احمد باطبی ستاره ای تابناک در افق آزاديخواهی ايران است . جوان بی گناه ولی پر شهامتی که با بدرفش گرفتن پيراهن خون آلود يکی از هم رزمانش فرياد آزاديخواهی ايرانيان را به اقصی نقاط جهان رساند . عکس او با آن پيراهن خون آلود شايد به اندازه پرچم ايران برای جهانيان شناخته شده باشد .
به خاطر اين عمل وی را در بند کشيدند ، به اعدام و سپس در زير فشار های جهانی به 15 سال زندان محکوم نمودند . او با چشمان خود شاهد به خاک و خون کشيده شدن بسياری از دوستانش در زمان حمله رژيم به کوی دانشگاه بود و سپس خود و خانواده اش را تحت بدترين فشارهای جسمی و روانی قرار دادند . با قرار دادن وی در زندان انفرادی و آنهم تحت بدترين شرايط بهداشتی ، سلامت جسم او را به شدت به خطر انداختند . در اين اواخر تقريبا هرکلام که از دهان وی خارج ميشد با سرفه ای همراه بود . ناراحتی تنفسی وی سخت بر وجودش چنگ انداخته بود و رژيم اسلامی ، که بويی از انسانيت و مدنيت نبرده است ، عليرغم درخواست مکرر او هيچگونه کوشش موثری درمداوای وی در زندان ننمود . وی را درقسمتی از زندان اوين قرار دادند که درکنار فاضلاب بود و بوی تعفن ناراحتی تنفسی وی را هرچه شديدترميکرد و تقريبا هر شب بالا زدن توالتها به واسطه مجاورت با آن فاضلاب ، سلامتی جسمی و روانی او را بيشتر به مخاطره ميانداخت .
درتاريخ هر ملتی افرادی هستند که درعين حال که ادعايی بيش ازيک فرد عادی بودن ندارند ، ولی اسطوره ای درميان مردم و فرهنگ ميهن خود ميگردند . بدون شک احمد باطبی يکی از اين اسطوره هاست . هرکس که با اين جوان پاک صحبتی کرده باشد ميداند که تا چه حد انساندوست وآزاديخواه است . در عين جوانی درايت و پختگی فردی کهن سال را دارد و هر چند که مصايب فراوان از رژيم اسلامی بر او و خانواده او وارد آمده ولی همچنان معتقد بود و پافشاری ميکرد که حتی حزب الهی ها هم درآينده ايران بايد حق اظهار نظر را داشته و ازآزادی به اندازه ديگران برخوردار باشند . شايد اگر اين لباس شخصيها که چنين سياه دلانه بدستور جلادان ولايت فقيهی به ربودن او دست زدند و وی را مورد شکنجه قرار ميدهند ميدانستند که تا چه حد اين جوان پاک مهر آنان را به عنوان انسانهای گمراه شده بدل دارد ، از کردار خويش شرم ميکردند و دست خود را به چنين جنايتی آلوده نميکردند .
در مـقابل اين اسـطوره سراپا پاک و در برابر يکی از سـمبلهای آزاديـخواهی ايـرانيان فــردی دژخيم بنام « قاضی سعيد مرتضوی » ايستاده است . نامی که تنها شنيدنش ، چندش بر اندام هر انسان پاک نهاد مياورد . موجود کـريهی که ازخون انسانهای ديگر تغذيه ميــکند ، دستور شکنجه و کشتار برايش لذت بخش است، و همان کسی که مظنون به دادن دستور قتل زهرا کاظمی ميباشد . امـروز درحرکتی لجام گسيخته احمد باطبی را ربوده اسـت . البته شايد فرامين ولی فقيه خود را به اجرا در می آورد ولی چه احمقانه ماهيت رژيم ولايت فقيهی را برملا می کند . مردم ايران آنچه که تا به امروز ديده اند و کشيده اند را برای محکوميت رژيم کافی ميدانند ، ولی شايد باز هم فريب خورده گانی باقی مانده باشند ... !
اکنون احمد که به حق ميتوان وی را فرزند تمام ايرانيان نام نهاد درچنگ مرتضوی و اوباش خونخوار او قرار دارد. اين بار تمام شواهد دلالت برآن دارند که اگر رژيم فرصتی برای از بين بردن او بدون پرداختن هزينه سنگين بين المللی بدست آورد بدون شک وی را از بين خواهد برد . بهمراه وی گروه ديگری نيز ، که نامشان چون احمد باطبی شناخته شده نيست ، درگمنامی در سياه چالهای رژيم جان خود را از دست خواهند داد . بوی شکنجه و کشتار دسته جمعی ديگری شديدا به مشام ميرسد ولی به احتمال زياد با مخفی کاری تمام عيار و پرونده سازيها و صحنه سازيهای از نوع قضاوت مرتضوی !!! تراشيدن موردی پزشکی و يا حادثه ای غير مترقبه از آن جمله اند . زهی دريغ که ايرانيان اجازه دهند تا اين سمبل آزاديخواهيشان و ديگر جوانان گمنام ولی سربازان راستين راه آزادی در دخمه های رژيم و قاضی مرتضوی ، شکنجه و سلاخی گردند . قاضی مرتضوی بهتر است بداند که مردم هرحرکت وی را در اين مورد زير نظر دارند و اگر کوچکترين آسيبی به اين جوانان پاک دل برسد او و اطرافيانش از طرف مردم مسئولين مستقيم شناخته خواهند شد و مجازات اعمالشان را خواهند کشيد .
ازجامعه ايرانی داخل و خارج از کشور تقاضا ميکنيم که با شهامتی اسطوره وار به کميته پيگيری وضعيت احمد باطبی :
http://news.blogsky.com/?PostId
و ديــگر افرادی که مورد شکار قاضی مرتضوی قرار گرفته اند ، بپيوندند و با ياری رسانی و همصدايی ، با صدايی محکم و رسا برعليه اين بی عدالتی بپاخيزند تا از بروز يک فاجعه ملی ديگرجلوگيری شود . مبارزه فرزندان شما در راه آزادی و برای برقراری دموکراسی در ميهن شماست . شقاوتگريها و جنايتهای مزدوران رژيم آخوندی شواهدی بر حقانيت و موثر بودن اين مبارزه هستند . ترفندهای اصلاح طلبی و اصلاح گرايی بر ملا شده اند و رژيم جبار ولايت فقيهی لخت از تزويرهايش در برابر مردم قرار گرفته است و حمايتهای بخشی از جامعه بين المللی نيز ديگر قادر به استمرار کابوس آخوندی نيستند. پيروزی نهايی مردم تنها مديون قاطعيت در مبارزه ، مقابله مسقيم و ضربه زنی بر ستونهای حياتی رژيم و استفاده درست از فرصتهای در پيش است . همچنان که گفته بوديم ، ناجيــان مــردم در سياهچالهای رژيم بسر می ببرند و گشوده شدن دربهای زندانهای رژيم بدست مردم ، نيروی لازم را برای استقرار آزادی و دموکراسی در ميهنمان ايران ، به ارمغان خواهـد آورد .
از ايرانيان خارج از کشور تقاضا داريم که همگام با هم ميهنان خود در ايران بپاخيزند و با تماس با سازمانها و شخصيتهای جهانی که ميتوانند رژيم ايران را در اين مورد تحت فشار قرار دهند به نجات جان اين عزيزان و ساير زندنيان سياسی ، و رهايی آنها ازشکنجه و زندان بپردازند. باشد که نهال آزاديخواهی ملت ايران هر چه زودتر به ميوه نشيند .
جنبش آشتی ملی
27 آبان ماه 1382