تهران-خبرگزاري كار ايران
مراسم پنجمين سالگرد قتل محمد مختاري و محمد جعفر پوينده، دو تن از اعضاي كانون نويسندگان كه در پائيز 1377 به قتل رسيده بودند، عصر امروز در امامزاده طاهر كرج به سرمزاريشان برگزار شد.
به گزارش خبرگزاري كار ايران ايلنا، در اين مراسم كه با حضور جمعي از علاقهمندان ايشان و اعضاي كانون نويسندگان ايران و خانوادههاي مختاري و پوينده برگزار شد، آقايان سياوش مختاري و صنا پوينده سخنراني كردند. در اين مراسم بعضي از اعضاي كانون نويسندگان ايران، سيمين بهبهاني، علياشرف درويشيان و سيدعلي صالحي نيز سخنراني كردند.
گفتني است در اين مراسم كه افراد با عكسهاي محمد مختاري و محمد جعفر پوينده به سرمزاريشان و در تريبون اجتماع كرده بودند، بيانيههايي از سوي حزب ملت و كميته دفاع از حقوق قربانيان قتلهاي زنجيرهاي خوانده شد.
همچنين عضو كانون نويسندگان ايران گفت: زرافشان زندگي شرافتمندانه را به زندگي در دنيايي پر از زور و تزوير و رياكاري و نامردمي ترجيح داد و با اين حركت به موقع ودقيقاش ثابت كرد كه هنوز انسانيت و شجاعت نمرده است.
علي اشرف درويشيان، كه عصر امروز در مراسم پنجمين سالگرد قتل دو عضو كانون نويسندگان ايران، محمد مختاري و محمد جعفر پوينده در امازاده طاهر كرج سخن ميگفت، اظهار داشت: كساني كه آن دو جان شيفته را در خيابان ربودند و به حكم احكامي قرون وسطايي با سيم و طناب خفهشان كردند و قتل و كشتار نويسندگان و روشنفكران آزاديخواه را از ميرزاجهانگيرخان صوراسرافيل به محمد مختاري و محمد جعفر پوينده پيوند زدند، ثابت كردند تا زماني كه واپسگرايي و سياهانديشي بر افرادي از جامعه ما حاكم باشد، همچنان بايد منتظر حوادثي از اين دست باشيم.
عضو كانون نويسندگان ايران در ادامه با اشاره به اين كه هنوز جلوي چنين اعمالي گرفته نشده و شكنجه و قتل زهرا كاظمي از اين دست اعمال ميباشد، گفت: امروز همه ميدانيم كه در روزگار بحران زدهها، دستهايي در تلاشند تا جلوي هر نوع تحول و تغيير و پيشرفت در افكار جوانان را بگيرند به همين خاطر است كه سايتهاي خبري و سياسي را ميبندند و سايتهاي ضد اخلاقي و انحرافي را باز ميگذارند.
وي افزود: به همين سبب است كه انواع و اقسام انجمنها و جمعيتها، اجازه فعاليت ميگيرند، اما جلو فعاليت كانون نويسندگان ايران كه يكي از اهداف عمدهاش مخالفت با سانسورانديشي در بيان است، گرفته ميشود.
علي اشرف درويشيان در ادامه با انتقاد از اين كه هنوز پس از گذشت پنجسال از شهادت محمد مختاري و محمد جعفر پوينده نتوانستهايم مجلس يادبودي در جايي مناسب براي عزيزان از دست رفتهمان بگيريم، گفت: در دوران سياه اختناق و ديكتاتوري، در دوران ناملايمات و سختيها و فشارها، كانون نويسندگان هميشه، شجاعانه، حضور فعال و بيشتر داشته است و در برابر مشكلاتي كه براي آزادي انديشه و بيان بوجود آمده با بياني قاطع و دقيق ايستاده است و از ارزشهاي والاي انساني دفاع كرده است.
عضو كانون نويسندگان ايران در ادامه گفت: محمد مختاري و محمد جعفر پوينده دو عضو فعال و شاخص كانون نويسندگان ايران بودند و به خاطر تفكر كانونيشان و فعاليتهايشان براي برقراري آزادي انديشه و بيان جان دادند.
علياشرف درويشيان در ادامه بيان ديدگاههاي محمد مختاري و محمد جعفر پوينده در رابطه با آزادي بيان گفت: دو عضو كانون نويسندگان ايران به خاطر عقايدشان كشته شدند، همچنان كه سعيد سلطانپور، احمد ميرعلايي و غفار حسيني به چنان سرنوشتي دچار شدند.
درويشان افزود: دوعضو ديگر كانون نويسندگان دكتر ناصر زرافشان و عليرضا جباري در زندان هستند، دكتر ناصر زرافشان وكيل خانواده قربانيان قتلهاي سياسي است.
وي افزود: او اگر ميخواست پا روي خون ناحق بگذارد و حقوق قربانيان اين فاجعه را پايمال كند، به چنين سرنوشتي دچار نميشد، وعده و وعيدها را ناديده گرفت، قولها و تطميعها را رد كرد، از تهديدها نترسيد و با شجاعت تمام از حق دوستان به قتل رسيدهاش دفاع كرد.
درويشيان تصريح كرد:. زرافشان ميداند در جامعهاي كه آزادي وجود ندارد، عدالت مفهومي دروغين و كاذب است زيرا كه آزادي جوهر و غايت عدالت است.
وي در پايان گفت: سال پس از سال ميگذرد و نقش اين شهيدان عزيز روي دست ما مانده است. ياد و خاطره گراميشان همچنان فروزانتر از هميشه درجان و دلمان، باقي است و فريادهاي پر صلابت آزادي خواهانه شان را هنوز با گوش جان ميشنويم انديشههاي روشنگرانه و پيشروانهشان برقرار و يادشان گراميباد.
ناصر زرافشان وكيل مدافع قتلهاي زنجيرهاي كه به اتهام افشاي اطلاعات مربوط به اين پرونده به 5 سال حبس محكوم شده است، در سالگرد قتل محمد مختاري و محمد جعفر پوينده پيامي را صادر كرد.
به گزارش متن كامل اين پيام كه توسط دخترش بر مزار مختاري و پوينده در امامزاده طاهر كرج، قرائت شد به شرح زير است:
هنگامي كه نويسندگان براي گفت و گو پيرامون مشكلات خويش به ويژه سانسور آثار خود و يافتن راه حلي براي اين مشكلات گردهم جمع شدند و در جلسات هفتگي در خانههاي خود بحث درباره اين مشكلات را آغاز كردند، حتي خود فكر نميكردند كه همين حركت ساده آنها و متني كه بعداً در توضيح اهداف خود منتشر ميكردند، شروع فصل تازهاي و مرحلهاي نوين در تاريخ مبارزه در راه آزادي انديشه و بيان در ايران معاصر باشد.
مرحله تازهاي كه تا امروز ادامه يافته است و با هر روزي كه گذشته پردامنهتر و ملتهبتر شده است، جرياني كه به اين ترتيب آغاز شده بود با اعتراض به بازداشت سعيدي سيرجاني، احضارهاي مكرر به دادگاه انقلاب، قتل سعيدي سيرجاني، انتشار نامه 134 نفر، قرائت متن اين بيانيه در كنگره 1994 و آنگاه ناپديد شدنها و مرگهاي مشكوكهاي ديگري كه مرگ نورياب خويي و مير علايي اولين موارد آنها بود دنبال شد و با قتل مختاري و پوينده به اوج خود رسيد. نامهاي عزيز ديگري را كه در فاصله ميان اين دو نكته قرار ميگيرد همه ميدانند و من از تكرار آنها خودداري ميكنم.
اگر در تصميم آگاهانه آن جمع كوچكي كه در آغاز گردهم آمدند، به راه انداختن يك حركت اجتماعي با اين عمق و ابعاد وجود نداشت و اگر در چشم انداز اوليه آنان چنين منظرهاي از تحولات آينده منعكس نبود، پس آن عامل نيرومندي كه آن ابلاغ ساده را به مرحلهاي نوين و جنبشي ادامه دار در راه آزادي انديشه و بيان تبديل كرد، چيست؟
اين نيروي ضرورت تاريخي و اقتضاي عيني و اجتماعي تحول دقيقاً آن عاملي است كه شب پرستاني كه حتي از برگزاري يادمان مختاري و پوينده هراسي دارند، هرگز وجود و حضور تأثير مقاومت ناپذير آن را در تحولات اجتماعي درك و باور نكردند. اگر اينان از انعكاس متن 134 در خارج از كشور سراسيمه شدند، اگر آن جمع اوليه را يكايك به اطلاعات و دادگاه انقلاب فرا خواندند و اگر سرانجام دست به ربايش و حذف نويسندگان زدند، اينها همه واكنشهاي غريزي و ناآگاهانه بود.
آنان آثار اين نيروي عين تحول و ضرورت تاريخي را فقط به طور غريزي حس كرده بودند، اما به حكم ذات اجتماعي خود فاقد استعداد درك آن هستند، اما آنگاه كه تحول در دستور تاريخي جامعه قرار گيرد هر رويداد كوچك هم ميتوانند مانند گلوله برخي كه در مسير خود در شيب كوهستان رفته رفته به بهمن عظيم تبديل ميشود، به جنبش بزرگ بدل گردد. جامعه ما امروز در چنين نقطهاي از تحول تاريخي خود قرار گرفته است.
از منظر فضاي بين المللي نيز بشريت در كليت خود چشم به سوي آيندهاي دارد كه در آن از جهل، بردگي، خرافه پرستي و استثمار اثري نباشد و در حركت به سوي اين آينده اهل انديشه و ادب، چاوشان اين قافلهاند.
من نيز به سهم خود پرداخت بهاي پاسداري از خون نا رنگين ياران همقدم خويش را آگاهانه پذيرفتم و به شما اطمينان ميدهم كه در اسارت نيز توانايي آن را دارم كه به نحو شايسته به وظيفهاي كه در قبال تاريخ، مردم و ميهنم به عهده دارم، عمل كنم.
پيروز و سربلند باشيد
در ادامه اين مراسم خانواده محمد جعفر پوينده در مراسم پنجمين سالگرد قتل وي كه امروز در امامزاده طاهر كرج برگزار شد، خواستار آزادي دكتر ناصر زرافشان، وكيل پرونده قتلهاي زنجيرهاي، آزادي دانشجويان زنداني و محاكمه آمران و عاملان قتلهاي زنجيرهاي شدند.
به گزارش ايلنا صفاپوينده، خواهر محمد جعفر پوينده به نمايندگي از خانواده وي گفت: محمد جعفر پوينده قانون مجازات به مثل و به ويژه قانون اعدام را به غايت ضد بشري و ارتجاع ميدانست. او عميقا معتقد بود كه به جاي انهدام معلولها بايد علت را ريشهيابي كرد. حال ما به عنوان خانواده پوينده چگونه ميتوانيم به قصاص چند متهم كه به گفته خود مجريان تكاليف سازمانيشان بودند، تن در دهيم.
وي با بيان اين كه ما هرگز نخواهيم گذاشت كه به نام ما و با اعدام چند مجري فرمان اصل جنايات و نقش آمران آن به بوته فراموشي سپرده شود، گفت: ابتداييترين خواسته ما آزادي دكتر ناصر زرافشان، وكيل قهرمان مبارز و شجاعي است كه لحظهاي در افشاي حقيقت ترديد نكرد.
وي افزود: دوم آزادي دانشجويان عزيزي كه تنها جرمشان زنده نگهداشتن ياد و نام جانباختگان راه آزادي است و سوم اين كه از مسئولان ميخواهيم كه براي پاسداشت شرافت انسانها، امنيت جامعه و تطهير خود و تقبيح جنايت و از همه مهمتر براي پاسخگويي به وجدان بيدار ملت ايران هرچه سريعتر آمران، فرماندهان و عاملان اين جنايت هولناك را در يك دادگاه علني به پاي ميز محاكمه بكشانند چرا كه اين اقدام خود نوعي همواره كردن راه آزادي انديشه و بيان خواهد بود.
صفا پوينده تصريح كرد: جان باخته راه آزادي محمد جعفر پوينده درجايي گفته بود خطرهاي آزادي محدود بيان و انديشه براي پيشرفت جامعه و اعتلاي فرهنگ بسا بيشتر از به اصطلاح مخاطرات آزادي كامل انديشه و بيان است و فقط كساني با اين آزادي مخالف هستند كه ريگي در كفش خود دارند و از آگاه شدن مردم از همه واقعيات ميهراسند.
وي افزود: اگر 5 سال پيش فرياد برآورديم، طنابي كه برگردان عزيزان ما پيچيديد در حقيقت بر دست وپاي خودتان بسته شد، امروز ميگوييم كه بدون شك وجود نهادهاي موازي اطلاعات نتيجه عدم پيگيري، شناسايي و افشاي عاملين و آمرين اصل جنايت صورت گرفته است.
پوينده تصريح كرد: اگر اين جنايات به دست عوامل خودسري كه خود با عنوان غده سرطاني از آن نام ميبريد، انجام گرفتهاند، بايد بدانيد كه به گواهي تاريخ غدههايي از اين دست تنها با ريشهكن كردن، محو و نابود ميگردند.
وي در پايان خطاب به مسئولان گفت: ما عميقا انتظار ميكشيم روزي را كه بر مصالح خود و ملت آگاه شويد.