خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس مجلس شوراي اسلامي
دكتر محسن ميردامادي رييس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي و معاون دبير كل حزب مشاركت در گفتوگويي تفصيلي با خبرنگار پارلماني خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، به بيان ديدگاهها و ارزيابي خود از شرايط موجود كشور براي انتخابات دور هفتم مجلس شوراي اسلامي پرداخته است.
ميردامادي در پاسخ به اين پرسش كه ارزيابي شما از فضاي انتخاباتي چيست و آيا به سمت مشاركت بيشتر پيش ميرويم يا خير، اظهار داشت: نكتهاي كه مسوولان مكررا در سخنان خود بيان داشته و همگي روي آن اتفاق نظر دارند، اين است كه انتخابات آينده مجلس مهم است.
وي با بيان اينكه تمام انتخابات از اهميت برخوردار هستند اما بعد از پيروزي انقلاب برخي از انتخابات اهميت متفاوتي با ساير انتخابات داشتهاند، افزود: به طور نمونه، انتخابات دوم خرداد 76، انتخاباتي بود كه با همهي انتخابات رياست جمهوري قبل از آن متفاوت بود و تفاوت اصلي آن در اين بود كه در دورههاي گذشته، از مدتها قبل از انتخابات، مشخص بود كه چه كسي انتخاب ميشود.
صحنه رقابت به نحوي بود كه نتايج از قبل مشخص بود، البته نه اينكه منظور فرمايشي بودن آراء باشد، بلكه رقابت به گونهاي بود كه مشخص بود چه كسي راي خواهد آورد، اما انتخابات دوم خرداد اولين انتخابات رياست جمهوري بود كه نتيجه از پيش مشخص نبود و همه منتظر بودند، ببينند كه از صندوق راي چه بيرون خواهد آمد و تا زماني كه از صندوق راي نتايج اعلام ميشد، كسي اطمينان نداشت چه كسي رييس جمهور خواهد بود، حداقل تا چند روز قبل از آن اين مساله روشن نبود.
رييس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس با اشاره به دوم خرداد و اهميت آن در تاريخ انقلاب اسلامي و بيان اينكه دوم خرداد نسل جديدي را اميدوارانه وارد عرصهي اجتماع و سياست كرد، ادامه داد: عليرغم اينكه ممكن است عدهاي انتظاراتشان بسيار بيشتر از آنچه واقع شده باشد، اما دوم خرداد يك نقطه شروع و عزيمت جديد در دوران انقلاب بود.
انتخابات مجلس هفتم از جهاتي به انتخابات آن زمان شباهت دارد و اين تفاوت را با ساير انتخاباتهاي گذشته مجلس خواهد داشت كه هم موقعيت ما را در عرصهي بينالمللي تا حد زيادي روشن كرده و تحت تاثير قرار خواهد داد و هم در داخل كشور به طور جدي تاثيرگذار خواهد بود. مهم اين است كه اين انتخابات تا چه اندازه يك انتخابات واقعي خواهد بود. انتخابات واقعي به اين معنا كه چقدر اين مردم هستند كه نمايندهشان را انتخاب ميكنند و مجلسي كه شكل خواهد گرفت، برآيند راي و ارادهي مردم خواهد شد.
آيا مجلس برآيند راي مردم خواهد شد و آيا مردم آزادانه ميتوانند كانديداهاي خود را انتخاب كنند و يا اينگونه است كه نهادهايي مانند شوراي نگهبان عده محدودي را معرفي كند و به مردم بگويد كه شما حق داريد فقط از بين اينها نمايندگان خود را انتخاب كنيد.
وي در ادامه تصريح كرد: در صورتي كه ما با ردصلاحيتهاي گسترده مواجه شويم و طيف قابل توجهي از كانديداها رد شوند و به مردم گفته شود كه از بين افراد باقي مانده كه تاييد كردهايم، نمايندگان خود را ميتوانيد انتخاب كنيد، ديگر نميتوان اسم اين انتخابات را انتخابات آزاد گذارد.
و هر قدر كه براي آن توجيه ببافيم و بحث نظارت استصوابي را مطرح كرده و بگوييم افراد با صلاحيت بايد حضور داشته باشند و كساني كه طبق تشخيص موازين را رعايت نميكنند نبايد وارد عرصه شوند، در اين صورت، در عرف انتخابات اين ديگر انتخابات آزاد نيست، بلكه يك انتخابات دو مرحلهاي است كه در مرحلهي اول، عدهاي انتصاب ميشوند و گفته ميشود كه از بين آنها، مردم عدهاي را انتخاب كنند، كه وقوع اين مساله هم باعث كاهش مشاركت مردم خواهد شد و هم موجبات نااميدي آنها را از تاثيرگذار بودن رايشان فراهم خواهد ساخت.
ميردامادي اظهار داشت: در صورت وقوع انتخابات به اين شيوه، راي مردم تنها زينتبخش انتخابي خواهد شد كه از قبل صورت گرفته است و در چنين صورتي مردم نميتوانند اميد داشته باشند خودشان ميتوانند نظامي كه در آن زندگي ميكنند، اصلاح كنند و در صورتي كه اشكالات، عيوب و نقائصي را در آن ميبينند، خود آنها بتوانند با مكانيزمهايي كه در نظام و قانون اساسيشان تعبيه شده، آن اشكالات را برطرف كنند. اين گونه برخوردها با مردم حضور آنها پاي صندوقهاي رأي را كاهش خواهد داد كه البته به نظر من در سالهاي اخير كاهش پيدا كرده و بيشتر از اين هم كاهش پيدا خواهد كرد و اينها متقابلا با مشروعيت نظام در ارتباط است، به طوري كه هر قدر راي كمتري به صندوقها ريخته شود، مشروعيت نظام هم كاهش پيدا خواهد كرد و اين امر تضمين بقا و دوام خود در آينده را كاهش خواهد داد.
وي با اشاره به اين مطلب كه علاوه بر عرصهي داخلي، در عرصه خارجي هم نگاهها به سمت انتخابات ما بسيار حساستر و كنجكاوانهتر از گذشته است، افزود: آنها هم منتظر هستند ببينند نتيجه اين انتخابات چه خواهد شد و از اين جهت هم اهميت اين انتخابات بيش از انتخابات گذشته است، اما نهايتا بايد ديد در هفتههاي آتي چه اتفاقي ميافتد تا بهتر بتوان قضاوت كرد.
نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي در خصوص عملكرد جبههي مشاركت ايران اسلامي و اقدامات آنها در راستاي افزايش مشاركت مردم گفت: در جبهه دوم خرداد همه مايل هستند كه اين انتخابات، انتخابات خوبي باشد و در اين رابطه بين جبهه دوم خرداد و جريان منتقد دولت تمايز محسوسي وجود دارد.
به طوري كه از مجموعه برخوردها و موضعگيريها بر ميآيد، نظر جريان منتقد دولت بر اين است كه اصراري به مشاركت بالاي مردم نداشته باشد و ترجيح ميدهد مردم به ميزاني در انتخابات شركت كنند كه آنها از نتيجه انتخابات مطمئن باشند و افراد مورد نظر آنها انتخاب شوند در واقع الگوي انتخابات شوراها، براي آنها يك الگوي مطلوب است.
وي ادامه داد: براي آنها اگر مشاركت كمتر، نتيجه مورد نظر را به دست ميدهد، آنها مشاركت كمتر را به مشاركت بالاتري كه اطمينان ندارند اسامي چه كساني از صندوقها بيرون خواهد آمد، ترجيح ميدهند.
از مجموع اظهارنظرها و سياستهايي كه جناح راست دنبال ميكنند و ممكن است خيلي تبليغ مستقيمي هم روي آن نكنند، برميآيد كه جهتگيري كليشان اين است كه نتيجهي مطمئن انتخابات در صورت مشاركت پايين برايشان حاصل ميشود.
در اين طرف در مجموعه دوم خرداد، همه معتقد هستند كه ما بايد همه تلاش خود را صرف كنيم تا مشاركت بالاي مردم در انتخابات به دست آيد و همه قبول دارند كه لازمهي آن اين است كه كانديداها آزادانهتر حضور داشته باشند و رد صلاحيتي صورت نگيرد. البته مسلما منظور از عدم رد صلاحيت در مورد افراد مجرم و آنها كه قتل و جنايتي انجام دادهاند، نيست، بلكه مهم اين است كه رد صلاحيت سياسي صورت نگيرد و اين گونه نشود كه چون يك جناح قادر به رقابت نيست، رقباي خود را با رد صلاحيت كنار بگذارد و وارد ميداني شود كه رقابت در آن وجود ندارد و در واقع بخواهند كه رأي تضمين شده بهدست آورند.
ميردامادي يادآور شد: در جبهه دوم خرداد، همه مخالف رد صلاحيتسياسي و جناحي و موافق مشاركت بالاي مردم هستند و اين را به هم مرتبط ميدانند، ولي نكته اين جاست كه نيروها و گروههاي مختلف تا چه اندازه حاضرند كه براي اين مساله هزينه پرداخت كنند، و ممكن است در اين خصوص ديدگاههايشان متفاوت باشد.
شايد نقطه تفاوت در ديدگاههاي گروههاي جبهه دوم خرداد در اين باشد كه در مقابل رد صلاحيت گسترده احتمالي كه كاملا بر خلاف روح قانون اساسي و سيرهي امام(ره) است، تا چه ميزان حاضر به ايستادگي و مقاومت و طبعا پرداخت هزينه هستند، و بنابراين در اينجا ديدگاهها قدري متفاوت ميشود.
معاون دبيركل جبهه مشاركت ادامه داد: براي ما به عنوان حزب مشاركت، اين يك مساله تعيينكننده است.
ما فكر ميكنيم اگر بخواهند نيروهاي فعال مجلس ششم را رد كنند و يا كساني مثل نيروهاي فعال مجلس ششم كه امروز در مجلس نيستند و بيرون از مجلس هستند، ولي كانديداهايي هستند كه در انتخابات پيشرو ميتوانند حضور فعال داشته و در فعال كردن انتخابات موثر باشند چنانچه بنا بر اين باشد كه اين افراد را رد صلاحيت كنند، در اين صورت اين رد صلاحيت، صرفا رد صلاحيت سياسي خواهد بود، ما ديگر اين انتخابات را، انتخابات آزادانهاي نميبينيم كه بخواهيم با تمام وجود در آن شركت كنيم و فعال شويم.
اگر اين اتفاق بيفتد، ديگر اين انتخاباتي نيست كه مردم بپسندند ما هم فكر ميكنيم بايد در مقابل آن سكوت نكنيم.
رييس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس در خصوص سرنوشت مشاركت در انتخابات مجلس هفتم و پيشبيني برخي مبني بر مشابه بودن سرنوشت مشاركت در اين دوره با كارگزاران در دوره قبل اظهار داشت: اگر منظور اين است كه حزب مشاركت ديگر در بين مردم چندان رأي نخواهد داشت، ما اصلا در اين مورد ادعايي نداريم، بلكه سخن ما اين است كه كانديداها از هر گروهي حضور داشته باشند، مردم راي دهند. اگر مردم در صورت وجود كانديداهاي حزب مشاركت و ساير كانديداها، در اين دوره به كانديداهايي كه دور قبل راي داده بودند، راي ندادند و كانديداهاي ديگري را ترجيح دادند، طبيعي است، كانديداهايي كه راي نياوردند، بايد در سياستها و برنامههايشان تجديدنظر كنند و براي دور بعد، برنامه جديدي به مردم ارائه دهند كه مورد اقبال واقع شود.
وي يادآور شد: سخن ما اين است كه نبايد كاري كرد كه مردم نتوانند اظهارنظر كنند كه آيا منتخبين گذشتهشان و تفكرات و سياستهايي كه در گذشته مطرح شده است را هنوز هم قبول دارند يا خير؟ بلكه بايد همه بتوانند در انتخابات شركت كنند و مردم انتخابات كنند.
در انتخابات شوراها، حزب مشاركت، كانديدا داشت، اما مردم به گروههاي ديگري راي دادند. البته اين نقطه ضعف را در انتخابات شوراها ميديديم كه مردم حضور كمي در انتخابات داشتند، به طوري كه در تهران 12 درصد، در اصفهان 11 درصد و در ساير شهرهاي بزرگ با قدري تفاوت درصد كمي شركت كردند و ما اين را نقطه ضعف انتخابات شوراها ميدانيم كه نظام نتوانسته طوري عمل كند كه مردم به انتخابات اميدوار باشند و پاي صندوقها آمده و راي دهند. اما به هر حال انتخابات انجام شده، رقابت آزادانه بوده و مردم با تعداد اندكي كه شركت كردند، به ديگران راي دادند، بنابراين ما هم به آنها تبريك گفتيم و سعي ما بر اين بود كه براي دور آينده با برنامه و عملكردي مجدد وارد عرصه شويم. در انتخابات مجلس هم بايد اينگونه باشد كه كانديداها همه به طور آزادانه حضور داشته و مردم قدرت انتخاب داشته باشند، در صورتي كه مردم به ما رأي ندادند، بايد دست مردم را مانند همان زمان كه به ما راي دادند، ببوسيم، چرا كه مردم صاحب حق هستند و بايد انتخاب كنند كه چه كسي در مجلس يا غيرمجلس حضور داشته و چه كسي حضور نداشته باشد.
ميردامادي در مورد اينكه سياستهاي مشاركت در اين دوره در جهت حمايت از كدام اقشار جامعه است و ارزيابي از فضاي كلي جامعه، تصريح كرد: نظرسنجيهايي در رابطه با انتخابات داشتهايم، اما هنوز فضاي انتخاباتي شكل نگرفته و مردم تصميم خود را به طور جدي در مورد انتخابات نگرفتهاند. بنابراين نظرسنجيهايي كه تاكنون در مورد انتخابات صورت گرفته، ضمن اينكه ميتواند راهنمايي براي فعاليت گروهها باشد و برداشت كلي از نگاه مردم به دست دهد، ولي اينطور نيست كه بتوان به طور قطعي به آن استناد كرد و آنها را مبنا قرار داد.
نمايندهي مردم تهران ادامه داد: آنچه كه نظرسنجيهاي فعلي نشان ميدهد، راي اصلاحطلبان در نگاه مردم دو برابر راي جناح محافظهكار است. يعني در مقابل اين سئوال كه شما به چه نيروها، گروهها و يا افرادي راي ميدهيد، در بين گزينهها، درصدي كه گزينه اصلاحطلبان را انتخاب كردند دو برابر كساني هستند كه جناح محافظهكار را انتخاب كردند.
ولي زماني كه مشخص شد كانديداها چه كساني هستند و چه افرادي نيستند، مشخص ميشود كه دستاندركاران انتخابات و مسوولان در نظام تا چه حد ميخواهند كه گسترهي انتخاب را باز كرده و راه را هموار كنند، براي اينكه نامزدهاي متنوعي حضور داشته تا مردم بتوانند در انتخابات شركت كنند و تا زماني كه اين موارد روشن نشود، هنوز تصميم مردم شكل نگرفته است، و نميشود به نظرسنجيها خيلي اتكا كرد.
در صورت وقوع اين اتفاقات و تا حدودي مشخص شدن اينكه مجلس آينده به چه ميزان در تصميمگيريهايش اقتدار و اختيار خواهد داشت و آيا مجلس واقعا مجلس قانونگذار خواهد بود و اجازه ميدهند تصميمگيري كند، يا هر روز از جايي در كار آن دخالت كرده و ميخواهند جلوي كارش را بگيرند و يا اينكه ميخواهند مجددا مصوباتش را در شوراي نگهبان قفل كنند و نگذارند مصوباتي كه جهتگيريهاي اجتماعي - سياسي و فرهنگي دارد، موثر باشد. بنابراين تا زماني كه اين مسائل روشن نشود، به خصوص در شهرهاي بزرگي مانند شهر تهران نميتوان اظهار نظر جدي كرد.
البته در مورد شهرهاي كوچك اين قضيه متفاوت است. در بسياري از استانهاي كشور، رقابتهاي محلي و منطقهاي وجود دارد و به دليل همين رقابتها، نوعا مردم خوب در انتخابات حضور پيدا ميكنند. به طور مثال در استاني مانند گلستان يا خوزستان كه قوميتهاي متنوعي هستند، خود رقابتهاي محلي و منطقهاي مردم را پاي صندوقهاي راي ميآورد. در برخي از اين مناطق ما حتي در انتخابات ميان دورهاي هم، شركت 90 درصد مردم را داشتهايم. بنابراين در بسياري از استانهاي كشور اين نوع رقابتها را داريم و در اين مناطق مشاركت مردم در انتخابات مجلس هفتم هم خوب خواهد بود.
در شهرهاي بزرگي مثل تهران و اصفهان كه مسائل سياسي مهم است و نگاه مردم بيشتر سياسي است و كمتر رقابت قومي، قبيلهاي، محلي و منطقهاي مشاهده ميشود. در تهران ضمن اينكه قوميتهاي مختلفي داريم اما جمعيت تهران به نحوي شكل گرفته است كه اينها به صورت گروههايي نيستند كه با هم رقابت كنند، اصفهان و شهرهاي بزرگ سياسي هم همين طور هستند. در انتخابات شوراها هم ميزان مشاركت در اين شهرها از همه كمتر بود، الان در انتخابات مجلس هفتم هم، فضاي انتخاباتي در اين شهرها هنوز شكل نگرفته و مردم مردد هستند و تصميم نگرفتهاند و منتظر هستند ببينند حوادث آينده به چه شكل خواهد بود و بعد از آن تصميم ميگيرند، بايد منتظر باشيم ببينيم مسائل به چه سمت و سويي ميرود.
معاون دبير كل جبهه مشاركت در پاسخ به اين پرسش كه سياستهاي حزب مشاركت در اين دوره از انتخابات در راستاي حمايت از كدام اقشار جامعه است، گفت: عمدتا جمعيتي كه ارتباط بيشتري با آنها داريم و يا همان قشر متوسط جامعه در اين دسته ميگنجند كه روشنفكران، تحصيلكردهها، نيروهاي دانشگاهي، مطبوعاتي، فرهنگي و هنري را در بر ميگيرد تا نيروهايي مانند آموزش و پرورش، فرهنگيان و دانشآموزان، كه عمدتا اين اقشار هستند كه ارتباطشان با يك گروه سياسي مثل مشاركت بيشتر بوده و هست و در حال حاضر هم تصور ميكنم اگر بخواهند در بين گروههاي سياسي يك گروه را انتخاب كنند، اقبال آنها نسبت به مشاركت بيش از ساير گروهها خواهد بود. البته نميخواهم بگويم كه مشاركت كاملا مطلوب آنها خواهد بود، اما در مقايسهاي، به طور نسبي گرايش آنها به مشاركت بيش از ديگران خواهد بود، ضمن اينكه ممكن است برخي از آنها با برنامهها و سياستهاي مشاركت هم، ارضاء و اقناع نشوند و انتظاراتي فراتر از اين داشته باشند.
رييس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي در ادامهي گفتوگوي خود با خبرگزاري دانشجويان ايران در خصوص مؤلفههاي اثرگذار در برگزاري پرشور انتخابات مجلس هفتم، تصريح كرد: مهمترين مؤلفه در اين زمينه اين است كه مسوولان به مردم اعتماد كنند و اين را در باور خود بپذيرند كه هرچه مردم انتخاب كردند از ساير گزينهها بهتر است و نخواهند كه در آن دخالت كنند.
در صورتي كه بتوانند اين تصميم را بگيرند و طوري عمل كنند كه مردم هم باور كنند مسوولان چنين اعتقادي دارند و واقعا انتخاب را به مردم واگذار كردهاند، در اين صورت مردم پاي صندوقها آمده و حضور قابل قبولي خواهند داشت، اما اگر مردم احساس كردند كه افراد اصلي كه انتخاب ميكنند، آنها نيستند و كسان ديگري انتخاب ميكنند اما ميخواهند كه از زينت راي مردم استفاده كنند و راي مردم را پاي انتخاب خود قرار دهند تا بدين وسيله مشروعيتي براي انتخاب خود فراهم كنند وجدان عمومي جامعه چنين مسالهاي را به خوبي درك ميكند و در اين صورت نميتوان انتظار چندان شور و هيجاني را از مردم داشت. به نظر من فهماندن اين مساله به مردم كه انتخابكنندگان اصلي آنها هستند مشكل نيست، اگر تمام حاكميت از بالا تا پايين به اين باور برسند و اين طور عمل كنند، مردم ميآيند و گرنه مردم با شعار، پيام و سخنراني ديگر چندان نميآيند.
وي يادآور شد: حضور 50 درصدي براي ما حضور مطلوب نيست، بلكه ما از حضور پرشور مردم صحبت ميكنيم. تصور ميكنم در انتخابات در ضعيفترين شكل هم، در كل كشور حدود 50 درصد شركت ميكنند، چرا كه در شهرهاي كوچك مشاركت بالاتر است و در شهرهاي بزرگ، پايينتر و حتي در شهرهاي بزرگي مانند تهران اگر شبيه انتخابات شوراها هم اتفاق بيفتد و درصد پاييني زير بيست درصد هم شركت كنند، به دليل درصد بالايي كه در برخي استانها و شهرهاي كوچكتر داريم، متوسط شركت كمتر 50 درصد نخواهد بود، اما انتخابات 50 درصدي كه انتخابات مطلوب نيست. بايد انتخابات ما به طور معمول با حضور 70 درصد، 80 درصد مردم باشد، تا اين انتخابات، انتخابات خوبي براي جمهوري اسلامي باشد.
ميردامادي در ادامه با مقايسه انتخابات مجلس و ساير انتخاباتها، و تاكيد بر اهميت آن، گفت: در همه موارد انتخاباتي مجلس، رياست جمهوري، شوراها و خبرگان، انتخابات مجلس و رياست جمهوري براي مردم بيشتر جا افتاده و مورد توجه است و مردم انگيزه بيشتري براي راي دادن در اين انتخابات دارند اما در انتخابات شوراها و خبرگان، ميزان شركت مردم به دليل اينكه هنوز اين انتخاباتها برايشان جا نيفتاده است، آن اندازه انگيزه براي حضور در پاي صندوقهاي راي ندارند. در انتخابات شوراها هم هنوز فرصت نياز است تا مردم تجربه كنند تا در حد اهميت مجلس، براي شوراها هم اهميت قايل شوند و پاي صندوقهاي راي بيايند.
در انتخابات مجلس، در دوره مجلس ششم ما در تهران حدود پنج ميليون و دويست هزار نفر واجد شرايط داشتيم كه ميتوانستند در آن زمان راي دهند، از اين تعداد حدود دو ميليون و نهصد و پنجاه هزار نفر شركت كردند يعني حدود 58 درصد در تهران راي دادند، معمولا در شهر تهران در همه انتخاباتها، نسبت به بقيه شهرها كمترين مشاركت را داريم، وقتي در تهران 58 درصد شركت ميكنند متوسط شركتكنندگان در كشور حدود 70 درصد است. بنابراين مشاركت امروز مردم تهران را بايد با آن دوره كه مشاركت 58 درصد بوده است مقايسه كنيم. بايد كاري كنيم كه اين ميزان خيلي افت نكند.
در دور گذشته ميزان مشاركت مردم در انتخابات هم در كشور و هم تهران ميزان قابل قبول و مطلوبي بود، حال اگر در اين دوره در تهران ميزان مشاركت مردم مثلا به 25 درصد برسد با اينكه ميزان حضور از انتخابات شوراها هم بيشتر است، اما اين اندازه كمتر از نصف زمان مجلس ششم است و اين مسلما نشاندهنده بيرغبتي مردم به حضور در پاي صندوقهاي راي است و دليل آن اين است كه مردم احساس ميكنند رأيشان موثر نيست، چرا كه اگر احساس كنند رأيشان موثر است، خواهند آمد.
با توجه به اينكه توجه به مردم به مجلس بيش از شوراهاست، بايد احساس كنند رأيشان هم موثر است و براي اينكه مردم احساس كنند رأيشان موثر است، هم بايد كانديداهاي متنوع وجود داشته باشد و مردم انتخابكننده واقعي باشند، نه ديگران و از طرف ديگر احساس كنند كه منتخبان آنها قدرت تصميمگيري براي كشور دارند و اينگونه نيست كه جلوي تصميمات مجلس را بگيرند و اجازه ندهند كار كنند.
ممكن است اين اقدامات، اثر آني و فوري بر مردم نداشته باشد، اما در يك دوره طولانيتر، روي حضور مردم و رغبت آنها تاثير ميگذارد و اين تاثير در سالهاي اخير تا حدودي وجود داشته و روي هم انباشه شده كه امروز خود را نشان ميدهد و اگر بخواهيم بايد آن را حل كنيم .
نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي در خصوص ائتلاف جبهه دوم خرداد و ارزيابي خود از شرايط داخلي اين جبهه، اظهار داشت: در مجموعه دوم خرداد گروهها متفاوت هستند، به گونهاي كه برخي كاملا يك عملكرد حزبي دارند و برخي از گروههاي ديگر، صنفي هستند كه فعاليت سياسي هم دارند. برخي از گروههاي صنفي هم هستند كه گستره كمتري دارند نسبت به احزاب.
گروههاي دوم خرداد در اين انتخابات بهتر ميتوانند با يكديگر در مورد كانديداها تفاهم كنند، طبعا مطلوب مشاركت، ائتلاف كامل است كه تلاش ميكنيم براي اينكه ائتلاف كاملي در جبههي دوم خرداد صورت گيرد. البته مشاركت تصميم خود را براي انتخابات و اينكه حضور فعالي در انتخابات داشته باشد يا نه، موكول كرده است به كنگره فوقالعادهاي كه اواخر دي ماه يا روزهاي اول بهمنماه خواهيم داشت. و به اين دليل آن زمان را انتخاب كردهايم كه تا آن زمان بحث صلاحيتها و مسائل اين چنيني به طور كامل روشن شده باشد و ما ببينيم چه كساني در انتخابات هستند و چه كساني نيستند و اصولا برخورد بخشهايي از حاكميت كه ممكن است بخواهند انتخابات را محدود كنند، چگونه است. بايد اين مسائل تا آن زمان روشن شده باشد و ما بعد تصميم بگيريم.
اگر فرض را بر آن بگيريم و شرايط به گونهاي باشد كه ما در انتخابات حضور داشته باشيم، تصور ميكنم بحث همكاري گروهها در اين دوره خيلي مشكل نباشد، چرا كه همه تاكيد دارند بر اينكه بتوانند به مشتركات بيشتري برسند و رقابت جديتري را با رقيب داشته باشند، و در مذاكراتي كه با هم دارند انعطاف پذير هستند. در مجموعه دوم خرداد مشكلي در اين رابطه نميبينم، بلكه مشكل را قبل از اينها ميبينم و در اينكه چه كساني در انتخابات هستند و چه كساني نيستند و اينكه آيا طرف مقابل، درصدد رد صلاحيت سياسي يك سري از كانديداها هست يا نه؟
رييس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي در خصوص معتمدان و ناظران انتخابات و اينكه آيا بايد آنها از يك جناح خاص يا فراتر از يك جناح باشند، گفت: در تهران، هيات نظارت نسبت به معتمدان، چندان ايرادي نگرفتند، و مشكلي پيش نيامد و فرمانداري و هيات نظارت در مورد فهرست اسامي معتمدان به خوبي به نتيجه رسيدهاند و معتمدان هم در جلسهاي، هيات اجرايي تهران را انتخاب كردهاند. اما مشكل عمدتا در شهرهاي ديگر بوده است به نحوي كه در برخي از شهرها به هيچوجه فرماندار و هيات نظارت در مورد معتمدان نتوانستند به تفاهم برسند، حتي چهرههاي موجه و شناختهشدهاي هم كه بودند مورد قبول هياتهاي نظارت قرار نگرفتند.
البته اعتراض ما و گروههاي اصلاحطلب نيز عمدتا به اين بوده است كه به طور كلي كار شوراي نگهبان و هياتهاي نظارت از نوع كار داوري است و كار داوري نميتواند جهتدار باشد و داور نميتواند داراي گرايش باشد، همان طور كه نميشود داور مسابقه فوتبال طرفدار يك تيم باشد و اگر بخواهد از يك تيم طرفداري كند اين مسابقه از مبنا دچار اشكال خواهد شد و نميتواند يك بازي عادلانه و مورد استقبال تماشاگران واقع شود، در بحث سياست هم همينگونه است. كار هيات نظارت و شوراي نگهبان از نوع كار داوري است و اين كار داوري بايد به دست داوران بيطرف نسبت به جناههاي مختلف سپرده شود.
در صورتي كه چهرههاي اصلي كه در هياتهاي نظارت گذاشته شدهاند نوعا از بارزترين نيروهايي هستند كه جهتگيري سياسي دارند و جزء عناصر فعال يك جناح سياسي هستند كه در رقابت با اصلاحطلبان ميباشند، بنابراين زماني كه از ابتدا داور اينگونه تعيين ميشود، از همان ابتدا ترديد ميشود در اينكه تا پايان كار، داوري بيطرفانه صورت گيرد، مسالهاي هم كه در مورد معتمدان پيش آمده، گام اول است و بحث بعدي در مورد صلاحيتها و نحوهي برخورد با آن است، موضوع بعد از آن صحت انتخابات و اينكه آيا انتخابات درست برگزار ميشود يا نه، كه همه داور بيطرف ميخواهد.
نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي در خصوص نقش خاتمي در انتخابات مجلس هفتم، معتقد است: نقش رييس جمهور و دولت كه عمدتا در وزارت كشور تجلي پيدا ميكند، بسيار مهم است و ميتواند نقش خيلي موثري در برگزاري سالم انتخابات و طبيعتا بر حضور مردم داشته باشند و در واقع به نحوي عمل كنند كه بتوانند براي حضور مردم ترغيبكننده و تشويقكننده هم باشند.
در قانون آمده است كه براي رد صلاحيت فردي در انتخابات، بايد از مراجع خاصي كه در قانون پيشبيني شده است، نظرخواهي كرده و اسناد را دريافت كنند و با توجه به اسناد و مداركي كه از مراجع تعريفشده قانوني كه چهار مرجع هستند صلاحيتهاي كانديداها را بررسي، تاييد و يا رد كنند.
اگر غير از اين شد، خلاف قانون عمل شده است، چرا كه قانون فعلي انتخابات و قانوني كه قبلا در مورد نظارت در مجمع تشخيص مصلحت نظام در دوره مجلس پنجم تصويب شده است، كاملا مراجع قانوني را به مراجع چهارگانه محدوده كرده است.
رييس جمهور به عنوان منتخب مردم و دولت به عنوان دولتي كه بايد حافظ حقوق مردم باشد، بايد در مورد انتخابات اجازه ندهند كه تخلفي از قانون صورت گيرد، بلكه آنها عين قانون را عمل كنند حتي اگر ديگران نميخواهند عمل كنند، اگر اين طور شود و آنها بر اجراي قانون تاكيد و پافشاري داشته باشند، خود اين مساله انتخابات را پررونق كرده و مردم را اميدوار ميكند. ضمن اينكه اگر انتخابات ناسالم باشد و رقابت آزاد وجود نداشته باشد، ديگر دولت در آن شريك نبوده است، بلكه دولت به سمتي رفته است كه انتخابات را آزادانه در چارچوب قانون و با برداشتي كه از قانون خواهد داشت برگزار ميكند.
ميردامادي در خصوص اين ارزيابي كه تا حدودي از فشار بر تجمعات كم شده و قوه قضاييه نرمتر عمل ميكند، مولفههاي موثر بر اين مساله و تاثيرگذاري آن بر انتخابات، برداشت خود را اينگونه توضيح داد: به نظر ميرسد جناح مقابل (جريان منتقد دولت) با توجه به تجربيات گذشته در انتخابات به اين جمعبندي رسيدند كه در آستانه انتخابات اين برخوردهاي خشن و ايجاد درگيري در تجمعات و اجتماعات قانوني، در رأي به سودشان نيست.
با جمعبندي انتخابات دوم خرداد و مجلس ششم كه به طور گسترده به اجتماعات حمله ميكردند و چهرهاي خشن از خود ترسيم ميكردند و كاملا باعث كاهش آراء خود شدند. در حال حاضر تصور ميكنم جمعبنديشان اين است كه از آن اقدامات نتيجهاي نگرفتند و در آستانه انتخابات و تا زمان برگزاري آن دست به اين اقدامات نزنند. با توجه به انتخابات شوراها مقداري اميدوار هستند كه ميتوانند در يك رقابت انتخاباتي هم رأي بياورند ،ديگر چرا فضا را خشن بكنند.
البته تصور ميكنم اين تصميم پايداري نيست و چنانچه آنها در همين دوران انتخابات احساس كردند كه فضا آن طور كه تصور ميكردند نيست و فضا مجددا به گونهاي ميشود كه نميتوانند رأي بياورند و يا رأي اصلاحطلبان دارد قوت پيدا ميكند و يا مشاركت مردم به حدي در حال افزايش است كه شانس رأي اصلاحطلبان بالا ميرود، در آن صورت آن خشونتها ميتواند دوباره شروع شود. به اين دليل اين تصميم را خيلي طولانيمدت، جدي و ريشهاي نميبينم بلكه آن را تصميم موقت و كوتاه مدتي ميبينم كه ميتواند با تغيير شرايط جامعه و فضاي انتخاباتي، آن تصميمات هم تغيير كرده و دوباره جامعه را خشن كند.
نماينده مردم تهران در خصوص مطرح شدن موضوع تحريم انتخابات در برخي جلسات، گفت: در انتخابات، خصوصا براي احزاب، تحريم گزينه مناسبي نيست.
احزاب سياسي ميتوانند اگر شرايط را در انتخابات مساعد ديدند، در انتخابات شركت كنند و طبيعتا ترجيح هر حزب هم اين است كه همين عمل شود، يعني شرايط، شرايط قابل قبولي باشد كه آن حزب بتواند در انتخابات شركت كند. اصلا مهمترين كاركرد حزب شركت در انتخابات است و اين طبيعت كار حزبي است.
اما اگر احزابي احساس كردند كه انتخابات آزاد نيست و اجازه رقابت به آنها نميدهند و برايشان محدوديت قايل ميشوند كه آنها نتوانند رقابت كنند، در اين صورت اين حزب ميتواند در انتخابات شركت نكند ولي تحريم انتخابات را گزينه مناسبي براي يك حزب سياسي نميبينيم.