تاريخ ٢۵ ساله اخير ميهنمان پاييزهای ۷۷ بسياری را از سر گذرانده است. فصولی خونين که آزادی خواهان و دگرانديشان با نثار جان خويش در دفاع از آزادی و دموکراسی ، نام های بزرگشان را به ثبت رسانده اند. نام هايي که سرمايه های دونسل از بهترين فرزانگان اين خاک بوده است.
حاکميت سياه جمهوری اسلامی نه تنها برای تضمين بقای عمر ننگين اش هزاران جوخه دار و ميدان های تير و شکنجه گاه و زندان را از خون مبارزان آزادیخواه و انديشه ورزان و دموکرات ها رنگين نموده بلکه با اين کشتارها می خواهد انتقام تاريخی جهل و جنايت را از خرد و آگاهی به گيرد.
اول مهرماه سال ۷۷ حميد حاجی زاده ، شاعر در خانه اش در کرمان به ضرب ٢۷ ضربه کارد به قتل می رسد و پسر ده ساله اش کارون نيز در کنارش سلاخی می گردد. اين چنين کشتار بی رحمانه ای نشان از دور تازه ای از نابودی روشنفکران می داد. کشتاری مشابه سال های ۷٢ تا ۷۵ که سعيدی سيرجانی ، تفتی ، برازنده ، برقعی ، ملازاده ، زهی ، صياد ، ربيعی ، فرساد ، ديباج ، ميکائيليان ، مجد و ده ها نفر ديگر مشمول احکام مرگ مراجع خاکستری گشته و کماندو های مرگ رژيم آنان را در کوچه و خيابان ربوده و وحشيانه به قتل رساندند.
احمد ميرعلايي ، غفارحسينی ، احمد تفضلی ، ابراهيم زال زاده نيز که گوش به تهديدها و نصايح عالی جنابان نسپرده بودند، فرمان قتل شان صادر و به اجرا درآمد.
کشتار اما هم چنان ادامه يافت. ٢٨ آبان ماه مجيد شريف مفقود و به قتل می رسد. در ۴ آذرماه جسدش در پزشکی قانونی از سوی خانواده اش شناسايي می شود. ٣٠ آبان ماه داريوش فروهر و پروانه اسکندری در خانه مسکونی شان در تهران کاردآجين می گردند. در آذرماه پيروز دوانی و يکی از هم فکرانش به نام رستمی مفقود می شوند. رستمی در ٨ آذرماه در همدان به قتل می رسد و جسد پيروز هنوز پيدا نشده است. چهار روز بعد در ١٢ آذرماه محمد مختاری ربوده شد و روز جمعه ١٣ آذرماه جسدش در شهرری پيدا می شود. در ١٨ آذرماه محمد جعفر پوينده ربوده و جسدش در بادامک شهريار شناسايي می گردد.
اين ترورها با خشم و نفرت وسيع آزادانديشان کشورمان مواجه شد و امواجی از همبستگی نيروهای ترقی خواه سراسر جهان را برانگيخت. طنين اين اعتراضات، رژيم را به عقب نشينی واداشت. گرچه روند کشتار در آن مقطع متوقف شد، اما عامران و عاملان اين جنايت ها، همچنان بر اريکه قدرت ماندند، تا دادخواهان شجاعی چون ناصر زرافشان، وکيل خانواده قربانيان را به بند کشند. با اين خيال که توطئه سرکوب گری مقامات اصلی رژيم بيش از اين برملا نگردد. اما امروز پس از پنج سال به جرئت می توان ادعا کرد که کمتر کسی در نقش مستقيم علی خامنه ای، رهبر جهموری اسلامی و هاشمی رفسنجانی، عالی جناب در سايه، در مجموعه اين قتل ها شکی داشته باشد.
کميته اتحاد عمل برای دمکراسی، ضمن همدردی با خانواده های قربانيان و همه آزادانديشان، بار ديگرنيروهای ترقی خواه را به مبارزه متحدانه برای به محاکمه کشاندن سران جنايت کار جمهوری اسلامی ، فرا می خواند.
ايمان داريم که ايستادگی ما برای داد، بنيان بيداد را بر خواهد افکند.
کميته اتحاد عمل برای دموکراسی
متشکل از : حزب دموکرات کردستان ايران / سازمان اتحاد فدائيان خلق ايران / سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر)
٨ آذرماه ١٣٨٢ / ٢٩ نوامبر ٢٠٠٣