شنبه 8 آذر 1382

آی ملت، ما و رهبر و اکبر با رفررانتم مخالفيم، طنزگونه ای در باب همه پرسی، مهران رفيعي

آی ملت, به مولا قسم که دلا ما اين روز ها خيلی خونه,صاف و پوست کنده ميگيم که ما و رهبر و اکبر از اين قرتی بازی ها اصلا خوشمون نمياد, منظورم همين جريانات رفرانتم و حقوق بشر و اين جور سوسول بازی هاست. مملکت شده مثل چهارسوق بازار, هنوز از شر بازديد و گزارشات اين آقا فکلی راحت نشيديم, که سر و کله بعدی پيدا ميشه , انگار همه عالم بسيج شدن که تو کارای ما فضولی کنن.

آی ملت , منظور تون اينه آقا را پايين بکشين که آقا بالا سر نداشته باشين؟ مگه چه بدی باهاتون کرده؟ ميگين حساب و کتابها را دستکاری ميکنه؟ خوب اگر نکنه , پس خرجی ما را از کجا بياره؟ آخه اون که, مثل حاج اکبر, زنش ميليادر نبوده. نکنه دلتون برای اون پيرمرده ميسوزه ؟ اون تقصير خودش بود که کارش به اونجا کشيد, آقا که بهش وزارت پيشنهاد کرده بودن, خودش کله شقی کرد و قبول نکرد, خوب چه اشکالی داشت که چند تا شعر هم در مدح آقا ميگفت ؟ ما که سر از کار بعضی از اين سيرجونی ها در نمياريم. نکنه از حيف و ميل های توی بنيادها دلخورين؟ خوب بالاخره توی هر رجيمی يک مقدار بريز و بپاش هست ديگه, از اول دنيا همينطور بوده, بعدش هم همينطوری ميمونه, اين که چيز مهمی نيست.
نکنه شما هم کله تون بوی قورمه سبزی ميده و اهل مجله و کتاب هستين؟ آخه اون چند تا هم ديگه حوصله آقا را سر برده بودن و حرف حساب توی کله پوکشون نميرفت. فرض کنين اونها هم مثل هزاران نفر ديگه توی جاده ها نفله شده اند. تازه مگه خاصيت اين حضرات چی بود که هر سال براشون مراسم سالگرد ميگيرين؟
ما که تا حالا, چيزی جز خوبی و برکت, از آقا نديديم, اگه محبت آقا نبود ما هم مثل اين کارمندای فلاکت زده هنوز هشتمون گرو نه مون بود, خوب بعضی وقتها يک کمی به ما سختگيری ميکنن که توی کوچه , خيابون وکافه شلوغ پلوغ نکنيم , خوب ما هم بساط سور و سات مون را برديم توی خونه و باغ , تازه صفاش هم بيشتر شده.

آی ملت ,آ خه رفرانتم به چه دردی ميخوره؟ ميخواين باز حاج اکبر را نفر سی و سوم بکنين که دلتون خنک بشه؟ بنده خدا که کار بدی نکرده , ما که هر دفعه که فرمانش را برديم, انعام خوبی گرفتيم. خوب از آدمای فضول خوشش نمياد, و اگه کسی زبون ذرازی کنه, گرد گيريش ميکنه, ولی با بقيه که کاری نداره. عبدی و گنجی و بقيه هم , يک چند سالی که آب خنک خوردن حالشون جا مياد. البته چند سال قبل به ما قول يک رنوی نو داده بود ولی دست آخر يک پيکان دست دوم به همون داد, ولی ما که بدل نگرفتيم, مي گفت که دستش تنگ بوده, آخه تقصيری هم نداره, بر و بچه هاش خيلی بريز و بپاش ميکنن, حقوقش کفاف نميده.

آی ملت , نکنه ميخواين همه پرسی کنين که در خونه های عفاف و هدايت غيره را ببندين؟ که چی بشه؟ نون ما آجر بشه ؟ آخه اينکه ما که هر از چندی, يک سری تره بار مي بريم به خليج, و شيخ ها را خوشحال مي کنيم و يک شيرينی ميگيريم, شما را ناراحت ميکنه؟ اصلا به شما که مربوط نيست, مملکت رهبر داره, اگه اين کار بدی بود که آقا خودشون جلوش را ميگرفتن.


آی ملت , آخه ما نميدونيم چه هيزم تری به شما فروختيم که اين همه از ما بدتون مياد؟ ما که توی هر دو تا رجيم , از جونمون مايه گذاشتيم و به رهبر ها خدمت کرديم و چه سختی هايی که نکشيديم. مثلا همين حضرات , وقتی که تازه سر کار آمده بودن, اولش بما دهن کجی ميکردن, ولی خيلی زود دوزاری شون افتاد که بدون ما, کلاهشون پس معرکه س. مگه اصلا ميشه بدون ما حکومت کرد؟ اين جوان های خام حاليشون نيست که اگه ما نباشيم , توی اين مملکت, سنگ روی سنگ بند نميشه.
آخه چرا ميخوايد کاسه و کوزه ما را بهم بريزيد؟ اگه اينها برن, کلی به ما ضرر ميخوره , آخه کلی طول ميکشه تا با گروه بعدی اختلاط کنيم, اينکار ها هم برای آدماهای به سن و سال ما ديگه آسون نيست.

آی ملت , برای ما که نمک پروده آدمای با معرفتی مثل شعبان خان هستيم , شنيدن اين مزخرفات خيلی سخته, تا حالا صد بار خدمت آقا عرض کرديم که تا دير نشده يک کاری بکنن, و گرنه بعدش داستان در بدری و پاناما و گور بگور شدن در آفريقا ست, ولی انگار که آقا حسابی ترسيدن, همش ميگن" صبر داشته باش, فعلا اوضاع خرابه, مثل صدام به سرمون ميارن, وقتی که آبها که از آسياب افتاد, خدمت همشون ميرسيم".

آی ملت, ما که تا حالا يکقد هم به ميل خودمون ور نداشـيم و هر کاری که کرديم اجرای فرمان بوده, داريم جوش مياريم, صبر و حوصله ما هم اندازه ای داره, اگه باز ديد يم که رهبر و اکبر از ترس کاری نمی کنن, اين دفعه خودمون با آقا رحيم و سعيد خان و حسين آقا آستين هامون را بالا ميزنيم و خدمت همتون ميرسيم.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/1753

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'آی ملت، ما و رهبر و اکبر با رفررانتم مخالفيم، طنزگونه ای در باب همه پرسی، مهران رفيعي' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016