سه شنبه 2 دي 1382

يادداشت های زمينی (2)، ياور استوار

سرانجام صدام حسین حاکم جنایتکار عراق بدام اربابان پیشین خود افتاد. کسی که بی هیچ تردیدی عامل سرکوب مردم عراق، آمر کشتار خونین کردها بویژه در فجایع نسل کشی انفال وحلبچه و بهمراه حاکمان جمهوری اسلامی مسئول بی ثباتی منطقه وحضور فاجعه آمیز ارتش های بیگانه، بویژه متجاوزان آمریکایی و انگلیسی در خلیج فارس است.
اگر چه آمریکائیان بازجویی و به احتمال قریب به یقین محاکمه ی این جنایتکار را همانند تمام خواهی ها در دیگر عرصه ها از آن خویش دانسته و در پس درهای بسته مد نطر دارند، اما جهانیان و بویژه مردم منطقه خواهان دادگاهی علنی و عادلانه در عرصه ی جهانی اند. تا شاکیان بین المللی و خصوصی امکان طرح شکایات خویش را داشته و جهانیان بتوانند به ژرفای جنایات صدام و شرکای پشت پرده اش آگاهی یابند.
پافشاری در برپایی چنین دادگاهی از این نگر اهمیت دارد که دیکتاتورها و حکومت های دیکتاتوری سرانجام خویش را در آیینه ی زندگی و زمامداری سرسپردگانی همانند صدام دیده و بجای دلبستن بر حمایت های پشت پرده و دلخوشی بازی با کارت سرمایه های ملی در پشت میز بازی های جهانی که اتفاقن ( اتفاقاً سابق ) همیشه ی خدا ناچار به دادن امتیاز به حریفان کارکشته ی خویشند، چشمها را بر واقعیت های زمینی بگشایند!
چرا که وجود اینگونه افراد و حکومت ها نزد اربابان، حکم دستمال هایی را دارند که پس از استفاده، مچاله گشته و بزباله دانی انداخته می شوند. بیاد بیاوریم سرنوشت شاه خدا بیامرز خودمان و بن لادن عربستان و ملا عمر افغانستان و اکنون صدام حسین عراق را!

اما در معرکه ی دستگیری صدام، اظهار نظرهای زیادی از سوی سران کشورها، سیاستمداران و دست اندرکاران دیگر عرصه ها را دیدیم و شنیدیم که در میان همه ی این گفته ها و شنیده ها، فرمایشات حاج آقا علی اکبر هاشمی رفسنجانی بهرمانی بسیار جالب و شنیدنی از کاردر آمد!
ایشان فرمودند: عاقبت خفت بار صدام نتيجه ظلم و ناديده گرفتن حقوق مردم است.
ودر ادامه افزودند: اين همان وعده الهي است كه اگر انسانها در مسير تكامل و فطرت بشريت و خدمت به مردم نباشند و در جهت فساد و شر و مزاحمت ديگران حركت كنند, عاقبتي جز خفت و خواري نخواهند داشت.
وي تصريح كرد: مي‏دانيم كه صدام جز شرارت براي مردم و كشور عراق و همسايگانش چيزي نداشت.
باید گفت: از کرامات شیخ ما این است خورد خرما و گفت شیرین است! بنطر می رسد که جانیان حاکم بر ایران و ا. آن میان حاج آقا رفسنجانی، انگار نه انگار خود هم قبیله ی صدامند و اگر بدتر از صدام نباشند بدون شک بهتر از او نبوده و نیستند. چه کسی نمی داند که حکومت جمهوری اسلامی در بسیاری از عرصه ها همکار و همراه همین حکومت بوده است؟ برای نمونه آیا شیخ علی اکبر ما می تواند و یا می خواهد به این پرسش پاسخ دهد که برمبنای کدام ساخت و پاخت پشت پرده با ایشان، هواپیماهای عراقی، در جنگ نخست خلیج فارس، از سوی صدام که بنا بگفته حاج آقا: در مسير تكامل و فطرت بشريت و خدمت به مردم نبود و در جهت فساد و شر و مزاحمت ديگران حركت می کرد، در ایران فرود آمده و زیر عبای ایشان پناه گرفتند؟
اژ آن گدشته سفرهای پشت پرده و پیش پرده ی سران جمهوری اسلامی به عراق و بالعکس در کدام کاتاگوری می گنجد؟ براستی آقای رفسنجانی می تواند بگوید سفرصبیه محترمه ی ایشان، خانم فایزه خانم رفسنجانی، در تیر ماه 1381 به عراق و ملاقات نامبرده با پسران صدام، که بنا بگفته ی خود ایشان، جز شرارت برای مردم عراق و همسایگانش چیزی نداشت، در چه رابطه و با کدام هدف صورت گرفته است؟ این سفر البته از جشم جانیان و حتا برخی نشریه های داخلی دور نماند و همان هنگام نیز انعکاسی جهانی یافت.

اما یک نکته ی باریکتر از موی دیگر و آن این که آقای رفسنجانی در رابطه با دستگیری صدام می فرمایند: : اين همان وعده الهي است.
و بیاد بیاوریم که آیت اله جنتی نیز بهنگام سقوط صدام در ماه مارس گدشته، بوسیله ی نیروهای آمریکایی و انگلیسی، درخطبه ی نماز جمعه ی تهران گفت: این دست انتقام الهی است که دامن رژیم صدام را گرفته است!
عجیب است که « وعده ی الهی» آقای رفسنجانی و« دست انتقام الهی» آقای جنتی همیشه اژ آستین آمریکا بیرون میآید! پرسش اینجاست که آیا نزد رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام و دبیر شورای نگهبان، خدا و آمریکا یکی اند و یا خدا، آمریکا را اینقدر دوست دارد که اجرای فرامین و انتقام کشی هایش را در این جهان بعهده ی او می گذارد!؟ چرا خداوند منان که حکومت جمهوری سلامی مدعی است نزدیکترین روابط را با وجود لایزالش را داراست، و هرکاری را با اراده و خواست او انجام میدهد، یک بار هم اجرای خواسته هایش را به اینان واگذار نمی کند؟!
با توجه به نکته ی بالا یعنی پذیرش تلویحی جایگاه آمریکاییان در نزد خداوند، از سوی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رییس شورای نگهبان، تکلیف این گفته ی امامشان که پیش از ارتحال باره ها تکرار می کردند: آمریکا شیطان بزرگ است، چه می شود؟ بدون شک تعیین تکلیف جایگاه « خدا »، «آمریکا » و «شیطان» با خود آقایان و تئوریسین های جمهوری اسلامی است!

نکته آخر این یادداشت:
«عاقبت خفت بار جمهوری اسلامی که نتیجه ی نادیده گرفتن حقوق مردم است» ، بسیار شبیه و همسان صدام و رژیمش خواهد بود. چرا که اینان نیز از همان قبیله و دفیله اند. دست انتقام نیز بدون شک نباید از آستین آمریکا بدر آید. چرا که هر آنجا که متجاوزین آمریکایی پای نهاده و بدخالت پرداخته اند، جز فلاکت و بدبختی ارمغانی نداشته اند. باید گفت که ضمن بخشیدن عطای آمریکاییان به لقای سلطنت خواهان و طلبان، مردم ایران هم خود آستین و هم دست دارند. از آن گذشته آنان انتقامجو نیستند و در این رابطه ی بخصوص یعنی تعین تکلیف با کلیت ارکان این رژیم قرون وسطایی از فرمول « رفتگری » بهره می گیرند!

یاور استوار یکم دیماه هشتاد و دو 22 دسامبر 2003

[email protected]

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/2482

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'يادداشت های زمينی (2)، ياور استوار' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016