آورد! پدر و مادر بيچاره را سين ـ جيم كردند! بالاخره با وساطت اين و آن، سرباز با يكسال اضافه خدمت از پادگان به خانه برگشت و آخرين خبري كه از وي داشتيم ، گويا دربدر دنبال كمونيست ها مي گشت تا قضيه موش را برايشان نقل كند! خوب مد آن موقع براي آقايان كمونيست بود و مد حالا ليبراليسم!

البته از يك طرف هم اين دوستان ما در آن بالاها بد هم نمي گويند! تقصير از معترضين است كه اعتراض مي كنند! در كشوري كه روز به روز اسلامي تر و غيرتمند تر ميشود! يك دقيقه دست از مبارزه عليه آمريكا و متحدان داخلي و خارجيش بر نداشته است! روز بروز از فرهنگ غرتي بازي ليبراليسم كاسته ميشود! هر گوشه و كنار شهر مردم شبانه روز مشغول نماز و دعا و اعمال خير هستند! جاي اعتراضي باقي نمي گذارد! تازه بايد خدا را شكر كنيم كه رهبران ما هرچه نداشته باشند، همت عالي بقدر كافي دارند و هر روز فرمان جهاد نمي دهند!هر چند ماهي فرمان ميدهند كه خداي نكرده ، توده حواسش پرت نشود و عاشق شود!

كلي سرو صدا راه انداختيم و هياهو كرديم كه ما زير بار حرف زور نميريم! پروتكل الحاقي را امضا كه نمي كنيم ، امضا هم ميگيريم ! يكي از اين هوچي ها آقاي حسين شريعتمداري بود كه يقه پاره ميكرد! انگار قرار بود تو موسسه كيهان ، اورانيوم غني كنند! با تمام اين نمايشات : سه وزير امور خارجه اروپا با موضع قدرت آمدند ، بيانيه را گذاشتند جلوي ما و امضا گرفتند و آنچه بايد ديكته كنند ، كردند و رفتند پي كارشان! پيدا كنيد پرتقال فروش را !

امامان جمعه و هوچيگران نظام كه ميخواستند هر كدام اورانيوم را خود شخصا غني كنند! مهر سكوت به لب زدند و داستان نمايشي تظاهرات ( عليه پيوستن به پروتكل الحاقي...!) هم اجرا نشده تمام شد! سياستمداران خارجي ما را مجبور به قبول آن چرا كه ميخواستند ، كردند و حالا آقاياني كه زورشان به خارجي نميرسد و بقول معروف خيلي هم در خانه شير هستند و براي استقلال كشور ، يقه پاره مي كنند! تاوان اين خفت و خواري را ميخواهند بندازند گردن معترضين تا تسويه حساب جديدي براي ديگران راه اندازند! خدا روز بد نيآورد !

بالاخره نيروهاي انتظامي و لباس شخصي كه نميشود بيكار و بيعار تو شهر بچرخند و چاق و چله شوند و براي مردم جوك تعريف كنند! بايد هراز گاهي ، كاري دستشان داد! اگر اين آقايان داد و فرياد و فحش خواهر مادر و دعوا راه نندازند ، بيچاره ها مريض ميشوند! كلي خرجشان كردند تا شر بپا كنند! اين نميشود كه آقايان راست ـ راست تو خيابان ها براي خودشان بگردند و بستني و يا لبو بخورند! اگر كار برايشان درست نشود ، به بدكاري مي افتند كه عملي است غير اسلامي! در هر حال ،آقاي خامنه اي فرماني ضمني براي نيروهاي انقلابي لباس شخصي و آقاي مرتضوي صادر كردند كه احتمالا بايد در آينده شاهد مسائل جديدي بود! با تشكر از حوصله شما