خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس سياسي
وزير سابق علوم كه بعد از استعفا از اين سمت و خروج از دايرهي مسووليتهاي سياسي و اجرايي، بر حفظ مشي خود در واردنشدن به اينگونه فعاليتها و ارائهي خدمت در قالب يك پزشك و معلم دانشگاه تاكيد دارد، همچنان از گسترش تشكلهاي دانشجويي فرمايشي و ايجاد تشتت و شكاف بيشتر اظهار نگراني ميكند و جنبش دانشجويي منطبق بر آرمانهاي 16 آذر را جنبشي كه تا بذل جان در مسير تحقق آرمانهايش حركت ميكند، برميشمرد.
دكتر مصطفي معين در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با گلهمندي از مطبوعاتي كه از وي به عنوان “وزير استعفا“ ياد كردهاند، به تعداد استعفاهايش در دوران حضور در پست وزارت علوم اشاره كرد و گفت: اين استعفاها به رغم اظهارات اين مطبوعات، بيشتر از دو بار نبود. در طول دوران حضورم در وزارت علوم در دو موقعيت خطير قرار گرفتم كه بايد استعفا ميكردم؛ اين استعفاها شخصي و سياسي نبود بلكه برخاسته از ديد اصولي من نسبت به مسائل بود.
وي با يادآوري موضوع استعفاي سال 78 خود، از حادثه 18 تير به عنوان دليل اين استعفا ياد كرد و افزود: در سال 82 نيز بهواسطه حوادث اين سال از جمله رد لايحه اصلاح ساختار وزارت علوم و شرايط سختي كه بر دانشجويان تحميل شد، تصميم به كنارهگيري از سمت وزير علومبودن گرفتم، لذا اين استعفا به هيچ وجه سياسي، بخشي، دستگاهي و يا شخصي نبود.
وزير سابق علوم، با اعلام اينكه دلايل اين دو استعفا در هر دو مقطع متفاوت از يكديگر بود، از اتكا به اصول گرايي به عنوان تنها وجه مشترك بين اين دو استعفا نام برد و اضافه كرد: احساس مسووليت نسبت به جامعه دانشگاهي و كليت نظام باعث شد تا در دو مقطع از سمت وزارت استعفا بدهم، زيرا به عقيده من، حفظ حرمت و آزادي براي همه اقشار جامعه، جزء مهمترين آرمانهاي كشور است.
وي با يادآوري سهم توسعه علمي كشور در حفظ استقلال آن گفت: اصلاح ساختار مقدمهي ضروري توسعهي علمي است و ما توسعه علمي كشور را مسالهاي بخشي نميدانيم بلكه آنرا ملي و آرماني ميدانيم.
مشاور رييسجمهور كه در اظهاراتش علمي و اسلامي بودن را از ويژگيهاي تفكيكناپذير جامعه اسلامي نظير جامعه ايران برميشمرد، افزود: اگر جامعه ما عملي نباشد از جنبه اسلامي نيز دچار ضعف است و اين به علت اهميتي است كه علم و پژوهش در دين اسلام دارد.
معين افزود: دربارهي لايحه اصلاح ساختار علمي و پژوهشي وزارت علوم تمام تلاش ما اين بود كه اين آرمانها را در چارچوب وظايف و اختيارات وزير و وزارت تعقيب كنيم و به همين لحاظ، از آغاز دورهي اول مسووليتم در كابينه خاتمي، مسالهي تحول در ساختار علم و پژوهش و فناوري را مطرح كردم.
وزير سابق علوم با بيان اينكه لايحه يادشده حاوي تحقيقات همهجانبهاي بود، افزود: در مرحلهي مطالعه كارشناسان وزارت علوم، دانشگاهها و مراكز پژوهشي، حدود دو سال روي اين لايحه كار كردند و مراحل اداري آن نيز حدود يكي دو سال طول كشيد؛ به نحوي كه بعد از آنكه در سال 81 مجلس آنرا به تصويب رساند، اين طرح 5 سال متوالي مراحل مختلف را پشت سر گذاشته بود.
وي با بيان اينكه در دنياي امروز، زمان حرف اول را ميزند، ادامه داد: در كشوري مثل ايران كه داراي منابع عظيم مادي و معنوي و استعدادهاي انساني است، از دست دادن پنج سال فرصت توسعه به هيچ وجه قابل قبول نبود، و لذا ادامهي مسووليت به دور از صداقت و مروت با خودم و جامعه بود.
وزير سابق علوم، همچنين از عدم بهرهمندي قشر دانشگاهي كشور از منزلت و جايگاه قانوني به عنوان ديگر دليل استعفايش نام برد و گفت: نبود جايگاه مناسب براي دانشگاه و دانشگاهي در منظر برخي از مسوولان و نظريهپردازان سنتي ديني و اقتصادي و عدم سرمايهگذاري جدي براي آموزش و پژوهش باعث شده تا بخش دانشگاهي كشور در مقايسه با نرمهاي جهاني كمبودهاي جدي داشته باشد؛ بر اين اساس علاوه بر آنكه از آنها در حد مناسب تكريم و پشتيباني نشده، بلكه در مراحل مختلف شاهد انواع كارشكني، تضعيف، بيحرمتي و خشونت بودهايم.
وي در ادامه با بيان اينكه ساختار نامناسب اجرايي و فقدان جايگاه قانوني و منزلت نهادهاي علمي، موجب شد تا از سوي مراجع مختلف و غيرپاسخگو در امور اجرايي دانشگاهها، آموزش عالي و نيز سياستها و برنامههاي اين بخش به صورت فزايندهاي دخالت شود، افزود: اين دخالتها علاوه بر لوثكردن مسووليتها بهرهوري را نيز در اين بخش كاهش ميداد.
وزير سابق علوم با تاكيد بر غيرقانوني بودن اين دخالتها ادامه داد: در عين حال، در داخل وزارتخانه هم با ضوابط و مقرراتي مواجه بوديم كه يا در طول سالهاي بعد از پيروزي انقلاب دستخوش غارت و تصرف قرار گرفته بود و يا بر مبناي شرايط دههي پنجاه تنظيم شده و نميتوانست پاسخگوي نيازهاي امروز باشد.
معين در ادامه با رد برداشتهايي كه در توصيف وضعيت دانشگاهها آنها را به مرحلهي ابتذال نزديك ميدانند، گفت: هر فردي بر اساس تفكر، تربيت اجتماعي و تمايلات سياسي و حزبياش در مورد دانشگاهها قضاوت ميكند، اظهار نظر ايرادي ندارد، اما اميد است اين اظهارنظرها مبتني بر شناخت درست، تحليلهاي واقعبينانه و منصفانه باشد.
وي افزود: دانشگاه به عنوان يك مركز علمي بايد سياسي نيز باشد، زيرا اگر سياسي نباشد ديگر نميتواند عنوان دانشگاه بگيرد، البته در هر شرايطي جهتگيري و جريان اصلي دانشگاه توليد علمي ، فرهنگسازي و تربيت نيروي انساني متخصص و كارآمد خواهد بود.
وزير سابق علوم همچنين از التزام اجتماعي به عنوان مهمترين ويژگيهاي دانشگاه در جهان پيشرفته امروز نام برد و افزود: دانشگاهي كه فقط به فكر آموزش و توليد علم باشد و به نيازهاي جامعه توجه نداشته باشد، از دانشگاه بودن ساقط ميشود.
معين ادامه داد: از نظر ما، اگر دانشآموختهاي در بعدي خاص از تخصص بالايي برخوردار باشد اما هيچ شناختي از نيازهاي عمومي جامعهاش نداشته باشد، دانشآموخته خوبي نيست، لذا اميدواريم دانشگاههاي ما فرهيختگاني را تربيت كنند كه بتوانند راهگشاي توسعه همهجانبه و تامين رشد و كمال براي همه افراد جامعهشان باشند.
وي همچنين با مناسب توصيفكردن عملكرد 60 سالهي دانشگاههاي كشور در حوزهي سياسي، اجتماعي، نقدهايي را كه بعضا به اين عملكرد وارد ميشود، از انگيزههاي خاص و تحليلهاي يكسويه متاثر دانست و افزود: اين برخوردها به واسطهي موضع نقادانهي دانشگاه و حفظ استقلال و فاصلهگيري از نهادهاي قدرت به آنها وارد مي شود، زيرا شكل نگرفتن نهادهاي مدني و احزاب سازمانيافته و فراگير سياسي باعث شده تا در جامعهي ما، هزينهي فعاليتهاي سياسي را دانشگاهيان و مطبوعات بپردازند.
وي در ادامه اظهاراتش با يادآوري اين موضوع كه دانشگاههاي كشور از نظر فعاليت در حوزه سياسي درحد مطلوبي قرار ندارند، افزود: اگر چه نوع نظرياتي كه از جانب قشر دانشگاهي مطرح شده در سطح بالاتري از ساير مراكز نظريهپردازي بوده، اما بايد توجه كنيم كه جامعهي ما در ارتباط با بينشهاي حاكم بر مسوولان و جامعه در حد مطلوبي قرار ندارد و متاثر از آن رفتار سياسي، اجتماعي و اخلاقي ما نيز در همين وضعيت قرار گرفته است.
معين افزود: فقدان نهادهاي مدني و بينشهاي حاكم بر مديريت جامعه باعث شده تا دانشگاههاي ما به ميزان قابل ملاحظهاي، هزينه تحولات و نارساييهاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي را پرداخت كنند و بخش قابل توجهي از پتانسيلهاي دانشگاه صرف پاسخگويي به اين مسائل شود.
وي همچنين در ارزيابي عملكرد بعد از دوم خرداد جنبش دانشجويي كه در مورادي نظير حضور در مجلس به واسطهي نزديكي به ساختار قدرت مورد نقد قرار گرفته، گفت: حضور نمايندگان مبرز قشر دانشگاهي در مجلس براي نمايندگي، طرح و بيان صحيح ديدگاههاي اين قشر، هيچ ايرادي ندارد و كاملا طبيعي است، اما صحيح نيست جنبش دانشجويي سرنوشتش را با سرنوشت يك گروه سياسي يا تعدادي از نمايندگان مجلس گره بزند زيرا اصل استقلال دانشگاه، مستقل بودن جنبش دانشجويي در همه حال است.
معين خاطرنشان كرد كه مستقلبودن يك تشكل دانشجويي فقط به عنوان خلاصه نميشود، بلكه به منابع مالي و ارتباط بيروني و نوع جهتگيري آن در مقاطع حساس بايد توجه كرد، افزود: آن تشكلي كه بخواهد بنا به فرموده شكل بگيرد و طبق فرموده عمل كند، به صورت خود به خود از تشكل دانشجويي بودن ساقط ميشود.
وزير سابق علوم از روندي كه احتمال افزايش اين نوع تشكلها را افزايش ميدهد، اظهار نگراني كرد و افزود: تشكل دانشجويي با هر عنوان كه باشد، مجموعهي است كه بر اساس راي و نظر آگاهانه اكثر و تودهي دانشجويي انتخاب ميشود و شكل ميگيرد و در چارچوب ضوابط دانشگاهي عمل ميكند، همچنين نسبت به عمل خود پاسخگو است، از اين رو چنين تشكلي نميتواند تحليل فلان حزب و جناح را در دانشگاه وارد كند.
وي افزود: بر اين اساس به جاي آنكه بسياري از گروهها و جريانهاي سياسي و مقامهاي مسوول در كشور، دانشگاه را مرجع توليد علم و آيندهساز كشور بدانند و آنرا نهادي ملي قلمداد كنند، بهواسطهي تلقيهاي نادرست و ابزاري كه از دانشگاه دارند، طوري عمل كردهاند كه حتي در تاسيس يك تشكل و يا تلاشي تشكلي ديگر نيز دخالت شده است.
وزير سابق علوم در ادامهي اظهاراتش در گفتوگو با ايسنا، همچنين در ارتباط با اينكه در شرايط موجود، رويكرد دانشجويان در بحث فعاليتهاي سياسي بايد به چه نحو باشد، گفت: بر اساس شناختي كه از جنبش دانشجويي دارم، روند حركت اين جنبش را به رغم تمامي سختيهايي كه پشت سر گذاشته، رو به تكامل ميدانم زيرا در حال حاضر، دانشجوي ما بيش از پيش با واقعيتهاي تلخي كه پيرامون او وجود دارد، آشنا شده و اين ديد واقعبينانه كه به واسطهي اين آشنايي براي وي فراهم آمده، به حركتهاي بعدياش كمك ميكند.
دكتر معين تصريح كرد: در حال حاضر، جنبش دانشجويي ما با گذر از موانعي كه در چند سال گذشته با آنها روبرو شده، از ضريب واقعبيني بيشتري برخوردار است و با حساسيت، مسائل سياسي و اجتماعي را پيگيري ميكند و در عين حال معتقد است كه نبايد به هيچ وجه سرنوشتش را با مراكز قدرت و احزاب سياسي گره بزند.
مشاور رييسجمهور، در ادامه با بيان اينكه رويكرد امروز جنبش دانشجويي دربارهي عدم حضور جدي در بحث انتخابات و معرفي كانديداها از برخوردهاي چند سال اخيري كه بر اين جنبش تحميل شده، متاثر است، از اين رويه اظهار تاسف كرد و افزود: اطمينان دارم همين دانشجو كه ميگويد نميتواند در انتخابات حضور فعال داشته باشد، اگر تضميني لازم براي برگزاري انتخابات آزاد و سالم ايجاد شود و بتواند نمايندگان واقعياش را بدون دخالت و قيمومت ديگران معرفي كند، نسبت به اين روند اقدام ميكند.
وي با يادآوري نقشي كه جنبش دانشجويي در مقاطع مختلف انقلاب در آن به ايفاي نقش پرداخته، نقش اين جنبش را در انتخابات دوم خرداد و مجلس ششم، تعيينكننده برشمرد و افزود: در صورتيكه جنبش دانشجويي حضور فعالي در انتخابات مجلس هفتم نداشته باشد، طبيعي است كه آثار منفي آن افكار عمومي را تحت تاثير قرار ميدهد.
وزير سابق علوم اين موضوع كه بر اساس نتايج آخرين نظرسنجيها، دانشگاهيان در راس گروههاي مرجع قرار دارند و ساير جريانها و گروهها با فاصلهي زياد از آنها مراحل بعدي را به خود اختصاص دادهاند، افزود: در كسب اين جايگاه و اقبال اجتماعي براي دانشگاهيان، تلاش ها ،صداقتها، ايثارها و مظلوميتهاي اين قشر بيتاثير نبوده است.
معين در ادامه با يادآوري مشي قوهي مجريه در واقعه 18 تير 78 آنرا در بحث استعفاهاي مطرح شده در آن مقطع زماني محدود ندانست و صداقت و ايستادگي مسوولان اجرايي در آن مقطع را از عوامل موثري كه زمينه اعتماد دانشجويان را به دولت و نظام فراهم آورد، برشمرد.
وي با بيان اينكه در مراحل بعدي رسيدگي به پروندهي واقعهي كوي، جاي متهم و شاكي عوض شد، گفت: در دادگاههايي كه در اين موضوع برگزار شد، برخورد عادلانه به عمل نيامد و اين امر باعث شد تا دانشجويان احساس كنند كه نظام به دادخواهي آنها وقعي ننهاده است.
معين با تاكيد بر اينكه در دروان حضورم در وزارت علوم، اعتماد متقابل بين دانشجوها و مسوولان اجرايي از سطح قابل قبولي برخوردار بود، افزود: يكي از نقاط قوت خاتمي اين بود كه دولت در دانشگاهها پايگاه قوي داشت، در واقع وقتي دانشگاه ميتواند فعال باشد و به وظايف واقعياش عمل كند كه تعامل خوبي با دولت و جامعه داشته باشد.
وي كه تلاش مسوولان وزارت علوم و دانشگاهها را در نزديكي مجدد دانشگاهيان و مسوولان دستگاههاي اجرايي موثر ميدانست، افزود: نقش هر فرد مسوول در جامعه، حفظ ارتباطش با مردم است، از اين رو قوهي مجريه در قدم اول بايد در اين مسير حركت كند و به طور منظم نتايج فعاليتهايش را در بخشهاي مختلف به اطلاع افكار عمومي برساند.
وي همچنين موفقيت مسوولاني را كه بعد از وي در سمت تصدي امور وزارت علوم قرار گرفتهاند، با ديدگاههاي آنها مرتبط دانست و گفت: موفقيتها به اين بستگي دارد كه آنها با چه ديدي نسبت به شرايط و مسائل پيش رو برخورد كنند و از چه ميزان انگيزه و تحرك برخوردار باشند. به عقيدهي من، با كنارهگيريام از اين سمت، فرصت جديدي براي تنبه و تجديد نظر به وجود آمده، زيرا عدهاي كه مخالف با ديدگاههاي اصلاحي وزارت علوم بودند و به دليل سوءتفاهم و يا ناآگاهي با اين گونه جهتگيريها مخالفت ميكردند، بعد از كنارهگيري من فرصت مطالعه بر روي نظراتم را پيدا كردند، همچنين مظلوميت دانشجو و متانت و وارستگي دانشگاهيان در اين فضاي گردآلود، جهل، تعصب و سوءظن بيش از پيش نمايان شد.
وزير سابق علوم همچنين در اظهاراتش با يادآوري همزماني سالگرد واقعهي 16 آذر، اين واقعه را نقطهي عطفي در حركت جنبش دانشجويي كه در دوران قبل و بعد از انقلاب داراي اشكال نمادين بوده برشمرد و افزود: قبل از پيروزي انقلاب با شروع آذرماه، حالت خاصي در بين جنبش دانشجويي نسبت به حضور در صحنه ايجاد ميشد و با گذشت زمان اين حالت شكل مبارزاتي به خود گرفت.
معين با بيان اينكه با پيروزي انقلاب بهصورت طبيعي، حركتهاي مبارزات ضد استبدادي دانشجويان تغيير جهت داد و آرمانخواهي و دفاع از حقوق اساسي مردم جايگزين آن شد، گفت: هنوز هم ممكن است در جامعه آثاري از استبداد، خودرايي و تضييع حقوق مردم مشاهده شود، از اين رو ضروري است كه دانشجو به عنوان قشر پيشتاز در خط مقدم به اين آفات توجه كند.
وي همچنين از استعمار و استكبارستيزي به عنوان وجه نمادين ديگري از 16 آذر كه نبايد به هيچ وجه كمرنگ شود نام برد و اظهار داشت: در حال حاضر، شاهد آن هستيم كه امريكا و اسرائيل در پي بسط سلطهي خود بر جهان هستند، از اين رو، جنبش دانشجويي علاوه بر تاكيد بر استبدادستيزي نميتواند در برابر تجاوز جهانخواران ساكت باشد.
وي افزود: 16 آذر ميتواند به عنوان يك نماد مورد توجه قرار گيرد، زيرا آن سه آذر اهورايي به خاطر دفاع از حقوق مردم و استقلال كشور در مبارزه با رژيم ديكتاتوري شاه و سلطهي آمريكا به شهادت رسيدند.
معين در پايان در تعريف جنبش دانشجويي مطابق با آرمانهاي 16 آذر گفت: اين جنبش تشكلي سازمانيافته منسجم و خودجوش است كه اعضاي آن بر اساس آرمانهاي مشترك ديني، ملي و انساني در مسير دفاع از حقوق مردم، آزادي و استقلال جامعه و كشور و برخورد سازنده و متعادل توام با پرهيز از هر گونه لغزش از مسير آرمانها حركت ميكنند و تا سرحد شهادت يعني بذل تمامي وجود خويش، به اين تلاش ادامه ميدهند.