نگاشته ی زير در پاسخ به طنز آقای سيد ابراهيم نبوی که در جهت تائيد شرکت در انتخابات مجلس هفتم اسلامی که در تاريخ 12 آذر نوشته شده و در تاريخ 13 آذر در سايت اينترنتی ايران امروز نيز چاپ شده است1، می باشد.
* * *
از آنجا که شرکت در انتخابات باعث تضعيف جمهوری اسلامی از طريق مسخره کردن مردم و در نهايت و غايت دموکراتيکش انتصاب چند حزب اللهی نم کشيده به اسم اصلاح طلب در مجلس را بدنبال خواهد داشت، از عموم هم ميهنان تقاضا می شود اميد های رشته شده ی خود را که ثمره ی يک ربع قرن سماق مکيدن خشک و خالی است، دوباره بريسند و خود را برای تحقير هيجان آميز بعدی توسط دينداران سوپر دولوکس در مراسم هفتمين مجلس قداره بندان آماده سازند.
1. "جمهوری اسلامی نابود بايد گردد: مشارکت مردم در انتخابات رنگارنگ جمهوری اسلامی در مدت 25 سال گذشته مشت محکمی به دهان ج. ا. زد و آنرا نابود کرد. و در حال حاضر مشاهده می کنيم که ج. ا. نابود شده است." از خداوند قلعه ی جماران تقاضا می شود برنامه های چپ و راست ترور دگر انديشان را که به دست گروه های فعال خودی و زير نظر ايشان صورت می گيرد، موقتن هم شده، قطع کند تا مردم بی امان به درخواست خاضعانه ی ايشان لبيک گفته و مشتاقانه در انتخابات مجلس هفتم شرکت کنند. از قديم و نديم در عالم سياست و رياضت و فلسفه گفته اند "من در انتخابات شرکت ميکنم، پس هستم." اصلن برای همين است که خيلی از هميهنانمان که از فرط آزادی جان به لبشان رسيده،از مملکتی که هر انتخاباتش باعث رونق بيشتر و ژرفتر حقوق انسانيشان ميشود، فرار را بر قرار ترجيح ميدهند و به اميد خلاصی از آنهمه رستگاری برگزار کنندگان انتخابات به خارج از کشور پناه می برند. اصلن انتخابات صرفنظر از نوع و کيفيت آن يعنی شعور بالا، به همين دليل بنده پيشنهاد ميکنم ميانگين سنی حق رای از 15 سالگی به 15 روزه گی پايين آورده شود، تا دنيا در عمل به اهميت وجود دموکراتيک نظامی که اگر سرش برود انتخاباتش نمی رود، پی برند.
2. خروج از بن بست اصلاحات: از آنجائی که اصلاحات تنها با شرکت 100% مردم در هر گونه انتخاباتی، بويژه از نوع جمهوری اسلامی آن يعنی با تاييد بی شائبه ی شورای نگهبان، رفسنجانی و فرزندان و نوه ها و نتيجه ها و نبيره ها و فک و فاميلهای درجه ی اول و دوم و سومش، و البته ولی فقيه و سپس آدمکشان حرفه ای و والا مقامی نظير فلاحيان، اژه ای و شريعتمداری و... و آنگاه حزب الله هميشه در صحنه و در آخر حزب اللهی هائی که ظرف 24 زمستان گذشته نم به جانشان رفته، کوه موش زائيده و اصلاح طلب شده اند، امکان پذير است، از مردم تقاضا می کنم اين کلاه را هم که سال به سال گشادتر می شود، بار ديگر بر سر بگذارند و اجازه دهند مجلس هفتم با در صد آرای 120% برگزار گردد. چه هر چه انتخابات وسيعتر و حجيمتر باشد، آگاهيش به جيب مردم ما سرازير ميشود. همانطور که فضلا می فرمايند آگاهی تنها از طريق شرکت گسترده ی آحاد ملت و رقابت در گذاشتن کلاهی به گشادی جيب ملايان بر سر خويش ميسر می گردد. تحريم انتخابات حتمن جلوی آگاهی و تاثير گذاری مردم در روند زندگيشان را در جمهوری اسلامی خواهد گرفت. به امام رضا قسم!
3. يک حالت ديگر اين است که با شرکت در انتخابات فرشته ی مهر و انسانيت در جان جانان ولی فقيه، تک تک اعضای شورای نگهبان، رفسنجانی و فرزندان و نوه ها و ...، فلاحيان، اژه ای، شريعتمداری، قاضی مرتضوی و... و حزب الله هميشه در صحنه های آدمکشی و جنايت پيشگی، دميده شود و يکباره همگی طلب مغفرت کرده و کرور کرور پولهای دزدی را از بانکهای سوئيس، سوريه، اروپا و آمريکا در آورند و تقديم ملت کنند و همسوی مردم شوند. البته معجزه هميشه ممکن است بخصوص اگر صحبت بر سر مذهب و شريعت باشد. خدا را چه ديدی، جايگاه خامنه ای که ديگر کمتر از، زبانم لال، حضرت محمد و عيسا و موسا که نيست!
4. آبروی نظام را در سطح بين المللی می بريم: لطفن به لبيک خامنه ای پاسخ مثبت دهيد و برويد در انتخابات شرکت کنيد تا آبروی نظام برود و معلوم شود ولی فقيه چقدر از مرحله پرت است. حالا اگر هم اينطور نشد دست کم يک هواخوری بی آزار در روز انتخابات نصيبتان ميشود. کمِ کمش اين است که اگر چند نفری دور هم جمع شويد ديگر حزب اللهی ها نه رويتان اسيد خواهند پاشيد و نه با چاقو و پنجه بکس به جانتان خواهد افتاد.
همه ی دنيا منتظر است تا شما در انتخابات شرکت کنيد. همه حسرت می خورند از اين که معنای طرف را توی ده راه نمی دادند، سراغ کدخدا را می گرفت، عميق تر بفهمند و برايشان معلوم و معين گردد که چگونه ميتوان با شرکت گسترده در انتخابات در جمهوری اسلامی سراغ دموکراسی را گرفت.
5. تا انقلاب بعدی نهضت ادامه دارد: از آنجائی که اين انتخابات باعث می شود تا بيخودی های ديروز که هر روز بر شمار خودی گشته هاشان افزوده می گردد، راهی مجلس هفتم شوند و مطابق مجلس ششم به وعده و وعيدهای عديده ی خود پايبندی نشان دهند. بهتر است مردم حتمن شرکت کنند و عيان سازند که ملت قدردان و فهميده ای هستند و خدمات بی شائبه و تمامن ملی نمايندگان تا بن استخوان ملی خود را پاس می دارند. عدم شرکت در انتخابات، ميهنمان را از عدم وجود افراد شايسته و لايق و ايراندوست و پايبند اصول اخلاقی و حقوق بشر دچار ضايعه ای بس هولناک و جنون آميز می کند. ای کاش آيت الله خلخالی اصلاح طلب زنده بود و دوشادوش برادران لاريجانی، خاندان ريز و درشت رفسنجانی و خامنه ای و ... مردم را متقاعد می کرد که شرکت در اين انتخابات چقدر فضيلت دارد و چگونه به سود دموکراسی و رعايت حقوق بشر است.
بهر حال يک مجلسی که يک به يک توسط آدمهای جوراجور مثل خامنه ای، اعضای شورای نگهبان، رفسنجانی ها، شريعتمداری، اژه ای، فلاحيان و ... غربال شود حتمن بلئخره يک دموکرات ملی، روئين تن، پيگير، مردم دوست، قاطع و دلير، نظير تمامی اصلاح طلبان مجلس ششم، از زيردستشان در می رود و انتصاب ميگردد ديگر. و آنوقت می دانيد چه ميشه!؟ يه دريا آب و يه سطل ماست ترشيده. جانم جان! يک عالمه دوغ!
داوود بهرامی
14 آذر 1382
برابر با 5 دسامبر 2003
[email protected]
1.http://politic.iran-emrooz.de/more.php?id=1745_0_11_0_M